«آرمان ملی» گزارش میدهد
چشمانداز آتی بازارهای مالی
آرمان ملی- صدیقه بهزادپور: با وجود افزایش تنشها در منطقه و همچنین جنگ اخیر ایران و اسرائیل و درگیری با آمریکا، بازارهای مالی و دارایی ایران در سه ماهه نخست سال جاری، شرایط پر نوسانی را پشت سر گذاشتند. به گزارش «آرمان ملی»، طی سه ماهه نخست سال جاری، بازارهای مالی و دارایی ایران یکی از پرنوسانترین و نگرانکنندهترین دورههای خود را تجربه کردند.

در حالی که انتظار میرفت با ورود به سال جدید، بازارها بهویژه بازار ارز و طلا با ثبات نسبی همراه شوند، اما تلاقی مجموعهای از عوامل ژئوپلیتیک، فشارهای خارجی، عدم قطعیت سیاستگذاری داخلی و استمرار رکود در بخش واقعی اقتصاد باعث شد تا روند بازدهیها عمدتاً منفی باشد. دادههای منتشر شده حاکی از این است که؛ به جز بورس و نرخ سود بانکی، تقریباً تمام بازارهای دارایی با افت قابلتوجهی مواجه شدهاند. دلار آزاد با 8/4 درصد، طلا (۱۸ عیار) ۱۴ درصد، سکه طرح جدید 1/21 درصد، نیمسکه 9/17 درصد، ربعسکه 5/20 درصد، شاخص کل بورس 1/13 درصد، نرخ سود بانکی 5/7+ درصد (اسمی)، در سه ماه نخست سال بسیار پرنوسان بودند. بر این اساس، دلار آزاد که همواره نقش نبض روانی بازارهای داخلی را بازی میکند، در سه ماهه نخست سال جاری با کاهش 8/4 درصدی همراه بود. این کاهش در نگاه اول شاید نشانهای از ثبات نسبی تلقی شود، اما در واقع میتوان آن را حاصل مداخله گسترده بازارساز، رکود در بازار آزاد، و تضعیف تقاضای سفتهبازانه دانست. در شرایطی که تحریمها شدیدتر شدهاند و روابط بانکی و تجاری با دنیای خارج در بنبست قرار دارد، عرضه مدیریتشده ارز از سوی نهادهای رسمی همچنان یکی از اهرمهای کنترل نرخ بازار آزاد بوده است. با این وجود، نمیتوان از عوامل بیرونی غافل شد، چرا که جنگ غزه و حملات متقابل اسرائیل و ایران که در فروردینماه شدت گرفت، موجی از نگرانی را به بازارها وارد کرد. در شرایط معمولی انتظار میرفت نرخ ارز جهش پیدا کند، ولی کاهش ناگهانی نرخ دلار نشان داد که بازار بیش از آنکه تابع واقعیات اقتصادی باشد، زیر سلطه مداخلات بیرونی قرار دارد. هرچند این وضعیت در بلندمدت میتواند پایداری نداشته باشد و منجر به رشد انفجاری قیمتها در دورههای بعدی شود.
تحلیل بازار طلا و سکه
در باره بازار طلا و سکه نیز باید گفت که با سقوط سنگین در سایه کاهش انتظارات تورمی و رکود معاملات همراه بوده است. کاهش ۱۴ درصدی قیمت هر گرم طلای ۱۸ عیار در کنار افتهای سنگینتر در بازار سکه، یکی از پیامهای کلیدی سه ماهه نخست سال ۱۴۰۴ بود. سکه طرح جدید با ریزش 1/21 درصدی، نیمسکه با 9/17 درصد و ربعسکه با 5/20 درصد افت قیمت، عملاً پرچمداران زیاندهی بازارها بودند. به گفته کارشناسان، علت این افت گسترده را میتوان در چند عامل کلیدی جستوجو کرد که مهمترین آن، کاهش نرخ دلار اعلام شده است، چرا که به باور تحلیلگران؛ افت نرخ ارز به شکل مستقیم بر قیمت ریالی طلا تأثیر میگذارد.
کنترل انتظارات تورمی
صاحبنظران معتقدند؛ همچنین بانک مرکزی طی سه ماه گذشته تلاشهای گستردهای برای مدیریت انتظارات تورمی داشته است. کاهش هیجانات و ثبات نسبی در سیاستگذاری ارزی و پولی باعث شد بخشی از تقاضای طلا و سکه، که بیشتر جنبه پوشش ریسک داشت، از بازار خارج شود. اما بسیاری از فعالان خرد که در سالهای گذشته به دلایل تورمی وارد بازار طلا و سکه شده بودند، در وضعیت کنونی با زیان مواجه شدهاند و خرید جدیدی انجام نمیدهند. بهعلاوه در بازارهای جهانی نیز قیمت انس طلا در همین بازه نوساناتی ملایم اما عمدتاً نزولی داشت. این موضوع نیز بر قیمت داخلی طلا تأثیر گذاشت. اما نکته قابلتوجه این است که کاهش قیمتها در بازار طلا و سکه، بیشتر حاصل یک فشار از بالا (مداخلات و انتظارات) است تا نشانهای از سلامت یا رونق اقتصادی.
سبز شدن بورس
در تحلیلهای صورت گرفته توسط کاشناسان بازار سرمایه شاهد این هستیم که در میان تمام بازارهای مالی، تنها بازار سرمایه (بورس تهران) توانست در سه ماهه نخست سال جاری بازدهی مثبت ثبت کند؛ آن هم با رشد قابلتوجه 1/13 درصد. این رشد در نگاه اول شاید نشانهای از رونق در بخش تولید یا چشمانداز مثبت اقتصادی باشد، اما واقعیت آن است که عمده این رشد ناشی از چند عامل غیرپایدار بوده است که انتقال نقدینگی از بازارهای موازی صورت گرفته است. به عبارتی، با رکود در طلا، سکه، مسکن و ارز، بخشی از نقدینگی سرگردان به سمت بازار سرمایه هدایت شد. در عین حال، با وجود افت دلار آزاد، نرخ نیمایی در محدوده نسبتاً باثباتی باقی ماند و شرکتهای صادراتمحور توانستند سودآوری مناسبی در فصل زمستان و اوایل بهار داشته باشند. از طرفی همچنین با اعتماد موقت به سیاستهای حمایتی و وعدههایی نظیر حمایت از صندوقهای ETF دولتی، افزایش دامنه نوسان و تسهیل در عرضه اولیه ها، باعث شد فعالان بازار به آینده بورس امیدوار شوند. با این وجود، ریسکهای بزرگی چون کسری بودجه دولت، تهدیدات نظامی منطقه، بلاتکلیفی مذاکرات برجام، و عدم اصلاح ساختار بازار سرمایه همچنان مانند سایهای سنگین بر سر بورس ایران باقی مانده است.
جذاب اما فریبنده
همچنین نرخ سود بانکی که در سهماهه نخست سال جاری به طور اسمی در حدود 5/7 درصد اعلام شد (بر اساس برخی گزارشها حتی بیشتر)، از دیگر عوامل تأثیرگذار در جابهجایی نقدینگی بین بازارها بود. بسیاری از سرمایهگذاران خرد و متوسط ترجیح دادند با توجه به ریسک بالا در بازار طلا، ارز و سکه، پول خود را در بانکها سپردهگذاری کنند. ولی باید توجه داشت که این نرخها اسمی هستند و در برابر تورم سالانه ۳۰ تا ۴۰ درصدی اقتصاد ایران، عملاً قدرت خرید سپردهگذاران همچنان در حال کاهش است. در واقع سپردهگذاری در بانک بیشتر نوعی امنیت روانی کوتاهمدت ایجاد میکند تا یک راهبرد اقتصادی هوشمندانه برای حفظ سرمایه. در نهایت اینکه یکی از مهمترین بسترهای تحلیل رفتار بازار در بهار ۱۴۰۴، وقوع جنگ نظامی مستقیم میان ایران و اسرائیل، بحران در منطقه غزه، و تشدید تحریمهای اقتصادی از سوی کشورهای غربی است. این عوامل نه تنها ریسکهای سیستماتیک بازار را بالا بردهاند، بلکه باعث شدهاند سرمایهگذاران در تصمیمگیری با تردید بیشتری مواجه شوند. از طرفی عدم چشمانداز مشخص در سیاست خارجی، بنبست در مذاکرات هستهای، و تنش در روابط با نهادهای بینالمللی مانند FATF و بانک جهانی، باعث شده سرمایهگذاری خارجی تقریباً متوقف شود و سرمایهگذاران داخلی نیز استراتژیهای محافظهکارانه در پیش بگیرند.
چشمانداز آینده
سهماهه نخست سال ۱۴۰۴ را میتوان بهدرستی «فصل بیاعتمادی بازارها» نامگذاری کرد. در شرایطی که بازارها یکی پس از دیگری با زیان مواجه شدند، تنها بورس توانست نفس مثبتی بکشد؛ آن هم نه به خاطر عمق و سلامت، بلکه به دلیل کوچ نقدینگی و امیدهای موقتی. طلا، سکه و دلار در مسیر نزولی قرار گرفتند، اما نه به دلیل بهبود بنیادین اقتصاد، بلکه به واسطه مداخلات دستوری و نبود تقاضای واقعی. افزایش نرخ سود بانکی بهعنوان تنها ابزار در اختیار دولت برای جمعکردن نقدینگی، ممکن است در کوتاهمدت اثرگذار باشد، اما در بلندمدت قادر به جبران کاهش ارزش واقعی پول نخواهد بود. با توجه به تحولات منطقهای، احتمال درگیریهای بیشتر، فشارهای اقتصادی و ضعف در بخش تولید، بعید است که بازارها در فصل تابستان ۱۴۰۴ نیز روندی باثبات و سودآور داشته باشند. اگر جنگ گسترش یابد یا تحریمها شدیدتر شود، ممکن است دوباره شاهد جهش در نرخ ارز و طلا باشیم. در نقطه مقابل، اگر دولت بتواند مذاکراتی هرچند تاکتیکی با غرب انجام دهد یا سیاستهای اقتصادی شفافتری اتخاذ کند، سرمایهگذاران ممکن است به بازارهای رسمی مانند بورس اعتماد بیشتری کنند. با این حال، چشمانداز فعلی همچنان مهآلود و نامطمئن است. در شرایط فعلی، بیش از هر چیز مدیریت ریسک، تنوع در پرتفوی سرمایهگذاری و دوری از رفتارهای هیجانی اهمیت دارد. ورود به هر بازاری بدون تحلیل بنیادی و درک فضای کلان سیاسی و اقتصادی، میتواند به زیانهای جبرانناپذیری منتهی شود.
ارسال نظر