«آرمان ملی» در گفتوگو با حشمتا... فلاحتپیشه مطرح میکند
اقدامات ترامپ به سود پوتین است
آرمان ملی- سیاوش پورعلی: بسیاری از تحلیلگران و رسانههای خبری چنین بازگو میکردند که پس از آمدن دونالد ترامپ به کاخ سفید و شروع دور دوم ریاستجمهوریاش بسیاری از جنگها از جمله جنگ اوکراین- روسیه و البته جنگهای سریالی در خاورمیانه خیلی زود به اتمام خواهد رسید و او بهرهبرداریهای اقتصادی خود را آغاز خواهد کرد ولی حالا باتوجه به اینکه بیش از 100 روز از حضور دوباره رئیسجمهوری جنجالی آمریکا در کاخسفید میگذرد، نهتنها جنگها به اتمام نرسیدهاند بلکه شاهد افزایش تنش در میدانهای یاد شده هستیم.

نه بازیهای رسانهای و تبلیغاتی ترامپ در مورد اوکراین تاکنون نتیجهای در برداشته و همچنین در اینسو شاهد شدت جنگ بین کشورها در آسیای غربی هستیم. روایت مذاکره تهران و واشنگتن که تا این لحظه بعد از سهدوره گفتوگو متوقف شده هم یکی از گِرههایی است که در این بین ایفای نقش میکند. نهتنها ایران نتوانست خود را از بازی روسیه و اروپا خارج کند بلکه آنچنان که منتقدان روابط تهران- مسکو میگویند نزدیکی به کرملین هم نانی برای پاستور نداشت. با همه تکذیبها و تئوریهایی که مقامات جمهوری اسلامی در مورد عدم نقش نظامی در جنگ اوکراین مطرح میکنند باز هم اروپاییها، تهران را دخیل در جنگ میدانند بههمین دلیل از هر بهانهای برای تشدید تنشها استفاده میکنند، تروئیکای اروپا پیش از این بهدنبال اعتراضات 1401 روابط را با ایران کاهش دادند و حالا هم که رفتهرفته به زمان احتمالی فعال شدن مکانیزم ماشه نزدیک میشویم، اگر ایران نتواند در مذاکره با آمریکا به نتیجه برسد، قطعا با آژانس انرژی اتمی که در تسخیر فرانسه، انگلیس و آلمان است نمیتواند به تفاهم برسد و احتمالا پس از آن باید در انتظار فعال شدن مکانیزم ماشه باشیم. در این مورد با حشمتا... فلاحتپیشه، تحلیلگر مسائل بینالملل گفتوگو کردهایم. او معتقد است تئوری ترامپ برای پایان جنگها برعکس عمل کرده است و احتمالا شاهد افزایش درگیریها و جنگها خواهیم بود.
قرار بود با آمدن ترامپ به کاخ سفید، کرملین وادار به اتمام جنگ اوکراین شود ولی هنوز شاهد ادامه داشتن آن هستیم، این روند به کجا خواهد انجامید و آیا چشماندازی برای پایان جنگ وجود دارد؟
معتقدم سیاست حل اقتدارآمیز بحرانها مانند آنچه ترامپ در سر دارد نهتنها باعث پایان دادن به جنگها نشده است بلکه پیشزمینه شروع جنگهای دیگر را بههمراه خواهد داشت. در مورد اوکراین هم باید بگوییم که آمریکاییها تاکنون مهمترین بهرهای که از این کشور بردهاند مربوط به قرارداد بهرهبرداری از معادن این کشور است. سیاستهای ترامپ در واقع باعث خواستههای جدید روسها شده است. بعد از قراردادی که زلنسکی با آمریکاییها امضا کرد عملا به مشروعیت جنگ آسیب وارد شد. بدان معنا که حالا شهروندان اوکراینی میدانند که اگر جنگ هم پایان یابد غارت منابع ملی آنها ادامه خواهد داشت.
در واقع شاهد آسیبدیدن دولت کنونی اوکراین هستیم؟
درست است و همین باعث شد که اوکراین و دولت این کشور در موضع ضعف قرار بگیرد و مخالفان زلنسکی در داخل اوکراین تقویت شوند و مواضعی که ترامپ در دستور قرار داد بهنوعی باعث تضعیف زلنسکی میشود و البته تلاش برای وادار کردن اوکراین برای نشستن پای میز مذاکره با روسیه عملا باعث افزایش جاهطلبیهای پوتین شد. ترامپ در ماههای اخیر یکبار اوکراین را عامل جنگ اعلام کرد همچنین در مورد حاشیههای کریمه و بخشهایی از اوکراین حق را به کرملین داده بود و... این سیاستها باعث شد آنچه در مورد پایان اقتدارآمیز بحرانها نامیده میشد عملا منجرب به گستاخی بیشتر جنگطلبان شود.
رفتارهایی که ترامپ در مورد اوکراین اعمال کرده آیا میتواند تاثیری بر روی وضعیت خاورمیانه بگذارد؟
توجه داشته باشید این شرایطی که در اوکراین وجود دارد در خاورمیانه هم شکل گرفته است چون تئوریها یکی است. در غرب آسیا میبینیم که ترامپ به طرفهای ضعیف فشار بیشتری وارد میکند. در این مورد مشاهده میکنیم که در غزه و یمن آتش جنگ شدت گرفته و حتی در شرایط کنونی یمن بهبهانه تبدیل شده که جنگ منطقهای دیگری آغاز شود. مشاهده میکنیم موشکی که روز گذشته به تلآویو برخورد کرد بهنظرم بحث برانگیز خواهد بود زیرا بعد از گذشت ماهها که موشکی به زمین اراضی اشغالی برخورد نکرده بود حالا شاهده این رویداد هستیم. اینها همه نشانههایی است که باید بگوییم حل اقتدارآمیز جنگها توسط ترامپ شکست خورده است و نهتنها منجرب به صلح نشده است بلکه نواحی مختلف جهان را در معرض تشدید جنگها و شکلگیری جنگهای جدید قرار داده است.
این جزو سیاستهای ترامپ محسوب میشود؟
دنیا با یک موج جدید مرکانتیلیسم غارتگر و بیرحم مواجه است و در این موج عملا کشورها از قدرت خود برای حداکثر غارتگری و نفوذ استفاده میکنند و شروع کننده مرکانتیلیسم جدید هم ترامپ بود و الان سعی دارد که در اوکراین و غزه و به صورت نرمتری در مرزهای آمریکا و کانادا این سیاست را پیاده کند و این واقعیت دنیای امروز است، بنابراین حتما کشورها مجبور هستند به سمت ملیگرایی روزافزون حرکت کنند. ترامپ عملا سعی میکند با تعامل با روسیه در قبال رفع دغدغههای اروپایی خود، بدون اینکه هزینهای بر دوش آمریکا بیفتد، هزینه جنگ و صلحبانی را بر دوش اروپاییها بیندازد و آمریکا از این بحران صرفا سود ببرد.
بعد از قراردادی که زلنسکی با آمریکاییها امضا کرد عملا به مشروعیت جنگ آسیب وارد شد. بدان معنا که حالا شهروندان اوکراینی میدانند که اگر جنگ هم پایان یابد غارت منابع ملی آنها ادامه خواهد داشت
جنگ اوکراین چالشها و جنگهای دیگری را در خود پنهان کرده است. برخی معتقدند که اگر این جنگ تمام شود وضعیت خاورمیانه و برخی درگیریهای دیگر مانند روابط مسکو و اتحادیه اروپا هم مشخص خواهد شد. در این مورد بفرمایید که اوکراین چقدر میتواند اهمیت داشته باشد؟
اعتقاد دارم دور تازهای از ملیگرایی در جهان آغاز شده است که عمدتا سیاستمدارانی که در داخل دچار کمبودهایی هستند بر آن تاکید دارند چه نتانیاهو در اسرائیل و چه پوتین در روسیه و اتفاقا ملیگرایی ترامپ هم نمیتواند پایان دهنده جنگها باشد، ترامپ نشان داده که بهدنبال سودآوری اقتصادی برای آمریکا است و همین موضوع مشروعیت میانجیگری واشنگتن را زیر سوال میبرد.
به موضوع تهران بازگردیم، موعد فعال شدن مکانیزم ماشه نزدیک است و اروپا هم در جنگ اوکراین با ایران زاویه شدیدی دارد. بفرمایید که مکانیزم ماشه چه ارتباطی با جنگ اوکراین میتواند داشته باشد؟
یکی از جنبههای غیرقابل دفاع جمهوری اسلامی این است که دولتش نتوانست هزینههای اغراق در مورد نقش ایران در اوکراین را کاهش دهد و حالا در شرایطی هستیم که اروپا بهانههای کافی را برای فعال کردن مکانیزم ماشه دارد و بهمیزانی که ایران در جنگ اوکراین برای حمایت از پوتین هزینه داد، مسکو بههیچ عنوان حمایتی از ایران نکرد و چه در زمینه تجهیزات نظامی و سایر حمایتها چیزی مشاهده نکردیم. در مورد شکلگیری جنگ و بحران هم تحرکی از خود انجام نداده است. این یکی از ضعفهای سیاست خارجه ایران محسوب میشود. ضمن اینکه در سوی دیگر ایران یکی از معدود کشورهایی است که معروف شده به فرصتسوزیهای دیپلماسی. این فرصتسوزیها باعث شده است که ایران در مذاکراتی که با آمریکا برگزار میکند با چالشهایی روبهرو شود. از سوی دیگر میبینیم که بهنوعی اروپاییها رفتارهای یمن را به ایران ارتباط میدهند. باتوجه به اینکه یمنیها سیاستهای خودشان را دارند.
این فرصتسوزیها فضا را برای روسیه باز کرد؟
بله؛ وقتی ایران از فرصتهای خود در وین، ژنو، نیویورک یا هر جای دیگر استفاده نکند، قطعا دو رئیسجمهور مانند پوتین و ترامپ در یک میدان دیگر بهراحتی میتوانند بر سر موقعیتهای ایران معامله کنند. این را هم به شما قول میدهم که پوتین در مذاکرات خود با ترامپ حاضر است برای اینکه سرزمینهای اشغالی در اوکراین را از آن خود کند، دست بههرکاری بزند. در مورد برجام به خاطر همین جنگ اوکراین با چالشهای زیادی مواجه شدیم و در نهایت برجام را از دست دادیم. هیچ بعید نیست کشوری که گرفتار شده در تبانی و معامله با ترامپ، از کارتها و موقعیتهایی که در دست دارد سوءاستفاده کند. از این زاویه بعید نیست روسیه به چشم کارت بازی و برگ برنده به ما نگاه کرده و در نهایت از موقعیت استفاده کند. شما در ادبیات دونالد ترامپ در جلسهای که با زلنسکی داشت، دیدید که به کرات از برگ برنده و کارت بازی استفاده کرد. این ادبیات کسانی است که کشورها را مانند کارت بازی میبینند. مواجهه ترامپ و زلنسکی، به خوبی نشان داد که رفتار سیاستمداری که نگاه تاراجگرایانه و سوداگرایانه دارد، چگونه است و عجیب نیست اگر کشور دیگری هم همین نگاه را داشته باشد. یعنی همانگونه که آمریکا توانست اوکراین را برای رسیدن به اهداف و مناسبات خود با روسیه قربانی کند، طبیعتا آخرین مورد نخواهد بود و اگر مساله با منافع ملی آنها گره خورده باشد، بعید نیست رفتاری دور از انتظار ما انجام دهند.
ارسال نظر