| کد مطلب: ۱۱۶۸۴۹۷
لینک کوتاه کپی شد

«آرمان ملی» از تبعات سیاست‌گذاری‌های اشتباه در بحران آب را گزارش می‌دهد

ورشکستگی آب با کشت محصولات اشتباه

آرمان ملی – صدیقه بهزادپور: ایران نیز مانند بسیاری از کشورهای دیگر، با توجه به شرایط اقلیمی در شرایط بحرانی آب بسر می‌برد.

ورشکستگی آب با کشت محصولات اشتباه

اما آنچه که کشور را بیش از دیگر نقاط دچار چالش کرده است، فقدان مدیریت و سیاست‌گذاری صحیح دراین زمینه است که می‌توان از استمرار کشت محصولات آب‌بَر مانند برنج، هندوانه و... در مناطق گرم و خشک شدید مانند خوزستان و... ذکر کرد که با وجود تشدید بحران آب تا چندی پیش همچنان ادامه داشت. به گفته کارشناسان؛ ممنوعیت اخیر کشت برنج در این مناطق هر چند اقدامی دیرهنگام محسوب می‌شود، اما گامی مثبتی در مواجهه با کم‌آبی وسیع و شدید در کشور است که می‌توان از آن برای بهبود یکی ازعمیق‌ترین بحران‌های زیست‌محیطی یعنی «بحران آب» از آن کمک گرفت.

آب در آستانه ورشکستگی

به گزارش «آرمان ملی» محمدصادق جعفری کارشناس حوزه کشاورزی در این باره گفت: بحران موجود، حاصل ترکیب پیچیده‌ای از عوامل طبیعی، تغییرات اقلیمی، فشار جمعیتی، الگوهای ناپایدار مصرف، و مهم‌تر از همه، دهه‌ها سیاست‌گذاری غلط و سوء‌مدیریت در حوزه منابع آب است. هرچند بخش‌هایی از این بحران به کاهش بارندگی و روند جهانی تغییرات اقلیمی نسبت داده می‌شود، ولی سهم سیاست‌های نادرست در حوزه کشاورزی، تخصیص منابع، توسعه بی‌رویه و مدیریت ناپایدار منابع زیرزمینی نقشی بسیار پررنگ‌تر ایفا می‌کند؛ نقشی که اگر به موقع اصلاح نشود، می‌تواند آینده زیستی بخش‌هایی از کشور را به مخاطره جدی بیندازد. او افزود: مطابق با آمارهای رسمی، میزان سرانه آب تجدیدپذیر در ایران طی چهار دهه گذشته از بیش از 4000 مترمکعب به کمتر از 1200 مترمکعب رسیده است و کشور در وضعیت «تنش شدید آبی» قرار گرفته است. کاهش محسوس سطح سفره‌های زیرزمینی، افزایش موارد فرونشست زمین، خشک‌شدن تالاب‌ها، رودخانه‌ها و نابودی اکوسیستم‌های محلی، همه نشان از ورشکستگی آبی قریب‌الوقوع دارد. با این وجود، پاسخ سیاست‌گذاران به این بحران به طور کلی واکنشی، دیرهنگام و در مواردی حتی متضاد با واقعیت‌های اقلیمی کشور بوده است.

یک اشتباه بزرگ

این کارشناس اضافه کرد: یکی از مصادیق بارز سوء‌مدیریت، استمرار یا حتی تشویق به کشت محصولات پرمصرف آب مانند برنج، هندوانه، خربزه و نیشکر در استان‌هایی چون خوزستان، ایلام، کرمان و فارس است. این استان‌ها در زمره مناطق گرم و کم‌بارش کشور هستند و ادامه چنین الگوهای کشاورزی در آنها به‌وضوح برخلاف منطق اقلیمی است. البته ممنوعیت‌هایی برای کشت برنج در برخی مناطق وضع شده، اما این تصمیمات معمولاً با تأخیر فراوان اتخاذ شده‌اند و ضمانت اجرایی لازم را نیز نداشته‌اند. کشت برنج در خوزستان، ایلام و حتی برخی مناطق فارس تا سال‌ها ادامه داشت، در حالی که می‌شد با سیاست‌گذاری درست، مشوق‌های جایگزین و آموزش کشاورزان، روند تغییر الگوی کشت را به شکل پایدارتری پیش برد. جعفری توضیح داد: از طرفی، محصولاتی مانند هندوانه که نه‌تنها آب‌بر هستند، بلکه ارزش افزوده اندکی در بازارهای صادراتی دارند، همچنان به‌طور گسترده در این مناطق کشت می‌شوند. صادرات آب مجازی، یعنی صادرات محصولاتی که تولید آنها به آب زیادی نیاز دارد، عملا به نوعی «تخلیه ذخایر آبی» کشور برای سودی ناچیز تبدیل شده است.

حلقه مفقوده

او اضافه کرد: از جمله عوامل مهم در تشدید بحران آب، عدم بهره‌گیری مناسب از فناوری‌ها و روش‌های نوین آبیاری است، بعلاوه درصد بالایی از زمین‌های کشاورزی در ایران با شیوه‌های سنتی آبیاری غرق‌آبی، که پرت منابع آبی در آن بسیار بالاست، اداره می‌شود. در بسیاری از موارد، زیرساخت‌های آبیاری قطره‌ای، بارانی یا روش‌های هوشمندسازی مصرف آب یا اصلا وجود ندارند یا به‌دلایل نبود بودجه، آموزش ناکافی و کم‌توجهی مسئولان محلی، بلااستفاده مانده‌اند، هرچند، طرح‌هایی نظیر آبیاری نوین از سوی دولت‌ها مطرح شده، اما گستردگی و اثربخشی این طرح‌ها هنوز به اندازه‌ای نیست که بتواند در تراز ملی، تغییری محسوس در مصرف آب کشاورزی ایجاد کند.

فرونشست زمین

این کارشناس ادامه داد: یکی از خطرناک‌ترین جنبه‌های بحران آبی در ایران، برداشت بی‌رویه و بی‌ضابطه از منابع آب زیرزمینی باشد. به‌دلیل کمبود منابع سطحی، بسیاری از کشاورزان و حتی صنایع، به چاه‌های غیرمجاز یا برداشت‌های مازاد از چاه‌های مجاز روی آورده‌اند. در نتیجه این بی برنامگیها، بروز پدیده‌ای به‌شدت نگران‌کننده به نام «فرونشست زمین» است که در استان‌هایی مانند اصفهان، تهران، کرمان و فارس به شکل چشمگیری مشاهده می‌شود، این رویکرد نه‌تنها زیرساخت‌های شهری و روستایی را تهدید می‌کند، بلکه جبران‌ناپذیر و غیرقابل برگشت است. در واقع، خاکی که دچار فرونشست می‌شود، دیگر توان ذخیره آب ندارد. علاوه بر این، در کنار کشاورزی، توسعه صنعتی و شهری در مناطقی که منابع آبی محدودی دارند نیز مزید بر علت شده است، به عنوان مثال، احداث شهرک‌های صنعتی بزرگ در مناطق کویری یا صدور مجوزهای گسترده برای ویلاسازی و شهرک‌سازی در مناطق کم‌آب شمال کشور، نشان از یک الگوی توسعه نامتوازن و غیرپایدار دارد. در اکثر موارد، «مطالعات ظرفیت زیست‌محیطی» یا صورت نگرفته، یا نادیده گرفته شده است. در حالی که توسعه هرگونه فعالیت اقتصادی، باید با ملاحظات محیط‌زیستی همراه باشد تا پایدار بماند.

ضعف حکمرانی آب

جعفری افزود: از ریشه‌های اصلی بحران آب در ایران، ضعف ساختاری در حکمرانی منابع آب است، نبود سیاست یکپارچه در مدیریت منابع آب، تداخل نهادهای تصمیم‌گیر، عدم شفافیت در تخصیص منابع و نبود نظارت مؤثر بر مصرف‌کنندگان اصلی، از جمله ضعف‌های این حوزه‌اند. به‌علاوه، برنامه‌ریزی‌های بخشی (به‌ویژه میان وزارت نیرو و وزارت جهاد کشاورزی) معمولاً بدون هماهنگی انجام می‌شود و نگاه جامع به منابع آب به‌عنوان سرمایه‌ای ملی وجود ندارد. نبود داده‌های دقیق و به‌روز و فقدان دسترسی عمومی به آنها نیز مانع مشارکت نهادهای مدنی و رسانه‌ها در نظارت بر این حوزه شده است. از این رو، بحران آب در ایران دیگر موضوعی صرفاً زیست‌محیطی نیست، بلکه یک مسئله ملی است که ابعاد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و حتی امنیتی پیدا کرده است. در چنین شرایطی، نیاز به یک بازنگری بنیادین در حکمرانی آب ضروری است. این بازنگری باید بر مبنای محورهایی چون؛ توسعه مشارکت مردمی و محلی در مدیریت منابع آب؛ مردم باید نقش فعالی در تصمیم‌گیری‌ها و نظارت بر منابع آبی داشته باشند. همچنین تدوین الگوی کشاورزی متناسب با اقلیم منطقه‌ای؛ ممنوعیت کشت محصولات آب‌بر در مناطق خشک باید اجرایی و ضمانت‌دار باشد. او اضافه کرد: توسعه فناوری‌های آبیاری و هوشمندسازی مصرف آب؛ حمایت مالی و فنی دولت از کشاورزان در استفاده از روش‌های نوین آبیاری باید افزایش یابد و مبارزه جدی با چاه‌های غیرمجاز و ساماندهی چاه‌های موجود صورت گیرد.

قیمت‌گذاری آب

این کارشناس با تاکید بر اینکه؛ آب نباید کالایی ارزان تلقی شود، گفت: قیمت واقعی آب باید منعکس‌کننده کمبود و ارزش آن باشد تا الگوهای مصرف بهینه‌تر شوند. آموزش گسترده عمومی در مورد بحران آب؛ رسانه‌ها، مدارس، دانشگاه‌ها و نهادهای فرهنگی باید آگاهی عمومی را درباره ابعاد این بحران افزایش دهند. قطعاً بحران آب در ایران بیش از آنکه نتیجه کمبود منابع طبیعی باشد، ناشی از نبود برنامه‌ریزی جامع و مدیریت علمی در سطح ملی و محلی است. هرچند دیر شده، اما هنوز فرصت برای تغییر مسیر وجود دارد. آینده زیست‌محیطی، امنیت غذایی و حتی پایداری اجتماعی و سیاسی کشور به اصلاح فوری و اساسی سیاست‌های آبی گره خورده است. نادیده‌گرفتن این بحران، هزینه‌هایی به مراتب سنگین‌تر از تحریم‌ها و بحران‌های اقتصادی به کشور تحمیل خواهد کرد. وقت آن رسیده که آب را نه‌فقط به‌عنوان منبعی مصرفی، بلکه به‌مثابه بنیان حیات ملی نگاه کنیم.

منبع : آرمان ملی
نویسنده : صدیقه بهزادپور

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار