جای خالی محیط زیست در سیاستهای کلان برنامه هفتم توسعه
یوسف فرهادی بابادی فعال محیط زیست
یک:میانههای فصل بهار بود که از طرف میز آب و محیط زیست مجمع تشخیص مصلحت نظام دعوت شدم و نگاه انتقادی خود را در رابطه با وضعیت آبی و محیط زیستی کشور طرح کردم؛ نکته جالب ماجرا آنجا بود که به گفته دعوت کنندگان بسیاری از اساتید دانشگاه از طیفهای مختلف نیز در این جلسات مشورتی دعوت میشدند. به هر حال در حدود دو ساعت یا بیشتر صحبتهایی طرح شد. دو: در گفتوگوهای بین نسلی که به همت سرکار خانم ابتکار با حضور آقای دکتر مکنون، رئیس کارگروه آب کمیته محیط زیست مجمع تشخیص مصلحت که اتفاقا در تدوین سیاستهای کلان برنامه هفتم توسعه نیز مشارکت داشتند از رویه تدوین سیاستهای برنامه هفتم توسعه در تشخیص مصلحت انتقاد کردم و این پرسش را طرح کردم اگر دولتها باید برنامههای توسعه را اجرا کنند چرا تدوین این سیاستها توسط مجمع تشخیص مصلحت انجام میشود؛ ایشان یادآور شد برنامه هفتم توسعه کماکان توسط دولت نوشته میشود اما تدوین سیاستهای کلان برنامه با مجمع تشخیص است. بعدها متوجه شدم تدوین سیاستهای کلان برنامه توسعه در مجمع تشخیص مصلحت به زمان آقای خاتمی برمیگردد؛ خاتمی قصد داشت با هدف کاهش فشار مجلس محافظه کار و منتقد دولت؛ برنامه چهارم توسعه را با کمترین مخالفت به پیش ببرد. البته به واسطه دعوت خودم از یک سو و حضور افرادی مثل آقای مجابی و مکنون در تدوین سیاستها از سوی دیگر؛ امیدوار بودم سیاستهای کلان برنامه هفتم؛ همانند سیاستهای کلان محیط زیستی ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری، سیاستی درخور باشد تا اینکه بعد از انتشار سیاستهای کلان برنامه هفتم متوجه شدم با وجود درگیر بودن کشور با چالشهای محیط زیستی و با وجود کم توجهی دولتها به مباحث محیط زیستی که تبلور آن در فهرست ۴۱۱ پروژه فاقد مجوز محیط زیستی در بودجه تبلور یافته کمترین توجه در برنامه هفتم به حوزه محیط زیست شده است. تا جایی که وقتی از تعیین تکلیف پروژههای نیمه تمام سخن به میان میآید معلوم نیست وزن رعایت اصول محیط زیستی در معادلات برنامهریزان در کجای معادله قرار دارد. جای خالی محیط زیست در سیاستهای کلان برنامه هفتم توسعه آنجا نمود پیدا میکند که ما قانون مصوب مجلس در خصوص ارزیابی محیط زیستی نداریم و بیم آن میرود با توجه به آنکه قوانین مرتبط با ارزیابی محیط زیستی در برنامههای سابق توسعه لحاظ شده بود با توجه به اراده دولت برای تکمیل پروژههای نیمه تمام مفاد مربوط با مجوزهای محیط زیستی حذف یا کم رمق شود. تجربه : باید توجه داشته باشیم اگر خودمان را در جلسات مشورتی دعوت کردند یا اگر افرادی موجه در تدوین سیاستها دعوت شدند نباید دلخوش باشیم بلکه باید سیاست عمومی کردن گفتوگوها در رابطه با برنامه توسعه را در دستور قرار داد. البته تلاشهایی برای این منظور انجام داده شده است. در این شرایط با توجه به آمار منتشر شده در گزارش سیاستهای کلان برنامه هفتم باید از کسانی که اسناد پشتیبان را تهیه کردهاند پرسید اعداد و ارقامی مانند تولید ۹۰درصد محصولات استراتژیک و مواد غذایی مورد نیاز کشور در داخل و یا ارقام ارائه شده در رابطه با موضوعات مرتبط با آب و... بر اساس چه مطالعاتی تدوین شده است؟ لذا ضروری است درخواست کرد سند پشتیبان، سیاستهای کلان برنامه هفتم منتشر و به گفتوگوی عمومی گذاشته شود. به هر روی از همه اساتید، نهادها و فعالان جامعه مدنی تقاضا دارم کار را تمام شده تلقی نکنند و برای ارتقای برنامه هفتم توسعه پرسشگری کنند. از دوستانی هم که در تدوین سیاستهای کلان برنامه هفتم نقش داشتهاند تقاضا میشود؛ اگر نقد نمیکنند حداقل این سیاستها را تبیین کنند تا جامعه بداند که مثلا آقای مجابی، مکنون و یا دیگر دوستان در کدام سمت ایستادهاند و دیگران کجا. وقتی برخی اساتید را نقد میکنیم در جواب میگویند ما مثل شما عمل نمیکنیم ما در جاهایی که لازم است اثرگذاری کنیم، عمل میکنیم؛ به صورت مشخص هم مشارکت در تدوین این برنامهها یا مشارکت در مطالعات مرکز پژوهشهای مجلس و یا طرحهای مطالعاتی وزارت نیرو و... را عنوان میکنند؛ اما تجربه نشان داده است از دل این گفتوگوها فقط حقالجلسه و قراردادهای مشاوره بیرون میآید و نه بیشتر. به نظر میرسد اگر دغدغهمند ایرانیم باید شفاف و صریح و بیپرده و رو به مردم سخن بگوییم و ضمن نقد عمومی همه برنامهها هم نگاه انتقادی بخشهای کمتر درگیر جامعه با موضوع را ارتقا دهیم و هم حاکمیت را توانمند سازیم .
ارسال نظر