سردرگمی نتانیاهو
مسئله غزه دو نقطه مجهول دارد: نخست اینکه چگونه حماس وارد اسرائیل شد و مجهول دوم این است که نتانیاهو میخواهد در غزه چهکار کند؟
الان به این نقطه دوم رسیدیم که نتانیاهو در غزه دچار یک سرگردانی شده که هم پیشرفتش با مشکل مواجه شده و هم امکان ندارد که بتواند جنگ را تمام کند برای اینکه اتمام جنگ با سقوط کابینهاش مواجه خواهد شد و حتی ممکن است دادگاهی و زندانی شود. الان نارضایتی در داخل اسرائیل بسیار بالا گرفته، مخصوصا در رابطه با اسرا و از طرف دیگر نتانیاهو در غزه مشکل پیشرفت دارد و اگر شمال غزه را تصرف کند و همه جا را ویران کند با جنوب چهکار میخواهد بکند و با این دو میلیون و دویست هزار نفر جمعیت چه برنامهای خواهد داشت؟ از طرف دیگر برای نخستین بار در تاریخ اسرائیل است که آنقدر نخست وزیر اسرائیل از آمریکاییها حرف ناشنوی دارد. با توجه به اینکه بایدن اصرار دارد و حتی بلینکن به اورشلیم آمد که جنگ را چند روز را متوقف کنید ولی نتانیاهو با برخورد سردی که با بلینکن داشت این نظر را نپذیرفت تا جایی که بایدن اظهار کرد که نمیدانم چرا نتانیاهو گوش به حرف ما نمیدهد؟ امری که برای اولین بار در روابط این دو رخ داده است. بنابراین مسئله غزه یک مسئله بسیار درهم تنیده، سردرگم و غیرقابل پیش بینی است که در آینده چه خواهد شد. از طرف دیگر گهگایی حرکات حزب ا...، اسرائیل را نگران کرده که مبادا حزب ا... وارد جنگ تمام عیار شود که قطعا این کار صورت نخواهد گرفت ولی به هر حال با خود مسئله غزه، نتانیاهو الان مشکلات بسیار زیادی دارد و معلوم نیست تا کجا بتواند این سنگینی و بلاتکلیفی را ادامه دهد. اگر بر فرض محال که در شمال همه موفقیتها را به دست بیاورد و تونلها را تخریب کند ولی با جنوب چهکار خواهد کرد؟ با توجه به اینکه هیچکدام از کشورهای عرب نپذیرفتهاند که حتی یک فلسطینی را به کشور خود راه دهند و اینکه در آینده برای فلسطین چه برنامهای خواهد داشت. اینکه گفته شده برای مدت نامعلومی در غزه میمانیم نیز امکان پذیر نیست و وزیر دفاع اسرائیل با آن مخالفت کرد. نتانیاهو دچار یک نوع سردرگمی و بلاتکلیفی شده و نمیدانیم در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد ولی آنچه الان میبینیم، جنگ خانه به خانه است و دو طرف لحظات بسیار خطرناکی را میگذرانند. این درحالی است که در کنفرانس سران اسلامی هم بین کشورهای عرب اختلاف وجود داشت و از طرفی مسئله فلسطین برای کشورهای عرب مانند گذشته آن اولویت را ندارد. محمد بن سلمان در روزهای اول جنگ طی بیانیهای از هر دو طرف خواست که خویشتنداری کنند! که چنین چیزی در گذشته سابقه نداشته است بنابراین دچار یک نوع انشقاق و جدایی شدند. آقای محمود عباس آن توانایی را ندارد که بخواهد اوضاع را جمع و جور کند. از طرف دیگر هیچکدام از روسای کشورهای عربی این مسئله را گردن آمریکا نینداختند و تنها ایران بود که این موضوع را به آمریکا نسبت داد. بنابراین این اختلافات وجود دارد و از قبل هم قابل پیش بینی بود که کنفرانس سران اسلامی خروجی خاصی نخواهد داشت.
*علی بیگدلی
استاد دانشگاه
ارسال نظر