صلاحالدین هرسنی در گفتوگو با «آرمان ملی»:
عبور از بحران با«هم افزایی» منطقه ای میسر است
آرمان ملی آنلاین - علیرضا پورحسین: تعدد وقوع حوادث و سوانح در یک کشور مشخصا میتواند در ابعاد سیاسی و بینالمللی تبعاتی داشته باشد و از توان یک کشور در مسیر رسیدن به توسعه و پیشرفت بکاهد. مشخصا در چنین عرصهای مقولههایی همچون پیشگیری، آموزش و همافزایی اهمیتی دوچندان پیدا میکند تا دولتها بتوانند با اتکا به این مولفهها در مسیر پیشرفت و عبور از بحرانها گام بردارند. امری اجتنابناپذیر که نخستین گام در راه رسیدن به آن مردم هستند و دولتها باید از ظرفیتهای مردمی در این عرصه استفاده کرده تا بتوانند به نتیجه مطلوب و موفقیت رسیده و گرفتار حوادث و سوانح متعدد نشوند. سوانح و حوادثی که مشخصا بسیاری از آنها با همافزایی داخلی و خارجی قابل پیشگیری است. . در راستای بررسی این مساله «آرمانملی» گفتوگویی با دکتر صلاحالدین هرسنی، کارشناس و تحلیلگر مسائل سیاسی داشته است که در ادامه میخوانید:
دولت با اتکا به چه مولفههایـــی میتواند کشور را به سمت توسعه سوق داده و از مشکلات پیشرو عبور دهد؟
متأسفانه در سالهای اخیر کشور ما درگیر اتفاقات و مشکلات زیادی بوده است؛ اتفاقاتی همچون زلزلههای بم، کرمانشاه، سیل 1398 در اغلب استانها به ویژه در استانهای فارس و خوزستان و لرستان، حادثه پلاسکو و آلودگی هوای کلانشهرها، مشکل ترافیک، مشکل ریزگردها و دهها مشکل دیگر نتوانست بر تجارب مسئولان و متصدیان حل بحران و چگونگی فایق شدن بر آنها بیفزاید. در شرایط حاضر، مهمتر از فاجعه اسفناک و تراژیک متروپل در آبادان، چگونگی حل بحران و مدیریت نجات است. متأسفانه خبر میرسد که روندهای نجات برای افراد در آوار آهن و بتون برج متروپل آبادان به کندی پیش میرود و حتی سخنی از مفقودی برخی از هموطنان در این آوار به میان آمده است. در این میان فقط یک خبر پر از ابهام به کرات رسانهای شده است که مربوط به پیمانکار برج متروپل است که گفته شده است حسین عبدالباقی نیز یکی از کشته شدگان این حادثه دردناک است. از منظر علت شناسی، مدیریت بحران و مدیریت نجات هم متأسفانه همچون زایش و وقوع بحران متروپل، ناشی از دومینوی همان مشکلاتی است که ریشه تاریخی دارد و دولت سیزدهم باید در ادامه، این مسیر را اصلاح کند و از مردم نیز در این مسیر استفاده کند که به نظر میرسد با تلاش و مدیریت یکپارچه میتواند پایانی داشته باشد.
غفلت از چه مواردی در مدیریت جوامع سبب شده است تا در این عرصه مشکلاتی ایجاد شود؟
ما وقتی از شهر خود طبق رابطهگرایی و سودجویی و خارج از هر گونه از الگوهای مربوط به مبلمان شهری، جنگلی پرتراکم از بتون و آهن و شهر بیدفاع میسازیم، چگونه لودر یا بولدوزری باید بتواند در میان کوچههای تنگ و پر تراکم، آواربرداری کند؟ چگونه قرار است آمبولانسی مصدومان را در خیابانهای پرترافیک برای نجات به بیمارستان برساند؟ چرا در حل مدیریت بحرانی چون متروپل، به جای تخصص گرایی، بیشتر روندهای کمکرسانی فقط به همیاری داوطلبانه و ایثارگونه هموطنان محدود شد؟ چرا باید فقط هنگام بحران، به فکر مدیریت بحران باشیم و چرا نباید علاج واقعه را قبل از وقوع پیدا نکنیم؟ چرا وقوع بحران پلاسکو در مدیریت بحران، برای دست اندرکاران ما مایه درس عبرت نشد که برجی چون متروپل در آبادان در تراکم ساختمانهای شهر ساخته نشود تا به موقع بحران، هموطنان ما در زیر آوار نمانند . به نظر نمیرسد که این دست از حوادث بتواند برای ما درس عبرت شود و به نظر نیز نمیرسد که حادثه متروپل آخرین سناریو از مدیریت سنجی در حل بحرانهایی از این دست شود.
همافزایی بین دولتها میتواند در زمینه عبور از بحرانها تسهیلگر باشد؟
حادثه متروپل به رغم همه تراژیک و غمبار بودن آن باید حامل یک پیام اخلاقی و انسانی نیز برای مردم کشور ما باشد. این پیام اخلاقی و انسانی همان خون و جراحتی است که سینههای مردم کشور ما را مالامال از درد کرده است و خود به یک داستانی پر آب چشم شده است. وقتی حادثه پر آب چشمی چون متروپل دل هر شخصی را به درد آورده است، چرا نباید دلی از خرابی ساختمانها، سکونتگاهها، بیمارستانها، آوارگی و کشتارها در سایر نقاط جهان به درد نیاید؟ میتوان با اتکا به مراودات سیاسی و دیپلماتیک در این عرصه، به سمت صلح و آرامش در جهان حرکت کرد و دستاوردهای خوبی برای خود و سایرین داشته باشیم. بنابراین همافزایی بین دولتها میتواند در زمینه عبور از بحرانها تسهیلگر باشد.
ارسال نظر