گوش شنوا برای صدای بازنشستگان؟
مصطفی اقلیما - رئیس انجمن مددکاری ایران
آرمان ملی آنلاین - ظاهرا باید شهرهای کشور به اعتراض سالمندان و کسانیکه سالها برای آبادانی و پیشرفت کشور تلاش کردهاند و عمری را سپری کنند، عادت کند. انسانیهایی که بهجای قرار گرفتن در یک حاشیه امن مالی و زندگی راحت در سایه سالمندی و در دوران بازنشستگی، حال باید دغدغه معیشت و سفره خالی آنهم در روزهایی که بیماریهای متعدد عرصه زندگی را برایشان تنگ کرده، داشته باشند. در شرایطی که این روزها، بازهم شاهد اعتراض بازنشستگان در کشور هستیم که سالهاست آنها مطالبه افزایش حقوق و مستمری را بنا به نرخ تورم دارند و با وجود وعدهها و اقداماتی که در دولت قبل برای همسانسازی حقوق و دستمزدشان صورت پذیرفت، بازهم سرعت رشد نرخ تورم و افزایش دستمزدها، این اقدامات دولت دوازدهم را بیتاثیر کرده است. براساس قانون توسعه ششم قرار بود حقوق بازنشستگان، بهطور سالانه همسانسازی شود و متناسب با تورم و نرخ واقعی کالاها این افزایش حقوق و دستمزد در دستور کار قرارگیرد، اما امسال که سال آخر برنامه ششم توسعه است، هنوز تکلیف این قانون مشخص نیست. در اواخر عمر کاری دولت دوازدهم بود که قانون همسانسازی حقوق بازنشستگان پس از 20 سال مطالبه بازنشستگان را در دستور کار قرارگرفت، اما در همان ابتدای اجرا و افزایش حقوق بازنشستگان اکثر بازنشستگان و کارشناسان به این امر اذعان داشتند که این همسانسازی مستمری متناسب با نیاز و شرایط اقتصادی کشور نیست و بهزودی بیاثر خواهد شد، مگر اینکه دولت دوازدهم و سیزدهم فکری به حالت مهار تورم نمایند. با توجه به افزایش یک تا دو میلیونی حقوق مستمری بگیران، این امر کوچکترین تاثیری برروی زندگی و نیازهای آنها نداشت و باعث اعتراضات پشت سرهم توسط بازنشستگان در سراسر کشور شد که تا به امروز ادامه دارد. دلیل این اعتراضات واضح و روشن است، چون هزینههای درمانی و زندگی بازنشستگان که نمیتوانند کار یا شغل دیگری داشته باشند، به اندازه حقوق و مستمری آنها نیست. البته این گفته در شرایط عادی بیان میشود و امروز اکثر بازنشستگان بهکارهای دیگر مشغول هستند و بسیاری دیگر بنا به سن و سالشان امکان این کارها را ندارند. در حال حاضر در تامین اجتماعی متوسط حقوق بازنشستگان سه میلیون 900 هزارتومان است، البته با همسر و دو فرزند و همین فرد اگر 30 سال سابقه کار داشته باشد حداکثر چهارمیلیون و 300 هزار تومان مستمری دریافت میکند. این درحالی است که بانک مرکزی خط فقر را 10 میلیون تومان اعلام کرده و سبد هزینههای خانوار حدود 11.5 میلیون تومان (بنا به گفته مسئولان و در شرایط خوشبینانه) برآورد شده است. اگر حداقلها را حساب کنیم باز شاهد خواهیم بود که مستمری یک بازنشسته تامین اجتماعی که 30 سال کارکرده و بهغیر از خورد و خوراک، باید هزینههای دید و بازدید فرزندان و نوههایش و هزینههای درمانی را تقبل کند، یک سوم هزینه آنها نیز نمیشود. آنهم در شرایطی که لحظات فعال زندگیشان را با بیمهگذاری برای 30 سال آینده انجام داده که امروز بتواند متناسب با شرایط روز جامعه و دوران سالمندی شرافتمندانه زندگی کنند، اما با مستمری که به بازنشستگان پرداخت میشود حتی قادر نیستند که هزینههای 10 روز اول ماه را تامین نمایند و این امر مطالبه و باعث اعتراضات آنها شده است. متاسفانه در دولتهای گذشته جز وعده چیزی نصیب مستمری بگیران نشد و دولت سیزدهم نیز، همسانسازی حقوق بازنشستگان را میراث دولت قبل میداند که برای تحت فشار قراردادن دولت آینده (سیزدهم) و بدهکار کردن آن، به اجرا درآمده است. این اتفاق و قانون در شرایطی تصویب شده که صندوق بازنشستگان کشوری توسط دولت تامین میشود و تامین اجتماعی نیز وضعیت خوبی ندارد و نمیتوانند مطالبات بازنشستگان را پاسخگو باشد.
ارسال نظر