مسالهای به نام «آب»
مسئله آب را باید از چند جنبه نگاه کرد. یکی مصرف آب شرب است و یکی مصرف آب صنعت است و یک بخش هم مصرف آب بخش کشاورزی است. اگر بخواهیم از منظر فقط مصرف آب شرب بررسی کنیم، طبیعتا اگر اصلاحی در مصرف اتفاق بیفتد، حتما مسئله آب شرب قابل حل است. امروز همین کشورهای عربی خلیج فارس از طریق کارخانههای آب شیرین کن، مسئله آب شرب را حل کردند و طبیعتا این موضوعی است که در بسیاری از نقاط جهان اتفاق افتاده یا اتفاق خواهد افتاد.
در بخش صنعت مصرف آب صنعت نسبت به کل آب مورد نیازی که عمدتا بخش مربوط به کشاورزی است عدد بزرگی نیست و بیش از 90 درصد آب ایران در بخش کشاورزی مصرف میشود. مشکل اصلی ما دربخش کشاورزی است که در طی سنوات گذشته کشاورزی ما به صورت غرقآبی بوده و منابع زیادی را از دست دادهایم. بنابراین باید یک فکر اساسی در بخش مصارف کشاورزی کرد. آنجا هست که کشور با خطر مواجه است. راه حل موضوع هم استفاده از کشتهای گلخانهای است. به عنوان یک مثال ساده ذکر میکنم؛ اگر در بازارهای مختلف هم در جنوب کشور و هم در شمال کشور به دنبال خرید هندوانه باشید، به راحتی با قیمت مناسب در اختیار همه هست ولی یک سوال ساده این است که این هندوانه با کدام آب تولید شده و چقدر از سفرههای زیرزمینی استفاده شده؟ همین مطلب در خصوص بخشی از محصولات کشاورزی دیگر هم هست. به عنوان مثال؛ برنج که مربوط به شمال کشور است، چرا در بیش از 10 استان دیگر که با کمبود آب و سفرههای آبهای زیرزمینی مواجه است، آنجا هم کاشت و داشت و برداشت میشود؟ لذا اصلیترین مشکل کشور این است که الگوی مناسب برای کشت محصولات مختلف وجود ندارد یا اگر وجود دارد، به دلیل اینکه کشاورز جز محصولی که باید کشت کند، محصول جایگزین ندارد و مجبور است کشت بکند، پس بالاجبار آبهای سفرههای زیرزمینی را با حفر چاههای غیرمجاز خالی کرده است. از این رو طبیعی است که باید یک فکر اساسی بشود. در 31 استان کشور، 30 استان به دلیل برداشت آب سفرههای زیرزمینی با فرونشست مواجه شدهاند. این فرونشست زمینهای مختلف در جغرافیای ایران عمدتا به دلیل برداشت آب برای بخش کشاورزی اتفاق افتاده است. به نظر میرسد که تا زمانی که فکر اساسی برای بخش کشاورزی آنهم از نوع غرقآبی نشود، یا کشتهای گلخانهای جایگزین بخش غرقآبی در بخش کشاورزی نشود، این تهدید آب برای جغرافیای ایران هر روز جدی و جدیتر خواهد شد. گرچه ما امیدواریم که با خلق تکنولوژیهای جدید یک راهکاری برای کشورهای شبیه ایران که در نیمکره خشک کره زمین واقع شدهاند، پیدا بشود ولی طبیعتا تا آن هنگام باید به صرفهجویی و تغییر نوع کشت و استفاده از تکنولوژیهای نوین پرداخت همچنان که در برخی از کشورهای عربی چنین شده است. فکر میکنم یکی از مشکلاتی که در این دو دهه قبل داشتهایم، بهخاطر تحریمهای ظالمانه، کمتر به سراغ تکنولوژیهای جدید، کشتهای گلخانهای که نیاز به مصرف آب را گاهی تا یک دهم هم کاهش میدهد، به سراغ اینگونه مدلها رفتهایم. به عبارت سادهتر؛ تحریمها منجر به این شده که کشاورزی ما عقبتر از کشاورزی روز دنیا بشود. برای اثبات این موضوع کافی است به این نکته بپردازیم که مجموع مساحت استانهای شمالی از برخی از کشورهای شمالی اروپایی بیشتر است و آن کشور اروپایی توانسته است نیازهای محصولات کشاورزی را نه تنها برای خودشان که برای بخش دیگری از کشورهای اروپایی تامین کنند درحالی که ما در شمال کشور به دلیل اینکه از تکنولوژیهای روز دنیا برای کاشت و داشت و برداشت عقب افتادهایم، نتوانستهایم محصول مناسب روز را تولید کنیم که برای اثبات این موضوع، کافی است به یک عدد اشاره کنم. اگر شمال کشور بهزراعی و بهنژادی را انجام بدهد، شاید نیاز به واردات برنج دیگر نباشد. سوال این است چرا بهزراعی و بهنژادی را انجام نمیدهیم؟ به خاطر اینکه از بخشی از تکنولوژیهای روز کمی عقب ماندهایم.
هادی حقشناس
اقتصاددان
ارسال نظر