چالش «روابط با همسايگان» با اولويت «منافع ملی»
آرمــانملــی- حمیـد شجاعی: منطقـه خاورمیانه دارای بزرگترین ذخایر نفت و گاز جهان است و منطقهای بکر برای سرمایهگذاری کشورهای فرامنطقهای به شمار میرود. با این حال این منطقه اغلب اوقات درگیر تنش و درگیری میان کشورهای مختلف یا گروههای تروریستی است. با این حال این روابط کشورها در منطقه است که تعیین میکند چه روابط اقتصادی با سایر کشورها داشته باشند. ایران تلاش کرده همواره با گسترش حوزه نفوذ و عمق استراتژیک خود کشوری تاثیرگذار در منطقه باشد و در روابط دوجانبه یا چندجانبه بتواند از موضع بالا و برتر حضور پیدا کند. این در حالی است که به قرائت بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان اگر ایران در سیاست منطقهای خود صرفا منافع ملی خود را مدنظر قرار دهد و با در نظر گرفتن سیاست تنشزدایی منطقهای و توسعه در داخل پیش برود، عملکرد بسیار بهتر و نتیجهبخشتری در سیاست منطقهای خود خواهد داشت. آنچه مسلم است همکاریهای منطقهای خوب است اما باید منافع ملی نیز در آن لحاظ شود. ارتباط میان ایران و با کشورهای منطقه و همسایه بسیار بهتر و موثر از این میتواند باشد.
سیاست منطقهای
روی کارآمدن دولت سیدابراهیم رئیسی باعث شد تا سیاستهای کلی و روح حاکم بر دولت در حوزههای مختلف بهویژه در سیاست خارجی دستخوش تغییر و تحول شود. چنانکه با انتخابات حسین امیرعبداللهیان بهعنوان وزیر امور خارجه، وی رویکرد دستگاه سیاست خارجی را تمرکز بر همسایگان و کشورهای منطقه عنوان کرد. هر چند که وی در اظهارنظرهای متفاوت به این نکته نیز اشاره داشته که غرب را نیز کنار نخواهیم گذاشت. با این حال اگر نگاهی به نوع تعامل ایران با کشورهای منطقه بیندازیم، خواهیم دید که طی سالهای اخیر کشورهای منطقه از جمله عراق، سوریه ، ترکیه، امارات، قطر، بحرین، عربستان و... در روابط منطقهای همواره بر مبنای رویکردهای همگرایی در جهان عرب با ایران برخورد کردهاند. حتی در روابط دوجانبه نیز شرایط بهگونهای نبوده که ایران بتواند از تمام ظرفیتها در توافق با سایر کشورها در جهت سودآوری استفاده کند. مؤید این نکته را میتوان در نوع رویکرد کشورهای حوزه خلیج فارس نسبت به پیشنهاد ایران در چند سال گذشته مشاهده کرد. جایی که حسن روحانی رئیسجمهور سابق کشورمان در مهرماه ۹۸ در راستای ایجاد صلح بین کشورهای ساحلی خلیج فارس طرح صلح هرمز را
مطرح کرد اما بهجز چندکشور مثل کویت، قطر و عراق سایر کشورهای منطقه به آن روی خوشی نشان نداند. از همین رو است که گفته میشود اگر هم میخواهیم به تمرکز بر روابط خود با کشورهای منطقه و گسترش آن بیندیشم ابتدا باید منافع خود را در این روابط جستوجو کنیم و ببینیم که در صورت ایجاد ارتباط موثر با کشورهای منطقه چه مزایا و منافعی به کشورمان خواهد رسید. طی سالیان اخیر سوریه و عراق کشورهایی بودند که بیشترین کمکها را از جانب ایران در حوزههای مختلف از کمکهای اقتصادی گرفته تا دیپلماتیک، سیاسی و مستشاری دریافت کردهاند. اما پرسش اینجا است که این میزان از کمکها چقدر برای کشورمان بازدهی داشته و اساسا چه میزان باعث تاثیر ایران در این کشورها و ایجاد حوزه نفوذ برای کسب سود اقتصادی و تجاری بیشتر شده است؟ این در حالی است که در عمل میبینیم این کشورها در راستای منافع ملی خودشان عمل میکنند و قراردادها و مناسبات اقتصادی تازه خود را شکل میدهند. در عراق ایران تحرکات بسیاری از جهت کمکهای مختلفی داشت و این انتظار میرفت که حداقل بتواند نقش موثری در اقتصاد عراق ایفا کند اما یکی از نخستین کارهایی که عراقیها انجام دادند این بود
که به توافقات اقتصادی اتحادیه عرب برگشتند و همین بازگشت باعث شد که خیلی از شرکتهای ایرانی قربانی شوند؛ زیرا در نظامهای تعرفهای که کشور عراق با دیگر کشورهای عربی در قالب اتحادیه عرب دارند، یکسری نظامهای تعرفهای ترجیحی شکل گرفت که عملا امکان رقابت را از شرکتهای ایرانی گرفت و همین موجب شده تا روزبهروز نقش ایران در اقتصاد عراق کاهش پیدا کند. روند امور در سوریه نیز به همینگونه خواهد بود و قدرمسلم با اینکه دولت سوریه برای ایران اولویت قابل توجهی قائل است اما اگر بحث به منافع ملی برسد قطعا با سایر کشورهایی که حتی شاید در تقابل با ایران باشند نیز پای یک میز بنشینند. لذا به نظر میرسد اگر ایران در رویکرد خود تغییری ندهد و با همان نگاه سابق به کشورهای منطقه و همسایگان نگاه کند نه تنها منافعی از ارتباط با این کشورها کسب نخواهد کرد بلکه کمکم جایگاه خود در کشورهای منطقه را نیز از دست خواهد داد.
حرکت بر مبنای منافع ملی
«منافع ملی» واژهای است که همه کشورها راهبردها و استراتژیهای خود را در روابط بینالملل و همکاری با سایر کشورها براین مبنا قرار میدهند و ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. اما بعضا دیده میشود که در برخی روابط منافع ملی احصا نشده و صرفا براساس برخی رویکردها فقط فوایدی به کشورهای مقابل رسیده است. این در حالی است که راه برونرفت از این شرایط و ارتباط موثر با کشورهای منطقه تنشزدایی، ایجاد پیمانهای منطقهای و کمک به صلح و ثبات در منطقه است. این امری ثابت شده است که کشورهایی که از فضای تنش دوری میکنند، در عمل فضای حیاتی برای خودشان ایجاد میکنند و منافع ملی خودشان را گسترش میدهند. لذا ایران باید ضمن پرداختن به همکاریهای دو یا چندجانبه منطقهای مثل آنچه در سازمان همکاری شانگهای رقم زده به دنبال منافع اقتصادی خود نیز از بازارهای کشورهای منطقه باشد. ایران بهراحتی میتواند بازارهای عراق، سوریه و سایر کشورهای منطقه را در اختیار داشته باشد به این شرط که سیاست خارجی خود را مبتنی بر تنشزدایی و صلح و ثبات در منطقه قرار دهد. هر چند که در این میان نمیتوان از تاثیر تحریمها نیز به سادگی گذشت، چراکه حتی
کشورهای همسایه مثل عراق که روابط نزدیکی با ایران دارند و انتخابات پارلمانی این کشور نیز اخیرا برگزار شده و به نظر میرسد جریانهای حامی و موافق ایران روی کار بیایند نیز با وجود تحریمها نمیتوانند تبادلات اقتصادی مناسبی با کشورمان داشته باشند و همین مساله نیز باعث میشود که شاید از توافقات اقتصادی با تهران دست کشیده و به سوی دیگر کشورهای منطقهای یا فرامنطقهای کشیده شوند. به نظر میرسد ایران در راستای سیاست تمرکز با همسایگان خود ابتدا باید مساله تحریمها و برجام را به سرانجامی برساند تا بتواند از ثمرات آن در تعامل با غربیها و کشورهای منطقه بهره ببرد. لذا اگر مساله برجام و تحریمها حل و فصل و به توافق منجر نشود، سیاست تمرکز بر کشورهای منطقه، احیای روابط با عربستان و روابط دوجانبه با همسایگان نیز آنطور که باید، نخواهند توانست که منافع ایران را تامین کنند.
ارسال نظر