| کد مطلب: ۱۰۸۷۴۲۴
لینک کوتاه کپی شد

جلال خوش چهره در گفت‌وگو با «آرمان ملی»:

در قبال روس‌ها نه بدویم؛ نه بنشینیم

آرمان ملی - حمید شجاعی: همان زمانی که در نشست مسکو وزیر خارجه روسیه در کنار کشورهای عربی حوزه خلیج فارس نشست و هم راستای با آنها از لزوم همکاری ایران با امارات در جهت مذاکره بر سر جزایر 3 گانه ایرانی حمایت کرد باید این انتظار می‌رفت که نباید به روس‌ها به عنوان یک شریک استراتژیک یا متحد راهبردی نگاه کرد. این مساله از سوی چینی‌ها نیز به نحو دیگری تکرار شد، اما برخی موافقان نگاه به شرق همان رویکرد اتحاد و شراکت استراتژیک را باز هم مطرح کردند.

در قبال روس‌ها نه بدویم؛ نه بنشینیم

 با این حال پس از چند ماه این بار اتفاق در مراکش افتاد و روس‌ها بیانیه ضد ایرانی اعراب در خصوص جزایر 3 گانه را امضا کردند تا دیگر صدای موافقان روسیه و حتی نمایندگان مجلس انقلابی نیز در‌آید و سخن از برخورد قاطع، عمل متقابل و در نهایت عدم تعارف بر سر منافع ملی به میان ‌آید، اما مطلب مهم‌تر این است که باید یک بار برای همیشه با عینک واقع نگری و نه ایده‌آل گرایی نسبت به روسیه و چین به روابط با این دو کشور نگاه کرد. بله روسیه و چین بزرگ‌ترین کشورهایی هستند که ایران با آنها همکاری‌های متقابل دارد، اما نه اینکه آنها را شریک استراتژیک و متحد راهبردی بخواند. اگر هم این معنا از سوی ایران مطرح شود روسیه و چین چنین برداشتی از روابط خود با ایران ندارند. لذا بهتر است با اتخاذ مواضعی مبتنی بر واقعیت و تعامل مثبت با همه کشورها بر اساس منافع ملی چنان پیش برویم که در هرزمان صرفا منافع خودمان را بدون چسبندگی به کشورها و بدون تحدید حاکمیت ملی و آب‌های سرزمینی کسب کنیم. در این راستا برای بررسی نوع مواجهه ایران با روسیه، نوع برخورد روس‌ها با ایران و اعراب و حواشی پیرامون جزایر 3 گانه «آرمان ملی» با جلال خوش‌چهره تحلیلگر مسائل بین‌الملل و فعال رسانه‌ای به گفت‌وگو پرداخته است که می‌خوانید.

   پس از ماجرای نشست مراکش و بیانیه پایانی ضد ایرانی که روس‌ها نیز آن را امضا کردند شاهد واکنش‌های بسیاری در خصوص نوع رویکرد ایران نسبت به مواضع روس‌ها بودیم؛ تحلیل شما از نوع مواجهه ایران و روسیه و انتقادات وارده چگونه است؟

آنچه که روسیه انجام می‌دهد یک رفتار معمول در موازنه قدرت و تعقیب اهداف استراتژیک هر دولتی در جامعه بین‌‌الملل است. یعنی هر دولتی بر اساس منافع ملی و امنیت ملی خود اقدام می‌کند. کاری که روسیه انجام می‌دهد به روال معمول در جامعه جهانی و در تاریخ دیپلماسی چیز غیر معمولی نیست. آنچه که ما در ارتباط با روسیه یا حتی درباره چین رفتار می‌کنیم غیرمعمول است. ما تصور و تبلیغی را از طریق روسی‌ها یا آنها که موافقان کامل روسیه در ایران هستند دنبال می‌کنیم و آن این است که مدام بر این طبل می‌کوبند که ما با روسیه و چین روابط استراتژیک داریم و یا اینکه روس‌ها ما را به عنوان یک بازیگر متحد در صحنه جهانی به حساب می‌آورند. در صورتی که اینگونه نیست و روس‌ها مثل همه دولت‌ها یکسری منافع اقتصادی و امنیتی دارند که در بزنگاه‌ها این منافع را از یکدیگر تفکیک می‌کنند. روس‌ها معمولا با ما به دلایل مختلف نه یک اتحاد استراتژیک بلکه یک نگاه مشارکت امنیتی داشتند. از جمله اینکه به هر حال باید نگاه کرد که وقتی شما متحد می‌شوید باید المان‌های قدرت را داشته باشید. قدرت تنها قوه نظامی نیست بلکه جمعیت، اقتصاد، آب و هوا، یکدستی سیاسی و اجتماعی نیز از مولفه‌های قدرت حساب می‌شود. همه اینها را در نظر می‌گیرند و می‌گویند که در صحنه بین‌الملل چطور می‌توان با کسی متحد شد. در عین حال باید به این هم توجه کرد که معمولا قدرت‌های بزرگ، قدرت‌های منطقه‌ای یا بازیگران بین‌المللی را تقسیم می‌کنند. اینکه آیا آنها در حاشیه قرار دارند یا در مرکز و تعاملات خود را بر اساس حاشیه و مرکز تنظیم می‌کنند. مساله‌ای که در ایران معمولا به شکل غلو شده مطرح می‌شود اینکه نباید نسبت به روسیه موضع تندی گرفته شود. بعد یکدفعه روسیه که بر اساس منافع ملی خود عمل می‌کند می‌بینیم که از آن سو سر ریز حمله می‌شود. کما اینکه می‌بینیم تا پیش از این در همین مجلس طرفداری‌های صدر در صدی از روسیه داشتند و امروز با چراغ سبزهایی که احتمالا شاهد بودند به روسیه حمله می‌کنند. در حالی که اینگونه نیست و روسیه با ایران در بهترین وضعیت یک مشارکت امنیتی دارد، اما مشارکت استراتژیک و اقتصادی ندارد. طبیعی است که در ارتباط با کشورهای عربی ترجیح اقتصادی و منافع اقتصادی نه تنها روسیه بلکه چین کشورهای عربی هستند.    

بر اساس مبادلات تجاری که ایران با روسیه و چین دارد مقایسه کنید با حجم 2 تا 3 برابری که با کشورهای عرب از جمله عربستان یا امارات و کویت و... دارد. دیگر اینکه روس‌ها برخلاف ادعای علنی و ظاهری که می‌کنند به ویژه بعد از اجلاس مسکو سعی کردند به گونه‌ای صورت مساله را توجیه کنند و طرفداران روسیه یا همان روسفی‌های ایرانی هم تلاش کردند که این توجیه را در بین افکار عمومی جا بیندازند که روسیه گفته ما طرفدار تمامیت ارضی ایران هستیم. بله آنها طرفدار تمامیت ارضی ایران هستند، اما در چارچوب نقشه ایران و به نظرم بیرون از نقشه و آب‌های خلیج فارس و جزایر و... آنها قائل به تمامیت ارضی ایران نیستند. به همین دلیل آنها وقتی با کشورهای عربی به معاشقه می‌پردازند این جزایر را خارج از مرزهای ایران به حساب می‌آورند. این جای خطرناکی است که آنهایی که مخالف ذوب شدن در روسیه بودند بارها هشدار دادند که نباید خودمان را قربانی بازی بکنیم که معمولا روس‌ها بر‌ای ما می‌چینند و ما مجبور به پرداخت هزینه‌های آنها بشویم 

آنچه که روسیه انجام می‌دهد یک رفتار معمول در موازنه قدرت و تعقیب اهداف استراتژیک هر دولتی در جامعه بین‌‌الملل است. یعنی هر دولتی بر اساس منافع ملی و امنیت ملی خود اقدام می‌کند. کاری که روسیه انجام می‌دهد به روال معمول در جامعه جهانی و در تاریخ دیپلماسی چیز غیر معمولی نیست


   با توجه به حمایت‌های صرف یا انتقادات صرف به روسیه اساسا این نگاه صفر و صدی به روسیه را ناشی از چه مساله‌ای می‌دانید؟

همان‌طور که گفتم همه دولت‌ها بر اساس منافع استراتژیک خود عمل می‌کنند. 

کیسینجر یک جمله معروف و پر مغزی داشت که می‌گفت؛ «استراتژیک فکر کن و فرصت‌طلبانه عمل کن» این کاری است که همه دولت‌ها از جمله روسیه، چین آمریکا، انگلیس و... آن را انجام می‌دهند. مساله این است که ما مرزی بین اهداف استراتژیک و رفتارهای تاکتیکی قائل نیستیم. یعنی یک اهداف استراتژیک روشنی را در روابط بین‌الملل خودمان نداریم به همین دلیل است که یک روز غرق و ذوب در روسیه می‌شویم و روز دیگر به روسیه حمله می‌کنیم. این یعنی اینکه ما یک رفتار متعادل و نرمالی را در قبال با دیگر دولت‌ها به ویژه با همسایگان خود نداریم. شما نمی‌توانید یک روز از روسیه به عنوان قدرت بزرگ و متغیر تاثیر‌گذار در جامعه جهانی یاد کنید که اگر ما زیر چتر روس‌ها برویم از تهدیدهای بیرونی مصون می‌مانیم یا از وضعیت بحران اقتصادی ناشی از تحریم‌ها فرار می‌کنیم و یک روز بیاییم و چنان به روسیه حمله کنیم که انگار کشوری کوچک است که ما می‌توانیم هر چه خواستیم به آنها بگوییم. لذا در قبال روس‌ها باید نه بدویم و نه اینکه بنشینیم بلکه باید راه برویم. من بر این باورم که روس‌ها کار غیر معمولی را انجام ندادند، هرچند که خودم با نگرش مطلق به شرق مخالفم. من معتقدم که باید یک موازنه مثبت را در روابط با شرق و غرب داشته باشیم. این است که وقتی سیاست خارجی ما به دلیل نداشتن یک استراتژی روشن درگیر نوعی روز مرگ می‌شود. به همین دلیل یک روز نگاه به روسیه صفر و روز دیگر نگاه به روسیه صد است. 

لذا هیچ الزامی ندارد که یک ماه دیگر دوباره در آستانه نشست فصلی شورای حکام انرژی اتمی که قرار است در اسفندماه برگزار شود این ذوب شدگان در روسیه خود را پر رنگ‌تر جلوه دهند. چون ممکن است که روسیه و چین در آنجا نقش بازی کنند. یا مثلا اگر قرار باشد که اروپایی‌ها پرونده ایران را با توجه به تهدیدی که کردند برای اجلاس آتی شورای حکام و آنچه که رافائل گروسی در باره فعالیت‌های هسته‌ای ایران گفته به شورای امنیت انتقال دهند ایران باید به چه کسی تکیه کند؟ خب باید به روسیه یا چین تکیه کند. مواضع اینها می‌تواند به قضایا کمک کند. بنابراین به جای اینکه انتقاد و اعتراض شدید خود را متوجه روسیه کنیم باید خودمان را شماتت کنیم که با یک نگاه روز مره بدون اهداف استراتژیک و صرفا برای عبور از این مرحله به مرحله دیگر یک روز شیفته پوتین می‌شویم و اظهاراتی را به نقل از او در باره ایران تحریف می‌کنیم. یک روز هم چنان حمله می‌کنیم و می‌گوییم که روسیه خودش تجاوزگر است و تمامیت ارضی کشورهای دیگر را گرفته است. چنانکه چندی پیش یکی از نماینده‌ها به درستی اشاره کرده بود که اگر قرار باشد شما اوکراین را به رسمیت نشناسید و بگویید اوکراین به عنوان بخشی از تاریخ روسیه بوده پس 194 کشور که پس از جنگ جهانی استقلال پیدا کرده بودند را نیز نباید به رسمیت بشناسید. این حرف درست است، اما یک روز این حرف را انکار می‌کنند و روز دیگر آن را به عنوان بهانه‌ای برای کوبیدن روسیه مطرح می‌کنند. ممکن است که حرف‌ها بستری از واقعیت‌ها باشد، اما چون فاقد آن اهداف استراتژیک و نگاه به منافع ملی در بلند مدت است برای عبور از تنگناهای مرحله‌ای و روزمره یک روز نسبت به روسیه مواضع صفر داریم و روز دیگری مواضعمان صد است. من تصور نمی‌کنم که مثلا الان که به نقطه صفر تنش روابط نزدیک شدیم اگر چه خیلی هم کنترل شده است هفته آینده دوباره برنگردد و شکل دیگری پیدا کند. لذا ایراد را باید در آنجا دید 

   تفاوت برخورد روس‌ها در قبال ایران و اعراب در مسائل منطقه را از چه جهت می‌بینید؟

در جامعه جهانی قدرت‌ها می‌گویند که یکسری قدرت مرکزی داریم و یکسری قدرت‌های حاشیه‌ای و نگاه روسیه به ایران نگاه حاشیه بوده است. با ایران مشارکت داشته؛ اما هیچ وقت اتحاد نداشته است. شریک بودن اقتصادی و سیاسی حتی در سوریه با ما شریک شد، اما متحد نشد و ما باید درک کنیم که طرف مقابل چه نگاهی به ما دارد. ما چون گرفتار یک نوع روزمره‌گی در سیاست خارجی خودمان هستیم هر کسی به ما یک لبخند بزند یا دلمان می‌خواهد برای تبلیغ در افکار عمومی و داشتن یک جنس جذاب و برای فروش در افکار عمومی بگوییم روسیه متحد ما است، اما روسیه وقتی حرکت دیگری کند آب سردی بر روی تبلیغات ما می‌ریزد و مجبور به انتقاد می‌شویم. همان‌طور که گفتم روسیه تمامیت ارضی ایران را در خشکی‌های ایران می‌بیند و به همین دلیل اقدامی می‌کند که کشورهای عرب و امارات دهه‌ها دنبال می‌کنند که مساله جزایر را به یک رویه حقوقی تبدیل کنند و از درون آن بتوانند اسناد حقوقی با تاییدیه‌های مختلف درست کنند تا بلکه به نتیجه‌ای برسند. دادگاه لاهه که اینها مطرح می‌کنند هیچ جنبه الزامی ندارد و اگر یکی از دولت‌ها نخواهد برود هیچ الزامی ندارد، اما این مساله در حال تبدیل شدن به یک رویه است و همپایی روسیه با این رویه جای انتقاد دارد و آنها بر اساس منافع خود عمل می‌کنند به ویژه منافع اقتصادی برای یک کشور کاملا تحریم شده که بزرگ‌ترین تحریم‌ها الان متوجه روسیه است و حتی پول‌های بلوکه شده روسیه را می‌خواهند در اختیار روسیه قرار دهند ما با آن کشور چنان معاشقه کنیم که در بزنگاه و به دلیل نیاز به کشورهای عربی و به جهت گشایش در وضعیت اقتصادی خود ما را به همین راحتی در بازی منافعی که خود دنبال می‌کند هزینه می‌کند 

    با توجه به برخی عملکردها و رویکردهای روسیه و چین به ویژه در همنشینی با اعراب به نظر تصور نمی‌کنید که باید نوعی تجدیدنظر در سیاست نگاه به شرق صورت گیرد و نوعی توازن مثبت در روابط با همه کشورها صورت پذیرد؟

این مساله کاملا طبیعی است، چراکه بالاخره باید در یک جا تصمیم به تغییر رفتار و نگرش در سیاست خارجی بگیریم و یک نگاه واقع گرایانه به جهان داشته باشیم و ببینیم که آیا باید با روسیه روابط عادی، دوستانه، تنش صفر داشته باشیم یا اینکه روابطی داشته باشیم که می‌دانیم به طور بالقوه و بالفعل با روسیه رقیب هستیم و بر مبنای آن اتخاذ تصمیم کنیم. ممکن است در ارتباط با غرب با روسیه مواضع مشترکی داشته باشیم. اما در حوزه رقابت انرژی، قفقاز و خلیج فارس، فروش نفت و انرژی آیا با روسیه متحدیم؟ آیا رفتار روس‌ها با ایران در تصمیم‌هایی که در فروش نفت می‌گیرند ترجیح‌شان این است که با امارات، عربستان، کویت و... به توافق برسند یا به ما هم توجه دارند؟ در این صورت است که می‌توان دید و قضاوت کرد که این یک متحد استراتژیک است یا نه. 

 

منبع : آرمان ملی
نویسنده : حمید شجاعی

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار