| کد مطلب: ۱۰۵۵۶۰۹
لینک کوتاه کپی شد

یادداشت‌های ادیبانه‌ پیش از آلزایمر

نوشته فیض شریفی و به کوشش‌ معصومه فتحی

فیض شریفی در این کتاب 256 صفحه‌ای که نشر هرمز اهواز آن را روانه بازار کتاب کرده است، خاطرات و مخاطرات خود را در این نیم قرن اخیر، رک و صاف و سلیس و ساده و جسورانه نوشته است. این کتاب به نحوی تاریخ ادبی، اجتماعی و سیاسی، سینمایی و تئاتری ایران در نیم قرن اخیر است. فیض شریفی پیش از تهران در بهبهان درس خوانده و در تهران ۵۴ تا کنون در متن‌ حوادث زندگی کرده است و درباره‌ ۷۱ شاعر، نویسنده، سینماگر، نمایشنامه‌نویس و سیاستمدار حرف‌ زده و در دل این نوشته‌ها، از دویست و دو نفر نام برده و از نظریات و شعرها و برخوردهای اشخاص سخن گفته و گاهی با آن‌ها مصافحه داشته و گاهی بحث کرده و گاهی آثار این شاعران را آورده است. این کتاب‌، یک کتاب جامعه‌شناسیک و روان‌شناسیک و شخصیت‌شناسی هم هست که این کتاب با نثری سخته و پرداخته‌ و ادیبانه و طنزآمیز نوشته شده است. خاطراتی در کتاب‌ «یادداشت‌های ادیبانه‌ پیش از آلزایمر» وجود دارد که کمتر شنیده و دیده شده و کمتر کسی از این زاویه به آنها پرداخته است. فیض شریفی خیلی ریز و دقیق گاهی اشخاص را معرفی می‌کند و گاهی به درون اشخاص نفوذ می‌کند. خاطراتی که فیض شریفی درباره ناقدانی چون محمد حقوقی، رضا براهنی، عبدالعلی دستغیب و سایر ناقدان نوشته است می‌تواند راهگشای منتقدان جوان شود. پس از یک زاویه‌ دیگر می‌توان نگاه منتقدانه‌ فیض شریفی درباره‌ بیش از هفتاد شخصیت معاصر را مثل اسلامی ندوشن، شاملو، سپهری، اخوان ثالث، نصرت رحمانی، سیمین بهبهانی و دانشور، پوران فرخ زاد، شفیعی کدکنی، هوشنگ ابتهاج، هوشنگ گلشیری، هوشنگ چالنگی، سیروس نوذری، شمس لنگرودی، سید علی صالحی، بهرام بیضایی، حسین منزوی، مسعود کیمیایی، محمود دولت آبادی، جواد مجابی، حافظ موسوی و و شاعران و شخصیت‌های جوان‌تر مثل سعید‌محمد حسنی، زهره یوسفی، بکتاش آبتین و غیره، دید و شناخت. فیض شریفی در این اثر هم درباره‌ شعر و آثار این شخصیت‌ها حرف می‌زند و هم درباره‌ شخصیت این افراد متعارف صحبت می‌کند. برش‌هایی از زبان و نگاه این شاعر، نویسنده و نمایشنامه‌نویس معاصر را برای نمونه برجسته‌ می‌کنیم: اسلامی ندوشن در عنفوان جوانی‌، از سر و زلف و قامت یار‌، اشعار رمانتیک بسیار گفت. خانواده‌ سنتی و مذهبی‌ ندوشن، او را از سرودن این نوع سروده‌ها برحذر داشت...
این داستان تقدس فقر استالینی، در تار و پود همه رخنه کرده بود... شاملو فقط شاملو بود که تا حدودی با قلم‌، بار خود را بست‌، کاخی می‌گفت‌: فرح پهلوی حاضر بود کتاب کوچه را ۹ میلیون از شاملو بخرد ولی شاملو می‌گفت؛ ۱۱ میلیون. این اواخر شاملو به من گفت: برو بگو حاضرم بفروشم ولی انقلاب شد...
در سال ۱۳۵۶ جوانان انقلابی در ده شب شاعران، حال مشیری را گرفتند و نمی‌گذاشتند شعر بخواند‌، اگر کسرایی وساطت نمی‌کرد‌، شاید کتک مفصلی هم می‌خورد. دلمرده رفت نشست، تا کسرایی به استمالت، او را برگرداند و چند شعر بلند خواند و یک برش شعری که هنوز در خاطرم هست: حریم موی سفیدت را که پاس خواهد داشت... ؟ فیض شریفی در این اثر آموزنده، اشتباهات چند نسل را موشکافانه بررسی کرده و خود کنار کشیده تا خواننده درباره‌ آنها داوری کند.

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار