چرا نرخ بیکاری با واقعیات جامعه همخوانی ندارد؟
آرمانملی- سمیه رسولی: بازار کار یکی از بخشهایی بود که پس از شیوع ویروس کرونا به شدت تحت تأثیر قرار گرفت، چراکه بسیاری از کسبوکارها متأثر از شیوع این ویروس یا رو به تعطیلی رفتند یا مجبور به تعدیل نیرو شدند، به شکلی که طبق اعلام معاون اول رئیسجمهوری، در فصل بهار سال گذشته یک میلیون و ۴۰۰ هزار نفر نفر بیکار شدند که این عدد در فصل تابستان با کاهش ۲۰۰ هزار نفری به یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر رسید. در فصل پاییز ۹۹ نیز یک میلیون و ۳۳ هزار نفر همچنان بیکار ماندند. به طور کلی نیز در سال گذشته از ۲۵ میلیون و ۷۳۷ هزار جمعیت فعال کشور، ۲۳ میلیون و ۲۶۳ هزار نفر شاغل و دو میلیون و ۴۷۴ هزار نفر نیز بیکار بودهاند که ۲۳ و هفت دهم درصد از این بیکاران را جوانان (۱۵ تا ۲۴ ساله) تشکیل میدهند. همچنین از این تعداد بیکار سهم جمعیت فارغالتحصیل دانشگاهی 9/38 درصد است؛ یعنی ۹۶۲ هزار و ۷۶۲ فارغ التحصیل در سال ۹۹ بیکار بودهاند. در این بین، اگرچه به تعداد بیکاران کشور افزوده شده است، اما نرخ بیکاری اعلام شده از سوی مرکز آمار ایران برای سال ۹۹ عدد 6/9 درصد را نشان میدهد یعنی اگرچه بیش از یک میلیون نفر به جمعیت بیکاران کشور در
سال ۹۹ نسبت به سال ۹۸ افزوده شده است، اما نرخ بیکاری نسبت به سال ۹۸ به میزان 1/1 درصد کاهش یافته است. نکته مهم اینکه نرخ بیکاری سال ۹۹، کمترین رقم بیکاری در کشور از سال ۱۳۷۵ تاکنون است. در اینجا باید به جمعیت فعال کشور (شاغل و بیکار) نگاهی کرد، چراکه جمعیت فعال مهمترین فاکتور در تعیین نرخ بیکاری و نرخ اشتغال هر کشوری است. در سال ۹۹ نرخ جمعیت فعال کشور نسبت به سال ۹۸، به میزان 8/2 درصد کاهش یافته است؛ بنابراین رسیدن نرخ بیکاری به 6/9 دهم درصد متأثر از کاهش نرخ جمعیت فعال کشور بوده است و نمیتواند ارتباطی به کاهش واقعی جمعیت بیکار کشور داشته باشد. این گزاره به این معناست که با توجه به اینکه 8/2 درصد از افرادی که قبلا تمایل به پیدا کردن کار داشتند و یا اینکه شاغل بودند، دیگر هیچ تمایلی به حضور در بازار کار ندارند و جزو هیچکدام از دو دسته بیکار و شاغل نمیشوند، بنابراین نرخ بیکاری محاسبه شده نیز کاهش یافته است.
نرخ بیکاری چگونه تک رقمی شد؟
در این ارتباط، امین اسماعیلی کارشناس بازار کار به «آرمانملی» گفت: «یکی از عمده ابهاماتی که همواره در حوزه مربوط به نرخ بیکاری پیش میآید، عدم تناسب نرخ بیکاری اعلامی با واقعیات جامعه است. این موضوع به ویژه در دوره شیوع ویروس کرونا بسیار چشمگیرتر شد. نکته مهم این است که مرکز آمار ایران اگرچه باید شیوههای آمارگیری خود را به روزتر کند و مولفههای بیشتری را در نظر بگیرد، اما در اعلام نرخ بیکاری اشتباه خاصی نمیکند.» او با بیان اینکه در آمارگیری نرخ بیکاری، جمعیت فعال مورد بررسی قرار میگیرد، ادامه داد: «برای جمعیت فعال باید دو رکن شامل بیکاران و شاغلین در نظر بگیریم. در واقع جمعیت فعال به کسانی گفته میشود که در سن اشتغال قرار دارند و در زمان بررسی، یا شاغل هستند، یا در جستوجوی کار. طبق آنچه که آمار رسمیکشور نشان میدهد طی سال ۹۹ در این بخش با کاهش مواجه بودیم. یعنی جمعیت فعال کشور در سال ۹۹ نسبت به سال ۹۸ به میزان 8/2 درصد با کاهش مواجه شده است. به این معنا که این افراد دیگر تمایلی به اشتغال یا یافتن شغل ندارند و به جمعیت غیرفعال پیوستهاند که طبق آمار رسمی در حال حاضر ۵۸ و هفت درصد جمعیت ۱۵ ساله به
بالای کشور غیرفعال هستند.»
زنان با عایدی کم به کار برنگشتند
اسماعیلی افزود: «البته باید در نظر داشت که یک گروه از شاغلان که سال گذشته از کار خارج و دیگر تمایلی هم به ادامه کار نداشتند مربوط به خانمهایی میشود که در مشاغل خود عایدی مالی چندانی نداشتند و با ارزیابی همه جوانب همچون عدم تناسب کیفیت کار و دریافتی، ترجیح به خروج از کار دادند و دیگر هم به دنبال شغل دیگری نرفتند. از سویی دیگر نیز افرادی را در بازار کار شاهد بودیم که حقوقشان به عنوان منبع اصلی درآمد خانوار محسوب نمیشد و این افراد به دلیل شیوع ویروس کرونا و لزوم رعایت ملاحظات بهداشتی از بازار کار خارج شدند. این مصداق را در اداراتی همچون پیشخوانهای دولت میتوان دید. بنابراین نمیتوان به صورت صفر و صدی گفت که دولت اقدامی نکرد و به جمعیت غیرفعال کشور افزوده شد؛ بلکه بخشی از افرادی که در حال حاضر غیرفعال محسوب میشوند در این دسته بندیها قرار دارند.» او گفت: «از سویی دیگر نیز در جمعیت غیرفعال با بیکارانی مواجه هستیم که به طور کلی دست از کار کشیده و دیگر تمایلی به یافتن شغل ندارند. این افراد یا به دلیل دلسردی از یافتن شغل، به جمعیت غیرفعال پیوستهاند یا اینکه منبع درآمد دیگری همچون سود سپرده بانکی دارند،
اما هر چه که هست باید توجه داشت که کاهش جمعیت فعال کشور به ضرر اقتصاد بوده و هر چه سریع تر برای بهبود این اوضاع باید چارهای اندیشیده شود.» این کارشناس حوزه کار تصریح کرد: «بنابراین اگرچه شاهد کاهش نرخ بیکاری هستیم، اما علت اصلی این اتفاق به دلیل کاهش جمعیت فعال است.» نکته حائز اهمیت دیگر در بحث اشتغال، افراد دارای اشتغال ناقص است؛ یعنی افرادی که دلیل اقتصادی نظیر رکود کاری، پیدا نکردن کار با ساعت کار بیشتر، قرار داشتن در فصل غیرکاری و... کمتر از ۴۴ ساعت کار کرده، اما آماده برای انجام کار بیشتر هستند؛ آمارها نشان میدهد که در سال گذشته بیش از دو میلیون و ۲۰۰ هزار نفر از شاغلان کشور اشتغال ناقص داشتهاند. اسماعیلی در این باره نیز گفت: «نرخ اشتغال ناقص در کشور به صورت میانگین تقریبا ۱۰ درصد بوده است. یعنی افرادی که در هفته زیر ۴۴ ساعت کار میکنند و برای بهبود وضعیت معیشت خانوار علاقمند به کار کردن بیشتر هستند، اما امکانش وجود ندارد. از این رو این افراد مجبور میشوند که کمتر کار کنند که به همان تناسب نیز حقوق کمتری میگیرند.» او افزود: «بنابراین اگر از منظر سیاستگذاری نگاه کنیم افراد دارای اشتغال ناقص هم
باید بیکار لحاظ شوند زیرا با این وضعیت معیشت خانوارشان تأمین نمیشود، چراکه این افراد حداقل دستمزد وزارت کار را نمیگیرند. با توجه به وضعیت اقتصادی و جمعیت بالای شاغلان دارای اشتغال ناقص، متولیان حتما باید به این بخش نیز ورود کرده و تدبیری اساسی بیندیشند.»
ارسال نظر