| کد مطلب: ۱۱۷۵۲۳۲
لینک کوتاه کپی شد

«آرمان ملی» مواجهه تندروها با انسجام ملی را بررسی می‌کند

استراتژی تندروها برای آینده وفاق

آرمان ملی- حمید شجاعی: بیش از یکماه از جنگ 12 روزه ایران با رژیم صهیونیستی می‌گذرد و در طی این مدت مفاهیمی تحت عنوان انسجام ملی، همبستگی اجتماعی و... بارها مطرح شده و بسیاری از سیاسیون و اصحاب رسانه بر ضرورت تقویت و تحکیم این انسجام و همبستگی میان جامعه و حاکمیت اذعان داشته‌اند. چه اینکه خود ارکان حاکمیت نیز مانند مسئولان در قوای مختلف بر این مساله تاکید کرده‌اند. با وجود تلاش بخش‌هایی از حاکمیت برای تقویت و بسط این رویکرد؛ اما طیف تندرو و دلواپس که اساسا تاکنون چنین رویکردی را بر نتافته و بر نمی‌تابد نه تنها بر پایه انسجام ملی پیش نمی‌رود که رویکردهای مخرب خود را دنبال می‌کند و همچنان بر طبل تفرقه، دو دستگی و دوقطبی می‌کوبد و با چنین رویکردی نگرانی ندارد که شائبه حرکت در مسیر دشمن ایجاد شود. کافی است نگاهی به رفتار یکماهه اخیر پس از جنگ تندروها چه در رسانه‌ها و چه در تریبون‌های مختلف نظری بیفکنیم تا به وضوح مشاهده کنیم آنها تا چه میزان به‌دنبال ایجاد التهاب، تشنج و تخریب در جامعه هستند و برای رسیدن به اهداف و منویات مدنظر خود از هیچ تلاشی فروگذار نمی‌کنند.

استراتژی تندروها برای آینده وفاق

در این میان شاید مهم‌ترین و پرچالش‌ترین واکنش را بتوان به اظهارات وحید جلیلی چهره متمایل به جبهه پایداری و قائم مقام رئیس صداوسیما دید که در برنامه‌ای زنده گفت: «برخی می‌خواهند به اسم همبستگی، وطن را به آغل تبدیل کنند». ادعایی هتاکانه که به‌نظر برنامه‌ریزی شده می‌آمد که در جهت تخریب انسجام ملی جامعه را به سمت ایجاد تفرقه و دوقطبی سوق دهد. یا اظهارات دیگری که علیه دولت و شخص رئیس‌جمهور مطرح شد. از نهضت پیامکی علیه پزشکیان در جهت استیضاح وی در سالگرد یکسالگی دولت به راه افتاد تا انتقادات تندی که به وی در مسیر اتفاقات رخ داده، رخ داد. جایی‌که پزشکیان به‌واسطه سفر به خانکندی آذربایجان برای شرکت در اجلاس اکو دیداری با الهام علی‌اف همتای آذربایجانی خود داشت و تندروها و دلواپسان نوع رفتار و زبان بدن وی را مورد هجمه قرار دادند و از سوی دیگر به وی حمله کردند که چرا در شرایط جنگی او به دیدار علی‌اف که احتمالاتی از کمک او به اسرائیل در جریان جنگ 12 روزه علیه ایران مطرح است رفته و برخورد گرمی با او داشته است. مساله دیگر گفت‌وگوی رئیس‌جمهور با تاکر کارلسون مجری و خبرنگار آمریکایی بود که مواضع پزشکیان اساسا به مذاق تندروها و دلواپسان داخلی خوش نیامد و تندروها در فضای مجازی با هشتگ عدم کفایت سیاسی مخالفت سازمان یافته خود را اعلام کردند. حتی برخی مثل رضا عاشری عضو شورتای شهر رشت رسما خواستار ترور وی از سوی اسرائیل شد. در حالی‌که پزشکیان اساسا در گفت‌وگوی خود سخنی خلاف امنیت ملی و منافع ملی بیان نکرده بود؛ اما چون تندروها اساسا به‌دنبال دستاویزی برای حمله به او بودند مصاحبه رئیس‌جمهور با تاکر کارلسون سوژه مناسبی برای تاختن به پزشکیان بود. مساله جایی جالب‌تر می‌شود که ابوالفضل ظهره‌وند عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس در گفت‌وگویی عملا دولت را متهم به براندازی کرده و می‌گوید: «من به این نتیجه رسیده‌ام که کار این دولت بستن پرونده جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی ایران است. حالا باید یک کودتا علیه کودتا اتفاق بیفتد». حال پرسش اینجا است در شرایط حاضر که بیش از هر زمان دیگری کشور نیاز به انسجام و وحدت دارد اینگونه مواضع چقدر با این مفاهیم قرابت دارد؟

*دلواپسان قدرت

روایت تندروها از وحدت ملی یا وفاق ملی همگرایی با خودشان است و اساسا زمانی هر چیزی را قبول می‌کنند که آن را با خود تعریف‌پذیر نمایند. اما اگر انسجام ملی یا وفاق پیرامون ایران صورت بگیرد آنها خود را کنار می‌کشند و حتی حاضر نیستند برای کشور با سایر اقشار و جریان‌ها همراه شوند. این در حالی است که طی روزهای گذشته و مقامات، مسئولان و چهره‌های مختلفی در خصوص عدم اختلاف‌افکنی، عدم بر هم‌زدن انسجام اجتماعی و اینکه هر کس بر ضدوفاق و انسجام ایجاد شده اظهارنظری کند در مسیر دشمن حرکت کرده و صحبت کرده‌اند. چه اینکه چندی پیش آیت‌ا... صادق آملی‌لاریجانی؛ رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «صهیونیسم، صرفا یک پروژه‌ سیاسی نیست، بلکه ظهور سازمان‌یافته‌ قدرت‌های استعمارگر در برابر اسلام است. در برابر چنین دشمنی که اساس هویت اسلامی را هدف قرار داده وحدت جامعه، نه‌تنها یک توصیه، بلکه ضرورتی عقلی و شرعی است. در چنین شرایطی، هرگونه صدا یا رفتار تفرقه‌انگیز، آگاهانه یا ناآگاهانه، در خدمت تقویت جبهه‌ صهیونیسم قرار می‌گیرد». روزگذشته نیز حجت‌الاسلام کاظم صدیقی امام جمعه موقت تهران در اظهاراتی خطاب به حاضران در نماز، یادآور شد: «این امت که ید واحده در برابر دشمن است، مراقبت کند؛ به یکدیگر گیر ندهید، هر صدای وفاق‌شکن را صدای دشمن بدانیم و در برابر آن از وحدت کشور صیانت کنیم». حال باید از مسئولان امر پرسید چه میزان به آنهایی که از رسانه‌هایی چون صداوسیما یا تریبون‌های دیگر به وفاق‌شکنی و تخریب مسئولان مشغولند تذکرات لازم داده می‌شود؟ آیا حفظ وفاق و انسجام ملی صرفا وظیفه جامعه یا بخش‌هایی از حاکمیت است یا همه باید به این مهم همت گمارند؟ اینکه رئیس‌جمهور کشور به انحاء مختلف مورد تخریب قرار گیرد و عده‌ای به‌دنبال عدم کفایت سیاسی‌اش باشند و عده‌ای دیگر به‌دنبال استیضاح بر صراط عدالت است؟‌ طیف تندرو در مقاطع مختلف نشان داده بیش از اینکه دنبال منافع ملی و دغدغه‌مند مصالح کشور باشد؛ بیشتر دلواپس و نگران قدرت بوده و هر تلاشی می‌کرده تا صرفا خود در قدرت باشد و دیگرانی که در قدرت حضور دارند را با نهایت توان تخریب کند. لذا به نظر می‌رسد با تندروها و دلواپسان از وفاق و انسجام گفتن همچون آب در هاون کوبیدن است و دولت و حاکمیت با این جماعت که با اقدامات و اظهاراتشان وفاق و انسجام ملی را می‌شکنند با قاطعیت برخورد کند.

*تندروها و خالص‌سازی

یک فعال سیاسی اصلاح‌طلب در خصوص نوع مواجهه تندروها با انسجام ملی و تخریب رئیس‌جمهور اظهار داشت:‌ اگر بخواهیم ملی نگاه کنیم هر کسی با هر اختلاف سلیقه و نظر و دیدگاهی که دارد باید قدر این دولت را بداند چون به هر حال نقطه اتصال آرای خاکستری و آرای سنتی است و هر توفیقی که این دولت به دست بیاورد باعث دلگرمی آنها خواهد شد و شاید بتوان گفت که این آخرین فرصتی است که نظام می‌تواند در همبستگی بخش قابل‌توجهی از جامعه داشته باشد. هدایت‌ا... آقایی به «آرمان ملی» گفت: البته دولت برای اینکه بخواهد با اینگونه تخریب‌ها برخورد جدی‌تری کند ابزاری ندارد چون در صداوسیما صرفا یک نماینده دولت در هیأت نظارت حضور دارد که طبیعتا در اقلیت است. در مراجع قضایی و امنیتی و تصمیمات کلان نیز دولت اصولا در حاشیه است. لذا دولت یک برد محدودی دارد؛ اما انتظار از جریانات سیاسی بالا است مخصوصا اتفاقاتی که افتاد و به هر حال در جنگ 12 روزه اگر بخواهند یک بررسی ریشه‌ای کنند باید از خیلی از حرکت‌هایی که در سال‌های اخیر داشتند و فشارهایی که در گذشته وجود داشته واقعا دست بردارند. یک همبستگی بین گروه‌های سیاسی می‌تواند برای حفظ کشور مفید و ضروری باشد. اگر کشور آسیب ببیند هیچ گروهی سالم نخواهد بود، بنابراین یکپارچگی و همبستگی اگر به‌عنوان یک اصل قرار گیرد می‌توان به بهبود شرایط نسبت به گذشته امیدوار بود. یکدست‌بودن و خالص‌سازی باید کنار گذاشته شود. آقایی تصریح کرد: روحیه همبستگی مردم روحیه‌ای نیست که مصادره به رای شود و معنایش پشتیبانی از یک جریان خاص نیست؛ بلکه باید اینگونه تلقی شود که مردم کشور خود را دوست دارند.

 

 

منبع : آرمان ملی

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار