«آرمان ملی» مخالفت هدفمند دلواپسان با مذاکرات را بررسی میکند
تلاش تندروها برای حفظ موجودیت
آرمان ملی- حمید شجاعی: مخالف مذاکرهاند؛ حتی مذاکرهای که در آن منافع ملی تامین شود و شرایط کشور بهبود یابد. سخن در باب تندروها و دلواپسانی است که هر زمان صحبت از مذاکره برای حل مشکلات کشور به میان میآید، با شعارهای تند واکنش منفی نشان میدهند که چه نشستهاید کشور از دست رفت.

در حالیکه هیچیک از آنها نه درکی از مذاکره دارند، نه منافع ملی، نه دلسوز مردم هستند، نه بهبود شرایط جامعه و کشور برایشان مهم است. فقط منویات و منافع جریانی و جناحی خود را میبینند و از آنجا که همهچیز را با متر و معیار خود میسنجند، هر چیزی را که بهصلاح کشور و مردم باشد، اما با منافع و منویات آنها مغایرت داشته باشد، رد میکنند و در مقابل آن موضع گرفته و تخریب میکنند. البته این نوع موضعگیریهای آنها به امروز و دیروز مربوط نیست و با مذاکرات مسقط در دولت پزشکیان هم پدید نیامده، بلکه این جماعت از سالها و بلکه دههها قبل با مساله مذاکرات موضع و مساله داشتهاند و بدون در نظرگرفتن اینکه نظام چه موضعی دارد و چه دولتی روی کار است، آتش توپخانه خود را به سمت دولت، وزارت امور خارجه و تیم مذاکرهکننده وقت به راه انداختهاند و حتی نسبت به تفرقهافکنی، افترا، اتهام، اهانت و هجمه دیگر بداخلاقیها نگرانی نشان نمیدهند. اگر به لحاظ تاریخی به عقب بازگردیم در زمان دولت اصلاحات و مذاکرات سعدآباد، در زمان دولت تدبیر و امید و مذاکرات وین، ژنو و لوزان، در زمان دولت مرحوم رئیسی و مذاکرات وین و هماکنون در دولت وفاق ملی پزشکیان و مذاکرات مسقط تندروها قدم بهقدم به تخریب و تخطئه هیأتهای مذاکرهکننده پرداختهاند و برای آنها تفاوتی نداشته که دولتها یا تیمهای مذاکرهکننده از کدام تفکر برخاسته باشند چرا که هم محمدجواد ظریف رئیس هیأت مذاکرهکننده در زمان مذاکرات برجام را مورد حمله قرار میدادند و هم مرحوم امیر عبداللهیان و علی باقری را که از جریان انقلابی بوده و مسئولیت مذاکرات را بر عهده داشتند. چنانکه حتی امروز در مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و آمریکا که با موافقت رهبر انقلاب انجام شده به سیدعباس عراقچی که با اختیار تام در مذاکرات مسقط حضور دارد نیز بهخاطر انجام مذاکره حمله میشود. این رویه نشان میدهد که تندروها از هرگونه تعامل با دنیا و کسب منافع ملی رویگردان هستند و تمام تلاش خود را برای سنگاندازی به کار میبندند و در این راه از سیاهنمایی و تخریب مذاکرات واهمهای ندارند. اما وقتی از آنها در مورد مشکلات کشور اعم از گرانی، تورم و مشکلات اقتصادی و معیشتی و سفره کوچک شده مردم که میپرسی جز فرافکنی و فرار به جلو چیزی برای ارائه ندارند. با این حال هرگونه تلاش برای مذاکره برای حل مشکلات اقتصادی را تخریب میکنند. هر چند که این هنوز ابتدای کار است و تازه یک دور از مذاکرات تمام شده و مسلما با آغاز دور دوم مذاکرات میان ایران و آمریکا باید شاهد هجمههای تندتری از سوی تندروها و دلواپسان باشیم.
* دلیل مخالفت تندروها
اکنون این پرسش مهم پیش میآید که تلاش تندروها و دلواپسان از تخریب و سیاهنمایی علیه مذاکرات چیست و آنها چه نفعی از این کار میبرند؟ باید اذعان داشت از آنجا که تندروها و دلواپسان موجودیت خود را در ضدیت تعریف کردهاند. این ضدیت در مواجهه با جریان یا جناح سیاسی صورت میگیرد، خواه دولت باشد یا مجلس و ضدیت در با کشورهای اروپایی و غربی از همین دیدگاه بارور شده است. لذا اینها هرگونه عملی که بخواهد بهواسطه مذاکره با آنها پیوندهدهنده ایران غربیها باشد را رد میکنند. چرا که به شیوه عقلانی اگر مذاکرات ایران با آمریکا یا اروپاییها نتیجه بدهد و روابط بینالمللی و مبادلات اقتصادی برقرار شود و شرایط کشور و جامعه بهبود یافته و رو به گشایش برود، نوع مواجهه کشور با طرفهای غربی متفاوت میشود و تقابل جای خود را به تعامل خواهد داد. در چنین شرایطی تندروها و دلواپسان موجودیت خود را از دست میدهند و یا باید رنگ عوض کرده و در قالب دسته و گروه دیگری با تفکرات جدید اعلام موجودیت کنند یا اینکه در حاشیه سیاست بمانند و دیگر کنشگری نکنند. به همین جهت است که تندروها با تمام توان به تخریب مذاکرات میپردازند و همه تلاش خود را میکنند تا بتوانند تا حد ممکن تاثیرگذاری خاص خود را داشته باشند. چرا که اگر اینگونه نباشد به عدم موجودیت خود سلام خواهند کرد. نگاهی به مواضع تندروها و دلواپسان از تندروهای بهارستان گرفته تا رسانههای همسو نشان از همین موضوع دارد. مثلا کیهان اخیرا حامیان مذاکره را بیمار، دیکتاتور و سادهلوح و جزماندیش خوانده و آورده است: «در نگاه دیکتاتور - چه سیاسی چهاندیشهای- راهحل همه مشکلات (اینجا حل مشکلات اقتصادی) یک چیز است و از قبل آماده است و جز همان که آنها میگویند (اینجا مذاکره با آمریکا) نیست. راهحلهای دیگر خطاست. امروز زمان آن است که به جای تسلیم در برابر توهمات، و بهجای «رویافروشی» با خردجمعی و مقاومت، از منافع ملی دفاع کنیم.» پرسش این است که کیهاننشینان چه زمانی به یاد دارند که از کشورهای منطقه و همسایگان گرفته تا کشورهای متحد و همراه ایران اروپاییها و... اینگونه از مذاکرات با آمریکا استقبال کنند؟ حتی در زمان برجام نیز شاهد چنین شرایطی نبودیم، اما امروز جدای از سیل موافقان داخلی و خارجی فقط طیف افراطی و تندرو داخلی است که موضع متفاوت با تصمیم نظام گرفته است و در این بین هیچ نگرانی از باب شباهت احتمالی با موضع برخی دشمنان ندارند. اتفاقا همه عقلا مذاکره را حرکتی درست و قابل تحسین میپندارند و اعجاب و حیرت است که با وجود حمایت مقام معظم رهبری از مذاکرات و اینکه گام اول مذاکرات را خوب توصیف کردهاند هنوز هم رسانهها دلواپس مذاکرات را رویافروشی تلقی میکنند و کلیت مذاکرات را زیر سوال میبرند. بسیار جالب است که از این جماعت نوع نگاه و منویات خود را منافع ملی نام مینهند و هر کسی رویه آنها را نقد کند، از نظر آنها ضد منافع ملی است. در حالی که به کرات ثابت شده که آفت منافع ملی و رشد و پیشرفت کشور این نوع نگاه تندروها بوده است.
*تندروها؛ بدون واهمه
یک فعال سیاسی اصلاحطلب در خصوص اهداف تندروهای مخالف مذاکره اظهار داشت: حمایت از نظام و حمایت از مقام رهبری و انقلاب در عمل ظاهر میشود نه با تظاهرکردن و شعاردادن. یکی از صحنههای آزمون صداقت و عدم صداقت افراد، همین مساله مذاکره است. مساله مذاکره و بحثهایی که این روزها به موضعگیری کل نظام تبدیل شده، دیگر بحث دولت آقای روحانی یا آقای پزشکیان یا مرحوم رئیسی نیست بلکه کل نظام به این نتیجه رسیده است. حجتالاسلام رسول منتجبنیا به «آرمان ملی» گفت: شخص رهبر انقلاب که تا چندی قبل مذاکره را تجویز نمیکردند، اجازه دادند و تاکید کردند که تیم مذاکرهکننده با هوشیاری بروند و بحث کنند. روسای سه قوه و جناحهای مختلف نظام اعم از اصلاحطلب و اصولگرا همه روی این مساله تاکید دارند و همه بر اینکه قضیه هستهای باید با مذاکره حل شود اتفاق نظر دارند. حالا اگر شخصی یا اشخاصی یا گروهی در این مساله برخلاف همه دستاندرکاران نظام اشکالتراشی کند و اصل مذاکره را زیر سوال ببرد، سخت میتوان باور کرد که به فکر منافع ملی و منافع مردم است. دبیرکل حزب جمهوریت ایران اسلامی بیان کرد: این گروه تندرو در حال روکردن دست خود است و ماهیت خود را ابراز میکند تا از این به بعد عدم صداقت آنها بیش از پیش برای مردم روشن شود. وی تصریح کرد: گروه تندرو و رادیکال در کشور قبل از اینکه به مخالفت خود ادامه دهد باید به این سوال پاسخ دهد که چرا دشمنان قسم خورده این کشور و این نظام موضعی گرفتهاند که شباهت دارد با موضع این افراد؟ آنها باید بگویند این شباهت و هماهنگی چه مبنایی دارد؟ این شباهت را چگونه میتوان توضیح داد؟ بسیار زشت است برای کسی که خود را طرفدار نظام میداند.
ارسال نظر