| کد مطلب: ۱۱۷۱۲۴۰
لینک کوتاه کپی شد

گزارش «آرمان ملی» از پاره کردن کتاب‌های مدرسه توسط دانش‌آموزان در پایان سال

جشن غمگین کتاب‌های ریزریز

آرمان ملی – شفق محمدحسینی: هر سال با تمام شدن امتحانات دانش‌آموزان و آغاز تعطیلی مدارس، تصاویری منتشر می‌شود از صحنه‌های پاره کردن کتاب‌های درسی، توسط دانش‌آموزان، که در بیرون از مدرسه رخ می‌دهد. امسال یکی از تصاویری که منتشر شد، تلخ‌تر از همه بود و آن هم حجم عجیب خرده کاغذهایی بود که روزی کتاب بودند و حالا در باد می‌رقصیدند.

جشن غمگین کتاب‌های ریزریز

بچه‌ها می‌خندیدند و کتاب‌هایی را پاره می‌کردند، که قرار بود به آنها تعلیم و تربیت بیاموزد. حالا همان کتاب‌ها به ابزاری ضد خود تبدیل شدند. رقص خرده کاغذها در باد، همراه شادی بچه‌ها، چیزی بیشتر از پاره کردن چند کتاب درسی بود. رهایی  دانش‌آموزان از مدرسه و حس طغیانی که در میان باد و فریاد شادی بچه‌ها شکل می‌گرفت، دهن کجی به نظام آموزشی نامطلوبی است که چندان در تربیت آینده سازان ایران موفق نبوده است.

هرچند در زمان تحصیلات ما دهه شصتی‌ها هم گاهی دیده می‌شد که مثلا یکی دوتا از  دانش‌آموزان در پایان سال، کتابشان را پاره می‌کردند، اما این حجم کتاب پاره، شبیه آنچه در برخی تصاویر منتشر شده در این سال‌های اخیر می‌بینیم، هرگز نبوده است. این انزجار از درس و مدرسه، ریشه در چه دارد؟ آیا سیستم آموزشی در ایران پاسخگوی این نسل نیست، یا مساله از جای دیگری است؟ آیا مطالبه گری  دانش‌آموزان امروز بیشتر از  دانش‌آموزان نسل‌های قبل شده است و این پاره کردن کتاب‌های درسی، کنایه‌ای است به محتوایی که بارها در دهه‌های اخیر از سوی کارشناسان آموزشی نقد شده است؟

در همین راستا، قاسم رضایی راد، کارشناس آموزش، به «آرمان‌ملی» گفت: مساله پاره کردن کتاب‌های درسی در پایان سال، توسط این حجم از  دانش‌آموزان، نظیر آنچه در تصاویر و فیلم‌هایی که امسال منتشر شده است می‌بینیم، از تبعات کیفیت نامطلوب آموزش در مدرسه نشات می‌گیرد. وقتی که معدل  دانش‌آموزان امتحانات نهایی، طبق آمار خود آموزش و پرورش به زیر عدد ده می‌رسد. وقتی که دانش‌آموز به قول رئیس مجلس، نمی‌تواند حتی اسم خودش را بنویسد، وقتی آمار نشان می‌دهد که 40 درصد از  دانش‌آموزان دچار فقر یادگیری هستند، همه به ما می‌گویند که اتفاق خوشایندی در مدارس ما رخ نمی‌دهد.

*در مدارس یادگیری اتفاق نمی‌افتد

او با اشاره به اینکه یادگیری در مدارس اتفاق نمی‌افتد، افزود: یادگیری، رضایت و شادابی و تعلق به مدرسه می‌آورد. یادگیری امید به آینده برای  دانش‌آموزان به ارمغان می‌آورد. وقتی دانش‌آموز یاد نگیرد، عاصی می‌شود. اینها نشاندهنده عصیان دانش‌آموز است. نشان می‌دهد که در کلاس‌های درس،  دانش‌آموزان ما چیزی به اندوخته علمی و آموزشی‌شان اضافه نمی‌شود و احساس بطالت و سرخوردگی می‌کنند و این طغیانشان را نشان می‌دهد.

رضایی راد با بیان نمودهای سرخوردگی در میان  دانش‌آموزان افزود: زد و خوردهای بیرون از کلاس هم که شاهد آن هستیم، آسیب‌های اخلاقی در مدرسه، و همچنین غیبت‌های مکرر  دانش‌آموزان، همه نمودی از نوعی سرخوردگی است که یکی از آنها هم می‌شود همین پاره کردن کتاب‌های درسی. اگر معلم ما توانمند شود و برود سر کلاس و توانمندسازی این معلم منجر به این شود که  دانش‌آموزان بیشتری در کلاس یاد بگیرند، قطعا تعلق به کلاس و درس و کتاب درسی اتفاق می‌افتد. در همه دنیا کتاب درسی وجود دارد حالا یا به صورت محلی یا ملی، اما ما نمی‌بینیم به این وسعتی که در کشور ما اتفاق می‌افتد، در جاهای دیگری پاره کردن کتاب دیده شود.

این کارشناس آموزش با اشاره به کیفیت رشد آموزش، در ادامه بیان کرد: اگر کیفیت آموزش رشد کند، اگر یادگیری  دانش‌آموزان به استانداردهای بین‌المللی نزدیک شود، اگر ما در منطقه جایگاه بهتری پیدا کنیم، با تجهیز مدارسمان به امکانات آموزشی، با بهبود مدیریت‌های مدارسمان، با خارج کردن آموزش و پرورش از بند سیاست زدگی، با بالا بردن سرانه دانش‌آموزی، با ایجاد رضایت شغلی برای معلمان. با انگیزه بخشی به معلمان و  دانش‌آموزان. این مسائل یکی دوتا نیست و یک مجموعه است که باید به آنها رسیدگی شود و هرچه این مسائل را به تاخیر بیندازیم، این عصیان‌ها و آفت‌ها و آسیب‌ها بیشتر می‌شود و هربار خودش را به نوعی نشان می‌دهد، مانند همین پاره کردن کتاب‌های درسی.

*شکست تحصیلی، بدترین نوع شکست

او با بیان اینکه بدترین نوع شکست، شکست تحصیلی است، افزود: ریشه همه آسیب‌هایی که در بزرگ سالی رخ می‌دهد، باز می‌گردد به دوران کودکی و دورانی که فرد درحال تحصیل بوده است. زیرا که  دانش‌آموزان به‌دنبال انتقام از جامعه هستند. بچه‌ها هنگامی که در مدرسه به آن اندازه که باید، نمی‌آموزند، عصیان می‌کنند و با این عصیان وارد جامعه می‌شوند.

رضایی راد در ادامه افزود: پاره کردن کتاب‌های درسی، غیبت‌های مکرر، بازماندگی از تحصیل، همه قله کوه یخ است که بیرون زده است. نباید به عنوان یک مورد به هرکدام از این مسائل نگاه نکنیم. نگوییم که یک مدرسه‌ای بوده و کتاب‌ها را پاره کرده است و تمام شده است. بخش اعظمی از این مسائل را نمی‌بینیم. یعنی وقتی که در 10تا مدرسه کتاب‌ها را پاره می‌کنند، یعنی صد مدرسه می‌خواهد کتاب‌ها را پاره کند و نکرده است. هزار مدرسه است که  دانش‌آموزانش علاقه‌ای به کتاب‌های درسی خود ندارند. باید به شکل هرمی به این مسائل نگاه کنیم.

او با اشاره به تنها راهی که می‌توان از این آسیب‌ها جلوگیری کرد، گفت: با کیفیت بخشیدن به مدارس می‌توان از این آسیب‌ها جلوگیری کرد. باید به وضعیت معلمان و  دانش‌آموزان رسیدگی کرد. پیگیری کنیم که  دانش‌آموزان به رشد و یادگیری علمی و آموزشی برسند. باید روی خانواده‌ها هم کار کنیم تا به این باور برسند که همه آموزش به عهده مدارس نیست. همه باید آگاه‌تر باشیم. این وظیفه دولت است.

*دولت همه توانش را برای مدرسه سازی گذاشته است

این کارشناس آموزش با بیان اینکه دولت همه توانش را برای مدرسه سازی گذاشته است، بیان کرد: دولت فقط همه توان خود را برای مدرسه سازی گذاشته است، که این اشتباه است. 98درصد  دانش‌آموزان ما به مدرسه دسترسی دارند. هیچ جای دنیا این آمار نیست. اما این درحالی است که کیفیت آموزش در ایران هم در سطح منطقه و هم در سطح جهانی پایین است. همه دغدغه ما باید یادگیری باشد. باید ارتقای کیفیت باشد. اگر این اتفاق بیفتد، این نشانه‌هایی که امروز هست و این پاره کردن کتاب‌های درسی، و آسیب‌های اجتماعی و وضعیت ناگوار دانش‌آموزی، اینها همه و همه به مرور زمان ریشه کن خواهد شد. ما در یک برهه ده تا بیست ساله، مدارس را رها کردیم، حالا تبعاتش را مشاهده می‌کنیم. از این به بعد هم باید ده تا بیست سال همه توانمان را بگذاریم که برگردیم روی آن اهدافی که برای هر دانش‌آموز و هر شهروند، برای مدرسه آمدن تعریف کردیم. مدارس ما هیچ کاری برای رشد شخصیتی، علمی و آموزشی بچه‌ها نمی‌توانند انجام دهند، زیرا همه ابزارها از آنها گرفته شده است. با عدم تخصیص یارانه مناسب به مدارس، با رها کردن معلمان، متاسفانه هیچ گونه توانمند سازی برای آنها انجام نشده است. در آمریکا برای هر معلم سالانه 18هزاردلار برای رشد و توسعه حرفه‌ای شان، سالانه هزینه می‌شود. درحالی که در کشور ما نگاه کنید که سرانه‌ها به چه صورت است. همین مساله نتیجه‌اش می‌شود اینکه دانش‌آموز دست خالی از مدرسه بیرون می‌آید. این برایند چندین کار نکرده است. باید مستقیم برگردیم به کلاس‌های درس و آنجا این مسائل را ریشه یابی کنیم. برویم به سوی پربار کردن دست دانش‌آموز و اولیا از وقتی که در مدرسه می‌گذارند.

 

 

منبع : آرمان ملی
نویسنده : شفق محمدحسینی

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار