سازمان مدیریت بحران، حیاط خلوت نشود!
ایرج محمدفام استاد دانشگاه علوم پزشکی
شاید یکی از مهمترین اخبار جامعه این روزها، در حول خیابان فاطمی و ساختمان وزارت کشور میگردد و مردم در انتظار مشخص شدن کاندیداهای نهایی و تعیین و تکلیف چهار سال آینده کشورشان هستند. در این میان هر کاندیدایی برای جلب آرای بیشتر شعارهای جالبی نیز انتخاب کردهاند؛ یکی حرف از تشکیل دولت تحول و عدالت اقتصادی میزند، آن یکی میگوید: دولت راحت خوران را تأسیس خواهم کرد. یکی از تعطیلی وزارت خارجه میگوید، حتی در این میان شعارهایی نظیر عوض کردن خط ریش، وزیر کردن پسر خود، دادن وعده پرداخت چند هزار یورویی ماهانه به همگان و ... نیز شنیده میشود. اما جدا از وصف این روزها به شوخی و جدی، همانگونه که همه ما شاهد بودیم، کشور در سالیان اخیر تقریبا هر سال با یک بحران جدی مواجه بوده است؛ اعتراضات آبان ماه، زلزله کرمانشاه و سرپل ذهاب، سیل شیراز و گلستان، آتش سوزی سریالی در جنگلها و مراتع، فاجعه و مرگ دهها کارگر در معدن یورت، هجوم سالانه ملخها، فاجعه پلاسکو، غرق شدن کشتی سانچی، شیوع ویروس کرونا و دهها بحران کوچک و بزرگ مشابه تنها نمونهای از دهها بحران رخداده در چند سال اخیر کشور است. در این بین باید کاندیداهای نهایی سیزدهمین دوره ریاست جمهوری و شخص رئیس جمهور آینده، این موضوع را یادآوری کرد بروز اینگونه بحرانها برخلاف شعارهای معمول برخی از مدیران محترم، تنها مختص کشور ما نبوده و اغلب کشورها به اشکال مختلف این بحرانها و حتی بسیار بدتر مواجه هستند. آتشسوزی جنگلهای استرالیا، آتشسوزی کلیسای نوتردام پاریس 2019، طوفان متیو ۲۰۱۶، آتشسوزی مندوسینو در کالیفرنیا، فاجعه هستهای فوکوشیما دائیچی، زمینلرزه 9 ریشتری سندای ژاپن۲۰۱۱، فاجعه ورزشگاه هیلزبورو انگلستان ۱۹۸۹، انفجار بندر بیروت در سال گذشته، و... نمونه مشابه ای از بحرانها در سطح جهانی در سالیان اخیر بوده که ابعاد آن تا حدی جهان را فرار گرفته و مردم در اقصی نقاط پیگیر اخبار آن بودهاند. اما طول عمر خبری این فجایع بزرگ چند روز (نهایتا یک هفته) بوده و پس از آن خرابیهای گسترده و وسیع، اذهان عمومی به سرعت ترمیم شده است و این یعنی مدیریت بحران. در این میان باید خطاب به رئیس جمهور محترم آینده کشورمان بنویسم که حتما بهخوبی میدانید امروزه مدیریت بحرانهای طبیعی و انسانساز در کشورهای توسعهیافته، مبتنی بر دانش، تخصص، تجربه، بهرهگیری از کار تیمی، استفاده از تجارب موفق همه کشورها، اطمینان بر اصول متقن علمی، استفاده از متدها و روشهای روزآمد بینالمللی و از همه مهمتر باور و اعتقاد قلبی به اصول یاد شده است. حال با توجه به مطالب فوق و بهعنوان یک معلم با اتکا به دانش و تجربه خود و همکارانم در حوزه ایمنی و مدیریت بحران کشور، ضمن بر حذر داشتن حضرتعالی از سپردن مدیریت این بخش که در واقع به لحظات بحرانی شهرت دارد، صرفا به مدیران بازنشسته، نمایندگان بازمانده از مجلس، شرکاء سیاسی و ... امری بحران ساز و ابعاد فجایع را گستردهتر خواهد کرد. به عنوان یک معلم دلسوز تنها یک خواسته و تقاضا از حضرتعالی که نامتان در روز 28 خرداد از صندوقهای رای بیرون خواهد آمد، دارم: لطفا سکاندار مدیریت بحران کشور را به صاحبان آن بسپارید و سازمان مدیریت بحران را به حیاط خلوت دولت و پیشکشی به افراد مختلف قلمداد نکنید، چون مردم ما دیگر طاقت داغی جدید بر سینه را ندارند.
ارسال نظر