«آرمان ملی» تحولات دیپلماسی را بررسی میکند
پسلرزههای آشوب آمریکا بر روند مذاکرات
آرمان ملی- گروه سیاسی: مذاکرات هستهای غیرمستقیم میان ایران و آمریکا در حالی ادامه دارد که هفتهها است دونالد ترامپ، رئیسجمهور و دستیارانش در مذاکرات خود با تهران بلاتکلیف هستند و همین مورد روند را با اما و اگرهایی روبهرو کرده است.

هرچند نمیتوانیم روی کاغذ ارتباط مستقیمی بین سیاستداخلی و سیاستخارجی پیدا کنیم ولی بنا بهگفته تحلیلگران این 2 حوزه ارتباط مستقیمی با هم دارند. رسانههای آمریکا که خبرهای مروبط به اعتراضات خیابانی کالیفرنیا را پوشش میدهند معتقدند که این آشوبها که بهدلیل تصمیمات ترامپ در حوزه خارجی گرفته شده میتواند باعث چالشهایی در روند برنامههای دیپلماسی این کشور شود. بنابر گزارشاتی که بهتازگی در آمریکا منتشر شده بسیاری ضعف سیاستخارجه دولت جمهوریخواه را در عدم مشخص بودن سیاستهای وزارتخارجه عنوان میکنند و معتقدند که این عامل بهنوعی پاشنه آشیل دولت محسوب میشود و در صورت گسترش این اعتراضات به تصمیمات ضدمهاجرتی ترامپ کار برای دولت او سختتر خواهد بود. آمریکا در سیاستخارجه نهتنها برنامه مذاکره با جمهوری اسلامی را روی میز دارد بلکه جنگهای تجاری-دیپلماسی را با اروپا، چین و روسیه آغاز کرده است که در ادامه وضعیت داخلی گریبان ترامپ را خواهد گرفت. دولتهای ادوار گذشته در سیاستداخلی ایالاتمتحده آمریکا با چالشهایی در حوزه اشتغال، مالیات کالاهای وارداتی، درمانی، بیمهای و... دست و پنجه نرم میکنند و هنوز راهحلی برای حال این ابربحرانها نیافتهاند. در ادامه این گزارش به آخرین تحولات داخلی آمریکا خواهیم پرداخت و اینکه این شرایط چه ارتباطی با میز مذاکره ایران خواهد داشت.
*شکاف در وزارت خارجه
تحلیلگران داخلی آمریکا معتقدند که اعتراضات در ایالت کالیفرنیا بر علیه ترامپ، ناشی از مشکلات سیاست خارجی آمریکا است که نمیتوانند به مذاکرات کمکی کنند. این نقد ابتدا از مارکو روبیو، وزیر امورخارجه شروع میشود که همزمان چهار شغل دارد و از پشتوانهای سیاسی خاصی برخوردار نیست او اما با وجود تمام عناوینش، هرگز یک دیپلمات ارشد آمریکا محسوب نمیشود. استیو ویتکاف، یک سرمایهدار املاک و مستغلات است که ترامپ او را بهعنوان نماینده ویژه برای انواع بحرانهای خارجی منصوب کرده است. این ویتکاف است، نه روبیو که مذاکرات با روسیه بر سر اوکراین، با ایران بر سر برنامه هستهای و با اسرائیل و حماس بر سر غزه را رهبری کرده است. همانطور که جان بولتون یکی از چهار مشاور امنیت ملی در دوره اول ریاست جمهوری ترامپ اشاره میکند، «ویتکاف نهتنها هیچ تجربه مشهودی در هیچیک از این مسائل ندارد، بلکه ارتباط او با وزیر امور خارجه هم مشخص نیست».
*سیاست داخله و خارجه
تفکیک متداول بین منافع بینالمللی و رقابتهای سیاسی داخلی در عصر کنونی، حاصل تجارب پرهزینهای است که عرصه پرچالش سیاست داخلی بر سیاست خارجی کشورها بهدست آورده است. تاکید بر تخصصی و غیرحزبی بودن دستگاه سیاست خارجی و ارتباط نزدیک آن با لایه عمیق ساختار سیاسی از درک چنین چالش راهبردی سرچشمه میگیرد. در موارد متعددی، اصول کلان و مسیر راهبردی سیاستهای خارجی کشورها، حتی بعد از تغییر در رژیمهای سیاسی آنها هم ثابت و پایدار مانده است. در عمل اما، سیاست خارجی در مواردی، نقش هیزم آتش سیاست داخلی را ایفا کرده است. از برخی موارد آن شاید بتوان به رفتارهای عوامفریبانه دونالد ترامپ در خروج از برجام، تغییر فاحش در سیاست آمریکا در قبال اوکراین و ادامه حمایت پرهزینه از اسرائیل با مصرف سیاست داخلی آمریکایی و همینطور تطویل جنگ غزه توسط بنیامین نتانیاهو برای حفظ حیات سیاسی خود اشاره کرد.
*آمریکا به سوی دیکتاتوری
اقدام ترامپ برای استفاده از گارد ملی در جهت سرکوب معترضان در لسآنجلس واکنشهای بسیاری را برانگیخته است. در همین راستا، برنی سندرز، سناتور آمریکایی به شبکه آمریکایی CNN گفت: تصمیم ترامپ نشاندهنده ورود آمریکا به ساختار سیاسی دیکتاتوری است. او ادامه داد: «تصمیم ترامپ برای اعزام گارد ملی به کالیفرنیا نشانهای از این است که کشور به سرعت به سمت اقتدارگرایی در حال حرکت است. تا حد زیادی، آینده این کشور در دست تعداد کمی از جمهوریخواهان در مجلس نمایندگان و سنا است که بهتر میدانند. وقت آن رسیده که آنها از قانون اساسی ما دفاع کنند».
*آمریکا، هر روز بیثباتتر
نیویورکتایمز در مورد اختلافات درون دولت ترامپ در گزارشی نوشت: «نمیتوان فراموش کرد که این شرایط در پسزمینه جنگ لفظی بین ترامپ و فرماندار کالیفرنیا در حال وقوع است. دولت در حال بررسی لغو گسترده بودجه فدرال برای کالیفرنیا است و نیوسام پیشنهاد داده است که دلارهای مالیاتی کالیفرنیا از دولت فدرال کسر شود. کالیفرنیاییها نسبت به آنچه این ایالت از بودجه فدرال دریافت میکند، مالیات بیشتری پرداخت میکنند. هنوز برای اعلام بحران اساسی خیلی زود است اما در هر صورت، بحث در مورد برچسبی که به هر رویداد جدیدی میزنیم، میتواند ما را از تمرکز کامل بر خود رویداد منحرف کند. هر روزی که میآید، شواهد تازهای از یک روند عمیقا نگرانکننده را برای ما به ارمغان میآورد؛ آمریکا دیگر کشوری باثبات نیست و روزبهروز بیثباتتر میشود.»
ارسال نظر