| کد مطلب: ۱۱۷۵۲۴۰
لینک کوتاه کپی شد

عبدالرضا داوری در گفت‌وگو با «آرمان ملی»:

نفوذ در دولت احمدی نژاد اوج گرفت

آرمان ملی: در شرایط جنگی، مقامات نظامی، انتظامی و اطلاعاتی مسئولیت اداره رزمی- اطلاعاتی کشور را عهده‌دار هستند. اگر به این افراد خدشه‌ای وارد شود، به نفع دشمن است. عموماً این افراد در شرایط جنگی و در خط مقدم مدیریت کشور در عرصه‌های مربوطه عمل می‌کنند. در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، فرماندهان ارشد سپاه پاسداران در همان ساعات اولیه جنگ به شهادت رسیدند؛ با این‌وجود، در کمتر از چند ساعت، نیروهای نظامی کشور سکان هدایت جنگ را در دست گرفتند و ضربات مهلکی به اسرائیل وارد کردند.

نفوذ در دولت احمدی نژاد اوج گرفت

بر اساس اطلاعات منتشر‌شده از ایران، پس از برخورد موشک‌های نهایی ایران در روز آخر به تل‌آویو و پایگاه‌های آمریکایی، در نهایت آنها درخواست آتش‌بس دادند و جنگ فعلاً به پایان رسیده است. پس از جنگ، به دلیل صدماتی که به نیروهای ارشد نظامی ایران وارد شد، بار دیگر مسأله نفوذ مطرح شده است. کارشناسان این سؤال را مطرح می‌کنند که سرویس‌های اطلاعاتی اسرائیل تا چه حد در ایران نفوذ دارند که توانسته‌اند مقر عملیاتی نیروهای نظامی ایران را هدف قرار دهند؟ همچنین بر اساس اخبار منتشر‌شده، جلسه شورای عالی امنیت ملی ایران نیز مورد رصد اسرائیل قرار گرفته و محل برگزاری این جلسه که سران قوا و شخصیت‌های امنیتی کشور در آن حضور داشتند، مورد حمله واقع شده است. تمام این موارد نشان می‌دهد که به‌رغم قدرت اطلاعاتی مناسب ایران، نفوذ جدی در سطح اطلاعاتی داخل کشور وجود دارد. اگر این مسأله بررسی نشود و عملیات ضدجاسوسی برای پاکسازی این عناصر صورت نگیرد، بدون شک در آینده شاهد ضربات بیشتر، ترورهای سیاسی و حتی تهدیدات امنیتی و نظامی در ایران خواهیم بود. «آرمان ملی» برای بررسی این موضوعات با عبدالرضا داوری، کارشناس مسائل سیاسی، گفت‌وگویی انجام داده که در ادامه می‌خوانید.

+ در روزهای گذشته شاهد جنگ تحمیلی از سوی اسرائیل و سپس آمریکا علیه کشورمان بودیم. این جنگ در اوج مذاکرات صورت گرفت و اکنون برخی معتقدند مذاکره فریب بوده، اما مواضع روشنی از رهبری انقلاب اخیراً شنیده‌ایم که تأکید کردند در جنگ و مذاکره با دست‌خالی بیرون نمی‌آییم. با این وجود مذاکره با آمریکا به کجا خواهد رسید؟

خط نفی مذاکره به‌صورت کلی در نظام جمهوری اسلامی مورد پذیرش نیست. ممکن است در دوره‌هایی به دلایل سیاسی، مذاکرات با تأخیر مواجه شده باشد، اما در هیچ دوره‌ای، چه در دوران رهبری اول و چه در دوران رهبری دوم، اصل مذاکره نفی نشده است. جریانی که به دنبال نفی مذاکره و دیپلماسی است، از ابتدای انقلاب رویکردهایی داشته که موجب افزایش تنش بوده و شائبه‌های فراوانی در این خصوص ایجاد شده است. اکنون جدی‌ترین دشمن ایران، رژیم اسرائیل است. همان‌طور که این رژیم به دنبال «ایران‌هراسی» است و می‌خواهد ایران را یک تهدید جهانی نشان دهد، جریان‌هایی که دیپلماسی و مذاکره را به‌طور مطلق نفی می‌کنند و تنها راهکار را برخورد نظامی و امنیتی می‌دانند، در راستای اهداف رژیم صهیونیستی عمل می‌کنند. رهبری انقلاب اسلامی به‌روشنی مشخص کرده‌اند که چه باید کرد. تأیید آیت‌ا... خامنه‌ای بر مذاکره و دیپلماسی هوشمند، مرزبندی ایشان با جریان ضد دیپلماسی را مشخص کرده است.

+ آیا واقعاً مذاکره در آینده خطر جنگ دوباره را از بین می‌برد؟

اخیراً آقای بلینکن در گفت‌وگو با خانم امان‌پور، خبرنگار برجسته، اعلام کرد که ایران در مذاکرات پیش از جنگ به مجموعه‌ای از نرمش‌ها نزدیک شده بود. حتی در مورد سطح غنی‌سازی نیز بر اساس ادعای او صحبت‌هایی صورت گرفته بود، اما به‌همحض رسیدن ایران به نقطه خاصی از مذاکرات، رژیم صهیونیستی با حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران، روند مذاکرات را مختل کرد. بنابراین، رژیم صهیونیستی با اصل مذاکره مشکل دارد و نمی‌خواهد ایران در چارچوب حقوق بین‌الملل عمل کند. آنها ترجیح می‌دهند ایران در موقعیتی قرار گیرد که زیر ضربات نظامی باشد.

ممکن است در دوره‌هایی به دلایل سیاسی، مذاکرات با تأخیر مواجه شده باشد، اما در هیچ دوره‌ای، چه در دوران رهبری اول و چه در دوران رهبری دوم، اصل مذاکره نفی نشده است

+در ساعات اولیه جنگ، اسرائیل به‌صورت برنامه‌ریزی‌شده فرماندهان عالی نظامی و امنیتی ایران را هدف قرار داد. آیا این نشان‌دهنده نفوذ در ساختار امنیتی ایران است یا صرفاً برتری تکنولوژیک و جنگ الکترونیک اسرائیل؟

ضربه اخیر، به‌ویژه در شهادت فرماندهان نظامی و امنیتی ایران، ترکیبی از نفوذ و تکنولوژی بود. اسرائیلی‌ها هم از عناصر نفوذی در سطوح مختلف استفاده کردند و هم به دلیل اتصال به تکنولوژی آمریکا، از برتری فناوری بهره بردند. ما شاهد بودیم که آقای جواد ظریف، وزیر امور خارجه پیشین ایران، پرده از بخشی از این نفوذ برداشت. سازمانی که او اشاره کرد، زمانی شکل می‌گیرد که نفوذی‌ها با ظاهر و گفتاری خاص وارد میدان شوند. یک زن بی‌حجاب و آرایش‌کرده نمی‌تواند نفوذ کند، اما زنی با پوشش کامل می‌تواند. فردی که کروات می‌زند یا انگشتر طلا استفاده می‌کند، در ساختارهای تصمیم‌گیری راه نمی‌یابد، اما کسی که ظاهر خاصی دارد، با رعایت برخی ویژگی‌های شناخته شده در پوشش و با ادبیات تند، می‌تواند نفوذ کند. نفوذ در ظاهرگرایی و ادبیات افراطی رخ می‌دهد. وقتی بیش از حد به ظاهر و شعارهای تند توجه شود، راه برای نفوذ باز خواهد شد. باید شیوه ارزیابی تعهد افراد بازبینی شود. صرف داشتن ظاهر مذهبی و ادبیات انقلابی نباید ملاک اعتماد باشد، زیرا دشمن از همین راه، عوامل خود را در حساس‌ترین نقاط نفوذ می‌دهد.

+ پس فکر می‌کنید نفوذ آنقدر جدی است که نفوذی‌ها در هر نقطه حضور دارند؟

برای تحلیل این موضوع، باید به سال ۱۳۸۴ به بعد بازگردیم. از این سال به بعد، با ادبیاتی که دولت احمدی‌نژاد وارد ساختار اجرایی کشور کرد، ریل حکمرانی در ایران تغییر کرد. اساس نفوذ در همین دوره شکل گرفت. نفوذی‌ها ممکن است ضربات نقطه‌ای مانند ترور مقامات نظامی بزنند، اما نفوذ واقعی آنجاست که ریل کشور تغییر می‌کند. از سال ۱۳۸۴، مسیر حکمرانی از توسعه به سمت پروژه‌های مبتنی بر نگاه‌های آخرالزمانی منحرف شد. برخی آن زمان معتقد بودند باید با آمریکا تنش ایجاد کرد تا جنگ رخ دهد تا به مرحله نهایی تاریخ برسیم. این نگاه، ایران را وارد چرخه تحریم‌ها و بحران‌ها کرد. نفوذ اصلی، ایجاد شکاف بین مردم و تغییر مسیر جمهوری اسلامی بود. قبل از ۱۳۸۴، مسأله اصلی ایران توسعه بود، اما پس از آن، با ادبیاتی مانند انکار هولوکاست و... مسیر کشور عوض شد. نفوذ نقطه‌ای همیشه وجود داشته (مانند انفجار حزب جمهوری در ۱۳۶۰)، اما آنها نتوانستند راهبرد کلان نظام را تغییر دهند. پس از ۱۳۸۴، بحران آغاز شد و اکنون باید به مسیر پیش از ۱۳۸۴ بازگردیم و پروژه توسعه را کلان‌راهبرد ایران قرار دهیم.

+اکنون زمزمه‌های مذاکره مجدداً مطرح شده. با اظهارات اخیر ویتکاف، عراقچی و حتی ترامپ، آیا میز مذاکره احیا خواهد شد؟ آیا عراقچی می‌تواند این مسیر را ادامه دهد یا باید از تجربیات گذشته استفاده کرد؟

کارگزاران مذاکره احتمالاً همان ترکیب فعلی خواهند بود، اما مسأله اصلی راهبرد مذاکره است که باید توسط شورای عالی امنیت ملی تصویب و توسط مقام رهبری تأیید شود. اگر شورای عالی امنیت ملی بخواهد راهبرد مذاکرات را تسهیل کند، باید از تجربیات گذشته، از مذاکرات قطعنامه ۵۹۸ تا پرونده هسته‌ای، استفاده کند. در اینجا، تجربه دکتر حسن روحانی را نمی‌توان نادیده گرفت. او از دوران جنگ تاکنون، مذاکره‌کننده اصلی ایران بوده است. نظرات این مذاکره‌کننده ارشد باید در شورای عالی امنیت ملی شنیده شود. تجربه او در تعیین راهبرد مذاکرات، بسیار راهگشا خواهد بود.

 

 

 

 

 

 

منبع : آرمان ملی

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار