| کد مطلب: ۱۱۱۳۰۷۹
لینک کوتاه کپی شد

دکتر پیروز مجتهدزاده در گفت‌وگو با«آرمان ملی»:

باید تحلیل واقعی داشته باشیم نه آرمانی

آرمان ملی- احسان انصاری: کنش و واکنش ایران و اسرائیل به صدر اخبار سیاسی جهان و منطقه تبدیل شده است. از سوی دیگر شاهد واکنش‌های مختلف نسبت به حمله نظامی ایران به اسرائیل و اتفاقات بامداد جمعه در اصفهان بوده‌ایم.این در حالی است که کشورهای منطقه طرفین را به خویشتن‌داری بیشتر دعوت می‌کنند.

باید تحلیل واقعی داشته باشیم نه آرمانی

در چنین شرایطی این سوال برای افکار عمومی جامعه به وجود آمده که تقابل ایران و اسرائیل چه چشم اندازی را پیش روی منطقه خاورمیانه قرار داده و آینده منطقه با چنین شرایطی به چه سمتی خواهد رفت. «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی این موضوع با دکتر پیروز مجتهدزاده، تحلیلگر روابط بین‌الملل گفت‌وگو کرده است. مجتهدزاده معتقد است: «من هنگامی که خبر حمله اسرائیل به کنسولگری ایران را شنیدم بسیار ناراحت و متأثر شدم. در چنین شرایطی من امیدوار بودم ایران بتواند این اتفاق را به یک امتیاز بزرگ در عرصه بین‌المللی در مقابل اسرائیل تبدیل کند. این در حالی است که در عمل اتفاق دیگری رخ داد. در واقع پس از این اتفاق ابتکار عمل از دیپلمات‌ها و متخصصان عرصه بین‌المللی گرفته شد. ما اینجا هستیم که توصیه‌هایی کنیم که به سود کشور و مردم تمام شود. من به عنوان یک ایرانی هنگامی که خبر حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق را شنیدم به من برخورد و بسیار ناراحت شدم. در چنین شرایطی حتی دوست داشتم ایران یکی از سفارتخانه‌های اسرائیل را در یک کشور مورد حمله قرار دهد. من انتظار داشتم اقدامی صورت بگیرد که قبح این ماجرا برای همگان در جهان آشکار شود.» در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.

*کنش و واکنش ایران و اسرائیل در روزهای اخیر به خبر اول رسانه‌های منطقه و جهان تبدیل شده است. دیدگاه شما درباره اتفاقات اخیر بین دو کشور چیست؟

در اعلام سیاست و در عرصه ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک آنچه حائز اهمیت است رعایت توازن است. به همین دلیل نیز ایران باید در مسیر توازن و تعادل قرار بگیرد. در چنین رقابتی هر چه یک طرف دست بالا را بگیرد طرف مقابل دست بالاتر را می‌گیرد. در این شرایط است که قبل از هر اقدامی باید شرایط و امکانات طرف مقابل را نیز سنجید و تحلیل واقعی از آن داشت. نباید دشمن را به اشتباه حقیر و خوار برشمرد بلکه باید تحلیل واقعی از آن داشت. اگر دشمن را دست کم بگیریم در حقیقت باعث فریب خود شده‌ایم و در انتخاب مسیر دچار اشتباه خواهیم شد. به همین دلیل نیز من همواره بر این باور بوده‌ام که نیروهای نظامی باید از ورود به عرصه دیپلماسی و سیاست خارجی پرهیز کنند. سیاست خارجی نیازمند تخصص و دانش است. اگر افرادی که تخصص در امور دیپلماسی ندارند وارد این عرصه شوند اقداماتی انجام می‌دهند که همه دنیا را گیج می‌کنند.

ما اینجا هستیم که توصیه‌هایی کنیم که به سود کشور و مردم تمام شود. من به عنوان یک ایرانی هنگامی که خیر حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق را شنیدم به من برخورد و بسیار ناراحت شدم. در چنین شرایطی حتی دوست داشتم ایران یکی از سفارتخانه‌های اسرائیل را در یک کشور مورد حمله قرار دهد. من انتظار داشتم اقدامی صورت بگیرد که قبح این ماجرا برای همگان در جهان آشکار شود

*بامداد جمعه اتفاقانی در حوالی مرکز هسته‌ای اصفهان رخ داده که اسرائیل مدعی است این اقدام از سوی آنها صورت گرفته است. آیا اقدام اخیر اسرائیل واکنش متناسب با حمله نظامی ایران به این کشور بود؟

واقعیت این است که اطلاعاتی که از سوی رسانه‌ها عنوان می‌شود ضد و نقیض است و به همین دلیل نمی‌تواند تحلیل دقیقی از ماجرا داشت که در واقع روز جمعه در اصفهان چه اتفاقی رخ داده است. در این زمینه برخی رسانه‌های خارجی نیز گمانه زنی‌هایی انجام می‌دهند که به هیچ عنوان قابل استناد نیست و بیشتر در حد شایعه است. با این وجود من معتقدم ما باید بیش از آنکه به دنبال این باشیم که طرف مقابل چه پاسخی به ما خواهد داد باید به دنبال مصلحت‌ها و منافع ملی خود باشیم و براساس مصلحت اندیشی حرکت کنیم. اتفاقی که در روزهای گذشته افتاد این است که عملیات نیروهای نظامی باعث غافلگیری شد. من همواره توصیه کرده‌ام که نیروهای نظامی در سیاست خارجی و عرصه دیپلماسی دخالت نکنند و اجازه بدهند کسانی که در این زمینه تخصص و دانش دارند تصمیم گیرنده نهایی باشند. یک نظامی با دید نظامی و براساس تخصصی که دارد به مسائل نگاه می‌کند. این در حالی است که بسیاری از اتفاقات که رخ می‌دهد سیاسی است و نه نظامی است. نمی‌توان با نگاه نظامی مسائل سیاسی را حل کرد. همه کشورهای جهان این دو موضوع را از هم تفکیک کرده‌اند و ما نیز باید در همین مسیر حرکت کنیم. هنگامی که مسائل سیاسی را می‌توان از راه‌های سیاسی حل کرد نیازی به این وجود ندارد که مسأله را نظامی کنیم و وارد کشمکش‌هایی شویم که برای ما هزینه ایجاد کند.

*به هر حال اسرائیل به کنسولگری ایران در سوریه حمله نظامی کرد. آیا در حالی که سفارت یک کشور جزئی از خاک یک کشور به شمار می‌رود این اقدام باید از مسیرهای سیاسی پیگیری می‌شد؟

من هنگامی که خبر حمله اسرائیل به کنسولگری ایران را شنیدم بسیار ناراحت و متأثر شدم. در چنین شرایطی من امیدوار بودم ایران بتواند این اتفاق را به یک امتیاز بزرگ در عرصه بین‌المللی در مقابل اسرائیل تبدیل کند. این در حالی است که در عمل اتفاق دیگری رخ داد. در واقع پس از این اتفاق ابتکار عمل از دیپلمات‌ها و متخصصان عرصه بین‌المللی گرفته شد. ما اینجا هستیم که توصیه‌هایی کنیم که به سود کشور و مردم تمام شود. من به عنوان یک ایرانی هنگامی که خبر حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق را شنیدم به من برخورد و بسیار ناراحت شدم. در چنین شرایطی حتی دوست داشتم ایران یکی از سفارتخانه‌های اسرائیل را در یک کشور مورد حمله قرار دهد. من انتظار داشتم اقدامی صورت بگیرد که قبح این ماجرا برای همگان در جهان آشکار شود.

*کنش و واکنش ایران و اسرائیل تا چه زمانی و برای رسیدن به چه اهدافی دنبال خواهد شد؟

در برخوردهای این چنینی که تند و تیز است طرفین دچار غلیان احساسات و هیجانات می‌شوند. نکته قابل تأمل در این زمینه اظهارات امیر عبداللهیان وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی بود که عنوان کرد اسرائیل با اسباب بازی به ایران حمله کرده است. در حالی که مرکز هسته‌ای اصفهان توسط اسرائیل تهدید نظامی شده وی عنوان می‌کند اسباب بازی بوده است. هنگامی که خاک کشور حتی به صورت محدود و اندک نیز تهدید می‌شود فردی مانند امیر عبداللهیان که در این کشور مسئولیت دارد نباید چنین اظهارنظرهایی انجام بدهد. نکته دیگر اینکه در تقابل بین ایران و اسرائیل همه چیز به تصمیم نهایی در لحظه آخر بستگی دارد که در آن لحظه چه تصمیمی گرفته شود. من فکر نمی‌کنم تندروهای داخلی نیز از مصلحت اندیشی و عقلانیت مبرا باشند و بلکه در نهایت با مصلحت اندیشی‌هایی مواجه خواهد شد. در گذشته درچنین شرایطی فعالیت گروه‌های مقاومت وضعیت هراس آوری در منطقه برای دشمنان ایجاد کرده است. از سوی دیگر اسرائیل نیز نشان داده که هم تجهیزات و امکانات لازم را در اختیار دارد و هم از حمایت‌های کشورهایی مانند آمریکا، انگلیس، فرانسه و برخی کشورهای منطقه به خوبی بهره‌مند است. اگر همه این گزاره‌ها را در کنار هم قرار بدهیم می‌توان چنین تصوری کرد که چه آتشی در منطقه شکل خواهد گرفت. اگر ایران و مقاومت بخواهند همه نیروهای خود را فعال کنند و از سوی دیگر اسرائیل نیز پای آمریکا را به صحنه بکشاند به راحتی می‌توان تصور کرد که چه آتشی در منطقه برپا خواهد شد. اگر چنین اتفاقی رخ بدهد هیچ کدام از کشورهای منطقه نمی‌توانند از این آتش خود را کنار بکشند و آتش این جنگ دامن همه آنها را خواهد گرفت.

منبع : آرمان ملی

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار