مهدی پازوکی در گفتوگو با «آرمان ملی»:
باید به فکر منافع ملی باشیم
آرمان ملی- احسان انصاری: سفر رئیسجمهور آمریکا به خاورمیانه اگر چه با حواشی و اظهارات خصمانه علیه ایران در عربستان همراه بود اما بیشتر یک سفر اقتصادی و با اهداف اقتصادی بود که به نظر میرسد دستاوردهای مهمی نیز برای آمریکا و سه کشور عربستان، قطر و امارات داشته است.

ترامپ در این سفر قراردادهایی به ارزش ۶۰۰ میلیارد دلار با عربستان سعودی و توافقاتی به ارزش ۲۴۳ میلیارد دلار با قطر و عقد قراردادهایی به ارزش ۲۰۰ میلیارد دلار با امارات عربی متحده بست. در این توافقها، فناوری هوش مصنوعی جایگاه برجستهای دارد و در کنار آن، سرمایهگذاریهایی در حوزههای هوافضا، انرژی و دیگر بخشهای صنعتی نیز به چشم میخورد. در واقع دونالد ترامپ سفر خود به خاورمیانه را با مجموع تعهدات سرمایهگذاری به ارزش 4/1 تریلیون دلار به پایان رساند. به نظر میرسد دوران بازیهای پیچیده و چند وجهی در خاورمیانه به اتمام رسیده و نقشآفرینی در میدان سیاست پس از این باید ساده و شفاف و در بخشهای راهبردی در تضاد با منافع کلان آمریکا نباشد. واشینگتن تلاش دارد این مسیر و هدف را اگر با چرخش نرم تحقق نیابند، با اهرمهای سخت محقق کند. بستر اجتماعی خاورمیانه خسته از جنگ با گذشت از برخی سیاستها و تن دادن به واقعیتهای زمینی، در پی آرامشی هستند که صلح میتواند به ارمغان آورد. «آرمان ملی» برای تحلیل و ارزیابی پیامدهای اقتصادی این سفر و تأثیر آن در تحولات آینده خاورمیانه با دکتر مهدی پازوکی استاد دانشگاه و اقتصاددان گفتوگو کرده که در ادامه میخوانید:
*مهمترین اهداف و دستاوردهای اقتصادی سفر ترامپ به خاورمیانه چه بود و وی به چه میزان به اهداف خود دست پیدا کرد؟
سفر ترامپ به خاورمیانه در راستای منافع ملی آمریکا بوده است. به صورت طبیعی هر کشوری به دنبال این است که منافع ملی خود را حداکثری کند که در سفر رئیسجمهور آمریکا به منطقه نیز همین هدف دنبال شده است. نکته مهمی که این سفر به ما گوشزد کرد این بود که ما باید در داخل کشور دست به اصلاحات اقتصادی بزنیم. اگر همین امروز یک شرکت آمریکایی و یا اروپایی قصد داشته باشد در ایران سرمایهگذاری کند به پیشنیازها و زمینههایی برای این سرمایهگذاری نیاز دارد. نمیتوان شرایطی را در نظر گرفت که در آن برق مشکل داشته باشد، محیط زیست و تأسیسات زیربنایی مشکل داشته باشد و انتظار داشته باشیم سرمایهگذاران بزرگ دنیا در ایران سرمایهگذاری کنند. نکتهای که باید از سفر ترامپ و اتفاقاتی که در این چند روز رخ داد مورد توجه قرار گیرد این است که باید به فکر منافع ملی خود باشیم. واقعیت این است که در شرایط کنونی نظام تصمیمگیر ما باید به این مهم توجه ویژه داشته باشد. ما باید از دنیای اتوپیایی خارج شویم و روی زمین بیاییم تا واقعیت را بهتر ببینیم. اگر ما نیز هیجانات را کنار بگذاریم و عقلانیت را بر نظام تصمیمگیر اقتصادی و اجتماعی خود حاکم کنیم، میتوانیم به دنبال تحقق منافع ملی خود باشیم.
نمیتوان شرایطی را در نظر گرفت که در آن برق مشکل داشته باشد، محیط زیست و تأسیسات زیربنایی مشکل داشته باشد و انتظار داشته باشیم سرمایهگذاران بزرگ دنیا در ایران سرمایهگذاری کنند
*اصلاحات اقتصادی مورد نظر شما چه ویژگیهایی دارد و چه زمینههایی برای تحقق آن نیاز است؟
در مرحله نخست باید صادقانه واقعیتها را درک کنیم. به عنوان مثال نظام بانکی ما با نظام بانکی دنیا 30 سال فاصله دارد و عقبتر است. ما باید قوانین بینالمللی را در دستور کار خود قرار بدهیم و همراه با تحولات جهانی حرکت کنیم. در روزهای اخیر پالرمو در مجمع تشخیص مصلحت نظام تصویب شد که به نظر من اقدام مثبتی است و میتواند پیامدهای خوبی برای ما به همراه داشته باشد. ما باید قوانین بینالمللی را بپذیریم تا سیستم بانکی ما بتواند با سیستم بانکی بینالمللی همکاری کند. در هفتههای اخیر مذاکرات بین ایران و آمریکا درباره پرونده هستهای ایران برگزار شده که من معتقدم در نهایت به نتیجه میرسد و طرفین با هم توافق میکنند. این رویکرد نیز مثبت است و میتواند پیامدهای خوبی برای کشور در عرصه جهانی داشته باشد. در همه کشورهای جهان ساعتهای خود را یک ساعت جلو میکشند تا در زمینه انرژی صرفهجویی صورت بگیرد. این در حالی است که برخی نمایندگان مجلس عنوان میکنند اگر ما نیز ساعتهای خود را یک ساعت جلو بکشیم از غرب پیروی کردهایم و به همین دلیل نباید چنین اقدامی انجام بدهیم. این نوع تفکر باید در مدیریت کشور تغییر کند. بسیاری از چالشهای اقتصادی و اجتماعی که در کشور وجود دارد نه ارتباطی به آمریکا و اسرائیل دارد و نه به کشورهای غربی و بلکه به عقلانیت و نوع نگاه ما به مدیریت جامعه ارتباط پیدا میکند. ایران دارای منابع و ظرفیتهای طبیعی و انسانی زیادی است که میتواند با استفاده از آنها در مسیر توسعه و پیشرفت قرار بگیرد. این در حالی است که اگر این موضوع را جدی نگیرد و در این مسیر حرکت نکند باید موفقیت کشورهای منطقه را مشاهده کند و در جا زدن خودش را.
*براساس سند چشمانداز ایران باید در سال1404 کشور اول منطقه باشد. در شرایط کنونی فاصله ما با کشورهای منطقه در چه وضعیتی است و چه دلایلی در این زمینه نقش داشتهاند؟
در این زمینه باید به آمارها توجه کنیم. براساس آمارهای رسمی تولید سرانه ما در طول50 سال گذشته 6/1 برابر شده است، ترکیه 4 برابر و کشورهای شرق آسیا 9 برابر شده است. همه این آمارها و ارقام به ما نشان میدهد که اگر ما به دنبال عظمت ملت ایران هستیم باید یک اقتصاد قوی داشته باشیم. اقتصاد قوی نیز در سایه تصمیمات بخردانه و مبتنی بر عقلانیت به دست خواهد آمد. به همین دلیل نیز باید تصمیمگیری مبتنی بر پایهها و اساس کارشناسانه باشد. اگر قرار است امروز فردی را به عنوان مدیر یک بنگاه اقتصادی انتخاب کنیم باید شاخص اصلی، کارآیی و توانمندی آن فرد باشد و نه مسائل جانبی و حاشیهای دیگر. به همین دلیل نیز من معتقدم باید اصلاحات در سیستم بانکی، مالی و اداری کشور تحقق پیدا کند تا بتوانیم در اقتصاد جهانی سهمی داشته باشیم. در شرایط کنونی بزرگترین دشمن ما جهالت است و تا زمانی که نتوانیم بر آن غلبه کنیم، راه به جایی نخواهیم برد. تنها در شرایطی که اندیشه و علم در دستور کار قرار داشته باشد، میتوانیم در راستای حداکثری کردن منافع ملی خود حرکت کنیم. کشورهای منطقه در40 سال قبل در زمینه شاخصهای اقتصادی به مراتب از ما عقبتر بودند اما امروز از ما جلو زدهاند. این وضعیت به خوبی این سیگنال را به مدیران جامعه میدهد که اگر این واقعیت را جدی نگیرید و برای آن تلاش نکنید، به ناچار از موضع ضعف برخی تصمیمها گرفته میشود که نتیجه آن وابستگی کشور خواهد بود. اگر امروز فرض بگیریم که میزان صادرات نفت ما به صفر برسد ما دیگر هیچ نقشی در تحولات جهانی نخواهیم داشت. شرایط کشورهای دنیا نیز به شکلی نیست که نتوانند بدون اقتصاد ایران زندگی کنند و بلکه خیلی زود راههای جایگزین آن را پیدا خواهند کرد. ما نیازمند تصمیمات شجاعانه هستیم و باید بپذیریم که در چه مسیرهایی اشتباه کردیم و آنها را اصلاح کنیم. اگر ایران به جامعه جهانی بازگردد و حتی رابطه اقتصادی خود را با آمریکا از سر بگیرد در نهایت به سود منافع ملی مردم ایران است.
*به نتیجه رسیدن توافق هستهای به چه میزان میتواند راه برای تعامل با کشورهای جهان هموار کند؟
بدون تردید اگر توافقی بین ایران و آمریکا صورت بگیرد که من فکر میکنم در نهایت نیز چنین اتفاقی رخ خواهد داد میتوان نسبت به آینده خوشبین بود. این در حالی است که پس از این اتفاق زمینه برای لغو تحریمهای بینالمللی ایران نیز به وجود خواهد آمد. ارتباط با کشورهای جهان تنها ارتباط با روسیه و چین نیست و بلکه کشورهای جهان شامل همه کشورهایی هستند که ارتباط با آنها میتواند به منافع ملی ما کمک کند. یکی از رقبای منطقهای ما عربستان است که بنسلمان بهرغم اینکه با آمریکا نهایت ارتباط اقتصادی را دارد با چین نیز قراردادهای سنگین و بلندمدت اقتصادی میبندد. در واقع عربستان در سالهای اخیر توازن را بین شرق و غرب برقرار کرده و از موقعیتی که در این زمینه به دست آورده استفاده میکند. به همین دلیل در شرایط کنونی اقتصاد ایران تفکری که به دنبال گسترش تحریم و دور زدن تحریمهاست نمیتواند به کشور کمک کند. فسادهایی که در شرایط کنونی در کشور هست ریشه در دور زدن تحریمها دارد. کاسبان تحریم در کشور طبقهای را تشکیل دادهاند که من نام آن را طبقه نوکیسه گذاشتهام. این نوکیسهها به واسطه همین تحریمها به ثروتهای نجومی در کشور رسیدهاند. تفکری که تندروها دارند باعث شده ایران از جهان اطراف خود جدا شود. در برنامههای توسعه قرار بوده رشد اقتصادی در ایران 8 درصد افزایش پیدا کند. این در حالی است که هنوز این اتفاق رخ نداده و تندروها با تفکر واپسگرایانه اجازه چنین کاری به کشور ندادهاند. زمانی رشد 8 درصدی در اقتصاد کشور رخ میدهد که تکنولوژی وجود داشته باشد. با تکنولوژی ابتدایی، توسعه نیافته و سنتی نمیتوان به این اندازه از نرخ رشد دست پیدا کرد.
ارسال نظر