سیدمحمود میرلوحی در گفت و گو با آرمان ملی :
نوعی بازسازی در جریان اصلاحات در حال شکلگیری است
آرمان ملی: بر مدیریت کلان کشور هستیم، چنین وضعیتی طبیعتا فرصت مناسبی برای جبهه اصلاحات است تا با بازنگری در ساختار و شعارهایش بار دیگر پشتوانه مردمی خود را به دست آورد و با این پشتوانه وارد رقابتهای انتخاباتی در سالهای آتی شود. این در حالی است که هنوز اصلاحطلبان به نقد درونی و آسیب شناسی نپرداختهاند و باید دید چه زمان اصلاحطلبان به نقد خود خواهند پرداخت.
آرمان ملی آنلاین -در این راستا برای تحلیل شرایط اصلاحطلبان، بازسازی و انسجام درونی و چشم انداز تشکیل حزب فراگیر اصلاحات «آرمان ملی» با سیدمحمود میرلوحی فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو حزب اتحاد ملت به گفت وگو پرداخته است که میخوانید.
روند بازسازی و سیاست ورزی در جریان اصلاحطلبان را بعد از انتخابات 1400 چگونه ارزیابی میکنید؟
شرایط کرونایی مانع از نشستها و جلسات است. برخی از احزاب نشستها و کنگرههای خود را به صورت مجازی برگزار کردهاند و مشغول کار و فعالیت هستند و برخی دیگر فعالیت خاصی نداشتهاند. جبهه اصلاحات بعد از دو انتخابات 1398 و 1400 و ارادهای که برای حذف اصلاحات و اصلاحطلبان شکل گرفت (از ریاست جمهوری تا شوراهای شهر و روستا) به وسیله نظارت استصوابی که هر روز هم چتر آن گسترده میشود. جریان اصلاحات به نوعی منتظر است تا ببیند این ارادهای که تصمیم به این کار گرفت و این هزینه را به کشور، نظام و فضای سیاسی تحمیل کرد بالاخره اهداف پنهان آن یا برآورد آن چه بود که تصمیم به چنین کاری گرفت. ما در شرایطی بودیم که هم در صحنه بینالمللی و منطقهای و هم در مسائل داخلی نیاز به اجماع داریم و باید همه با هم باشیم و همکاری کنیم. چالشهایی که در کشور است نیازمند تفاهم ملی، گفت و گوی ملی و تفاهم ملی دارد و اگر قرار باشد که نیروهای سیاسی تقسیم بندی و مرز بندی بشود کشور با مشکلات مواجه میشود. شاهد مشکلات و چالشها در حوزههای آب، خشکسالی، اشتغال، آسیبهای اجتماعی و... هستیم اگر همه با هم تفاهم کنند ممکن است کشور آن هم به کندی بتواند
موانع را برطرف کند ولی این موانع و مشکلات مزمن و کهنه شده است و متاسفانه عمق و گسترش آن زیاد شده است. به هر حال اصلاحات فعلا منتظر است تا ببیند هدف و ارادهای که مجلس، قوه قضائیه و دولت و سایر بخشها را یکدست کردهاند، چه بوده است. اصلاحطلبان منتظر هستند از یک طرف شرایط کشور، پیچیدگیهای مسائل و چالشها و ابر چالشها، انتظارات و توقعات مردم و جامعه و اقشار مختلف، گیر و گرفتها و اختلالی که در ساختار تصمیم گیری کشور شکل گرفته را مشاهده کند، هرچند جریان اصولگرایی به تعبیر امروزی انقلابی و جوانان انقلابی اعتقاد دارند ما هیچ مشکلی نداریم و هر روز یک موفقیتی را پشت سر میگذاریم و آمریکا هم منطقه را ترک کرده و دیگران هم نمیتوانند مانع و مزاحتمی برای کشور ما درست بکنند و به همین دلیل همه چیز را یکدست کردهاند تا همصدا شوند تا بتوانند سرود وحدت و پیشرفت جریان خودشان را بخوانند. اما این طرف هم واقعیتهای جامعه است که میبینیم که طبقه متوسط ضعیفتر میشود. لذا اصلاحات فعلا رصد میکند تا مبادا حضرات یک وقت بگویند چوب لای چرخ میگذارید و مانع تراشی میکنید. الان فعلا بیشتر سکوت، ارزیابی و انتظار در پیش گرفته شده
است تا اینکه ببیند عملکرد جریانی که مسیر را به این گونه طراحی کرده است به چه سرنوشتی مبتلا میشود.
از دیدگاه شما برای بازگشت پرقدرت اصلاحطلبان به عرصه قدرت و انتخابات چه اقدامات درون جریانی برای اصلاحطلبان لازم است؟
در درون جبهه اصلاحات یک نوعی بازسازی و انسجام در حال شکل گیری است. اختلافات و دیدگاههایی که در جریان انتخابات 1400 در میان طیفهای مختلف اصلاحات مطرح میشد الان به نظر میرسد فاصلهها کمتر میشود و بخشهای مختلف جریان اصلاحطلب دارند معتقد میشوند که این جریان ارادهاش بر این بود که نگذارد اصلاحات وارد صحنه بشود و سهمی در سبد انتخابات داشته باشد و حالا اصلاحات خودشان را آماده میکنند و سرمایههای اجتماعی خودشان را احیاء میکنند هرچند ملاک کافی نیست ولی فضای مجازی نشان میدهد که اصلاحاتی که قبل از انتخابات و بعد از آن مرتبا توسط بخشهایی از سیاسیون مورد انتقاد بود و شعار اصلاحطلب، اصول گرا تمام ماجرا به نظر میرسد این شعار اکنون کمرنگ شده است و جریان اصلاحات هنوز هم میتواند در چارچوب نظام و با لحاظ جوانب کار راه حلی باشد برای مسائل و پیچیدگیهای فضای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور دوباره مورد بحث و بررسی قرار میگیرد. معتقد هستم که اصلاحات می تواند به میدان بازگردد، میتواند خود را بازسازی کند و اختلافات داخلی خودش را کمتر بکند و فاصله خودش را با جامعه و رای دهندگان کم تر بکند و میتواند پل ارتباطی و
سرمایه اجتماعی خودش را بازسازی کند. البته به شرط اینکه جدی کار کند و مرتب مسائل را رصد کند و احزاب و دوستان اصلاحطلب نباید به تعطیلات بروند و مایوس شوند، چراکه تجربه دولت احمدی نژاد را داریم که در ابتدای کار اصولگرایان چه انسجامی داشتند و چطور از هم تعریف و تمجید میکردند اما پس از مدتی ماه عسل آنها تمام شد و با هم درگیر شدند. امروز هم دوستان بدانند یکدستی و تک صدایی نه تنها در ایران بلکه اساسا در همه کشورها ممکن نیست. همین الان در تقسیم غنائم و کیک پیروزی اختلاف است لذا باید دوستان با دقت و رفتار مسئولانه مسائل را رصد و ارزیابی کنند و بدانند به شرطی که بتوانند رابطه خودشان را با مردم و جامعه و رای دهندگان ترمیم و بازسازی بکنند به نظر میآید یکی از گزینههایی که بدون پشتوانه حاکمیت تا حالا توانستهاند روی پای خود بایستند و ساحت سیاست کشور را مدیریت کنند همین جریان اصلاحات است. نشان میدهد جریان اصلاحات بهخصوص با ملاحظات و فلسفه و رویهای که دارد (تاکید میکنم رویهاش همچنان باید خرد جمعی و مشارکت همه بخشها باشد) و به مفهوم واقعی کلمه ارتباط با خواست و نیاز و مطالبات جامعه را فراموش نکند و همواره به
دنبال راهحلهای بهتر و مخالف درجا زدن و ماندن در وضع موجود باشد. اگر چنین ویژگیهایی را در دیدگاهها و رفتارش در حوزه فرهنگ، اقتصاد، امنیت و... به روز کند تصور میکنم مجددا صحنه گردان فضای سیاسی کشور باشد.
مدتها صحبت از تشکیل حزب فراگیر اصلاحات میشود، شما فکر میکنید تا چه اندازه تشکیل این حزب قابل تحقق است؟
یکی از گزینههایی که مطرح میشود این است که احزاب موجود در جریان اصلاحات با همدیگر ویژگی یک حزب را دارند و اغلب صنفی هستند جوانان، زنان، پزشکان و... همه اینها نشان میدهد که صنف هستند ولی حزب به مفهوم اینکه همه مناطق، اقشار و... را پوشش بدهد در ایران نداریم هرچند تعداد محدودی هستند که فراتر از یک صنف هستند اما آنها هم فراگیری و جامعیت را ندارند. باید به سمت حزب فراگیر حرکت بکنیم هرچند برخی به تنوع در جریان اصلاحات اعتقاد داشتند ولی واقعیت این است که وقتی شورای نگهبان، رفتار آن و ساختار سیاسی کشور را مشاهده میکنید و میبینید که شورای نگهبان قاطع و بی رو دربایستی رفتار و دیدگاه یک جناح را پیگیری میکند و نگاهی هم به امثال دکتر عارف که ملاحظه شورای نگهبان را داشت، ندارند و از دید شورای نگهبان آقایان تاجزاده، عارف و جهانگیری و... یکسان هستند. به نظر میرسد شرایط برای تشکیل حزب فراگیر فراهم میشود به نظر من بررسی و طراحی برای تشکیل این حزب باید انجام شود و احتیاط و تاملی که تاکنون بوده جای خود را به یک ضرورت اجتناب ناپذیر میدهد. بالاخره واقعیت جامعه همین است دو تا حزب هرچند اسما حزب نیستند یک طرف
اصولگرایان با تنوعی که دارند و یک طرف دیگر هم اصلاحطلبان با تنوع خودشان هستند. در آمریکا هم ملاحظه کنید همین طور است بالاخره همه جمهوریخواهها و دموکراتها یک دیدگاه ندارند. این تجربه درکشورهای مختلف است و ما هم باید کم کم به این سمت و سو حرکت بکنیم.
آقای رئیسی شعار دولت فرا جناحی داد ولی در عمل حتی در سطوح میانی هم از مدیران فقط یک طیف خاص استفاده کرد، تحلیل شما چیست؟
دولت فراجناحی را شوخی تلقی کنید. جریانی که برای روی کار آوردن این دولت این همه هزینه ایجاد کرد اجازه نمیدهد که این اتفاق رخ دهد. در جایی که آقای لاریجانی را با آن سوابق ردصلاحیت میکنند، میشود انتظار داشت بخشداری از اصلاحات سر کار بماند؟ اگر چنین قصدی داشتند چرا چنین مسیری طی شد، راههای کم هزینهتری هم بود و خیلیها برآورد میکردند بدون این اقدامات رای لازم را به دست نمیآورند. رای آقای رئیسی یک پارچه نبود و من فکر میکنم از جوانان انقلابی تا کسانی که میگفتند در یکدستی چه رخ میدهد را در بر میگرفت. یکدست شدن باعث میشود واقعیت میدان زندگی مردم دیده شود و با واقعیت کنار بیایند. استفاده از اصلاحطلبان هم بیشتر شوخی تلقی میشود.
عملکرد دولت را در این مدت که از شروع کار آن گذشته است، چگونه ارزیابی میکنید؟
هنوز زود است؛ با این حال در حوزه انتصابات متاسفانه حرف و بحث زیاد است نکاتی که میشنویم بحث فامیل، داماد و منصوبین که اگر اصلاح نشود، این یک اشکال در انتصابهاست. در کنار این انتصابها بحث برانگیز ادعایی که اکنون مطرح میشود این است که اصولگرایان میگویند تاکنون مدیریت دست آنها نبوده است و طبعتا نیروها نه از نظر سطح علمی و نه از نظر تجربی و حضور در صحنه به گفته خودشان برتر از جریان اصلاحات نیستند. هرچند ما این حرف را قبول نداریم (اینها همه جا بودند از دولت آقای موسوی مرحوم عسگراولادی، آل اسحاق و... ) چون میخواهند همه اشکالات را متوجه جریان مقابل کنند. از نظر کیفیت مدیران(سطح تحصیلات و تجربه) خودشان معتقد هستند که به پای جریان مقابل نمیرسد. در حوزه عملکردی در هر کدام از صحنهها مثال بزنیم مانند صحنه خارجی که مذاکرات برجام شروع شده است به نظر ما همین که آقای رئیسی شجاعانه شروع کرد و گوش به حرف برخی تندروها نداد که در واقع شاید دلشان بخواهد این فضا ادامه پیدا کند و کاسبان تحریم ادامه این روند را ترجیح بدهند. همین که ولو با تاخیر مذاکرات را شروع کردند مثبت است. در حوزه داخلی گرچه واقعیت این است که مشکلات
اقتصادی کشور به این سادگی نیست که با راهحلهای دستوری رفع شود ولی امیدواریم همین کاری که در بحث ارز4200 (که البته مجلس مانع شد و میتوانست در این شرایط شوکی وارد کند) شد البته حذف آن کار درستی است ولی انتخاب زمان آن در این شرایط التهاب و شرایط سخت ارزی علی القاعده فعلا زمان مناسبی برای این کار نیست لذا در کارهای اقتصادی بالاخره این نشستهایی که با کارشناسان اقتصادی به شرط ادامه داشتن و توجه به نظریات کارشناسی خوب است. الان فصل بودجه است و خواهیم دید بودجه را چه کار خواهند کرد به خصوص در بخش مصارف( بخش درآمدها متاسفانه مشکلات اساسی دارد نفت تحریم است، سرمایه گذاری خارجی مسدود است و...) هنوز اتفاق مهمی در حوزه اقتصادی نیفتاده است و باید بیشتر منتظر باشیم و ببینیم که چه خواهد شد. بالاخره چهار سال از زندگی کشور و ملت که طی سالها و دهههای اخیر به شدت تحت فشار است و باید منتظر ماند و دید دولت سیزدهم چه میکند.
ارسال نظر