مصدق و آغاز نهضت ملی شدن نفت
محمدهادی جعفرپور وکیل دادگستری
در تاريخ سياسي- اجتماعي ايران قرائتهاي متنوعي از چگونگي آغاز نهضت ملي شدن نفت و ارتباط آن به کودتاي 28مرداد و سقوط دولت دکتر مصدق ديده ميشود. هر يک از مورخين از نگاه خويش حوادث و اتفاقاتي که منجر به وقوع اين دو واقعه مهم تاريخي شده را تحليل کردهاند. بهرغم تحليلهاي متنوع وجه اشتراک غالب منابع موجود ارتباط بيچون و چراي قراردادهاي نفتي با سقوط دولت مصدق پس از اصرار وي به ملي شدن اين صنعت است. آتش جنگ جهاني دوم به سردي ننشسته بود که فرقه دموکراتهاي آذربايجان مدعي خودمختاري شدند و اين موضوع سبب لشکرکشي ارتش به آذربايجان شد. قوام که به گواه تاريخ بادوامترين دولت را پس از جنگ جهاني دوم در دوره پهلوي تجربه ميکرد سرمست از اين پيروزي در مهرماه1326لايحه ايجاد شرکت نفت شوروي -ايران را تقديم مجلس کرد؛ لايحهاي که بنا به حضور مصدق و همفکران وي در مجلس، هيچ اميدي به تصويب آن نميرفت بلکه بلعکس ارائه چنين لايحهاي برابر بود با مقدمات فروپاشي دولت قوام. به گواه منابع تاريخي غالب تحليلگران سياسي ارائه اين لايحه را زمينهساز ايجاد تفکر ملي شدن نفت و ضرورت تصويب چنين مقررهاي در مجلس، خاصه نزد دکتر مصدق و همپيمانان وي ميدانند، اشخاصي مانند حسين مکي و بقايي که از حاميان سرسخت قوام بودند يک شبه تغيير ذائقه داده به جبهه مصدق گرويدند، آتش بيار معرکه مخالفت با قوام و فروپاشي دولت او شدند. اعتصابات کارگري همراه با نقد و اعتراض يادداشت نويساني که در مطبوعات، قوام را روباه پير خطاب ميکردند به کمک پاشنه آشيل دولت قوام يعني الغاي امتياز نفت شمال آمده و مقدمات فروپاشي دولت قوام فراهم شد. حالا جبهه ملي و هواخواهان مصدق به باورها و قدرت سياسي وي ايمان بيشتري يافته، اعضاي حزب توده نيز با شعار دفاع از حقوق کارگران خاصه کارگران پالايشگاه آبادان که در بدترين حالت ممکن در منطقهاي به نام کاغذآباد (آلونکهايي که با حلبيهاي بشکههاي نفت درست ميشد) روزگار ميگذراندند سبب دلگرمي دکتر مصدق و سرآغاز زمزمه ضرورت ايجاد نهضتي با عنوان ملي شدن صنعت نفت در ايران بود. نهضتي که مخالفان جدي داشت؛ آمريکا و انگلستان. الغاي امتياز نفت شمال براي مليون و حاميان مصدق اين فرصت را فراهم کرد تا در مجلس راجع به اصلاح قرارداد شرکت نفت ايران-انگليس طرحي را مطرح کنند. اين رويداد سياسي منتسب به دکتر مصدق و ساير نمايندگان عضو فراکسيون اقليت مجلس را تحت عنوان سياست موازنه منفي تعريف ميکنند. سياست موازنه منفي که از سال 1325در صحنه سياست ايران ظهور کرد، همان رويه مطلوب مصدق و همکار نزديک وي يعني حسين مکي، رفقاي وي و اعضاي حزب توده بود. حوادث و اتفاقات منطقه نيز در تحقق ايدهآلهاي مصدق بيتاثير نبود. دوره پس از جنگ جهاني دوم برابر بود با حصول نتيجه مبارزات ضد استعماري که عليه بريتانيا آغاز شده و به دو قرن حضور استعماري انگليس در هند پايان داده بود، پيروزي جنبش مليگرايان هنديان از اين منظر مورد تحسين مليگرايان ايران واقع شد که جبهه ملي ايران بهشدت از حضور انگليس در شرق نگران بودند. اگرچه استقلال هند در تيرماه1326 نويدبخش تحقق ايدهآلهاي ملي گرايانه داشت اما تجزيه فلسطين سبب نگرانيهايي شده که مبادا پافشاريهاي مصدق و همفکران وي در کوتاه کردن دست انگليس و... از قراردادهاي نفتي تاثير عکس داشته، کشور را به سمت و سوي هرج و مرج و يا حتي تجزيه بکشاند! مردم از طرفي تبعات مخالفت با سياستهاي انگليس را به عنوان استعمار پير ديده و از طرفي به اين درک رسيده بودند که سرمايه ملي کشورشان به قيمتي خارج از تصور مبتني بر قراردادي جاهلانه به آن سوي مرزها فروخته ميشود. مردمي که مجبور بودند بوي تند نفت و دودههاي حاصل از پالايش آن را تحمل کنند از ابتداييترين نيازهاي بشري مانند آب آشاميدني محروم بودند، کارگران شرکت نفت در حلبيآباد زندگي ميکردند، زمستانها مجبور به تحمل سيل و فرورفتن در گل ولاي و تابستانها که دماي حلبيها به دماي کورهها ميرسيد که در اين بين توفان شن صحرا بوي تند گوگرد هر لحظه از زندگي را براي اين مردم سخت و طاقت فرسا ميکرد. همين سختيها بود که موجبات اقبال ملت به شعارها و ادعاهاي دکتر مصدق را فراهم ميکرد. حقوقداني که مجله تايم در4ژوئن1951وي را چنين توصيف ميکند. پيکري چندان نحيف که گويي به يک باد از پاي درميآمد با چهرهاي زرد رنگ و فروافتاده، چشماني نمدار و دستاني لرزان اما ارادهاي سختتر از صخره کوهسار البرز و پرشرارهتر از نفت آبادان... فقط در يک کشور اسلامي ممکن است، پديدهاي چون دکتر مصدق به وجود آيد. مصدق و همانديشان وي در مجلس اولين گامهاي نهضت ملي شدن صنعت نفت را در طرح دوفوريتي با موضوع ممنوع کردن هرگونه مذاکره رسمي و غيررسمي به منظور اعطاي امتياز نفت برداشتند.
ارسال نظر