روابط ایران و روسیه از نوژه تا وین
ادامه از صفحه یک / یا اقدامات کشورهای ثالث قرار نگیرد و براین اساس ایران و روسیه میتوانند در بلندمدت و در یک چشمانداز دهساله بر روی مناسبات مشترکی حداقل 30 تا 50 میلیارد دلار توافق کنند. اما موضوع دیگر به انتظاری که از سطح مناسبات میشود، ارتباط دارد. انتظار میرود که روسیه بالاترین سطح مناسبات اقتصادی، دفاعی با ایران را داشته باشد. بهعنوان مثال تجربه اس 300 از لحاظ مناسبات دفاعی و تجربه نیروگاه بوشهر از لحاظ مناسبات اقتصادی نشان داد که روسها سطح اول مناسبات جهانی را در قبال ایران اعمال نمیکنند. روسها حاضر شدند اس 400 را حتی با التماس و اصرار به یکی از متحدان آمریکا به اسم ترکیه بفروشند ولی حاضر نشدند یک سطح پائینتر از آن یعنی اس 300 را بهراحتی به ایران بدهند و بعد از مدتها تاخیر و بهاصطلاح منتگذاری سرانجام اس 300 را به ایران دادند. ضمن اینکه کمتر پروژهای در دنیای امروز مثل نیروگاه هستهای بوشهر میبینیم که این همه تاخیر در آن صورت بگیرد، تاخیری که هزینه عمده آن توسط ایران پرداخت شد. لذا انتظاری که وجود دارد اینکه موافقتنامههای تازهای که بین ایران و روسیه شکل میگیرد، در عمل سطح اول
همکاریها بین ایران و روسیه در آن دیده شود. موضوع اساسی دیگر اینکه همانگونه که روسیه نوعی تکثرگرایی منفعت محور در سیاست خارجی را براساس منافع ملی دنبال میکند، انتظار میرود که روابط ایران و ر وسیه هم مانع کثرت در سیاست خارجی ایران نشود. مثال آن برجام است که گسترش روابط با روسیه نباید منجر به کاهش میل تنش زدایی ایران با غرب شود. برجام مهمترین نمونه این موضوع است. واقعیت این است که رفتار روسیه در قبال امضای برجام تا احیای برجام رفتار روشنی برای ایرانیها نیست و انتقادات جدی به رفتار روسیه وارد است. ایران نباید تنشزدایی در قبال کشورهای غربی بهویژه تنشزدایی جهانی خودش را منوط به نظر روسها کند. انتظاری که بعضا نزد روسها مشهود است. نوع رفتاری که آقای پوتین با آقای قالیباف، رئیس مجلس ایران نشان داد و عدم پذیرش ایشان که حامل نامه مقام رهبری بود، نشاندهنده یک دیدی بود که درشان ملت و دولت ایران نبود. واقعیت این است که جمهوری اسلامی ایران همچون هر کشور دیگری حق دارد که روابط متکثری در سیاست خارجی داشته باشد و با کشورهای مختلف دنیا رابطه برقرار کند. عصر روابط راهبردی سپری شده است. الان کشورها براساس منافع
ملی رابطه برقرار میکنند. بنابراین انتظار این است ضمن اینکه ایران با روسیه مناسبات خود را گسترش میدهد، در عین حال تنشزدایی در قبال غرب و حتی تنشزدایی در قبال آمریکا را هم در پیش بگیرد. موضوع بعدی به نوع رابطه با آمریکا مربوط میشود. آمریکا دشمن مشترک ایران و روسیه است ولی نوع تعریفی که روسیه از این دشمنی کرده، با نوع تعریف ایران متفاوت است. به نظر میرسد روسها تعریف زیرکانهای کردند که طبق این تعریف عملا هم منافع خودشان را پیش میبرند و هم از فرصتهایی که بهخاطر تنش ایران و آمریکا وجود دارد، بیشترین استفاده را میبرند. برای مثال همین که روسها توانستند فرصت ایران در انتقال انرژی به اروپا را بربایند، فرصتی که در ابتدای دهه 1990 مطرح شد که ایران گاز را از مسیر ترکیه به اروپا صادر کند، به خاطر تنشهای فزاینده ایران با غرب عملا این روسیه بود که این فرصت را ربود و این یک مصداق خوبی در این مناسبات است. روسیه ضمن اینکه تنشهای خودش را با کشورهای غربی دارد، یک حوزه مشترک المنافع را در حوزه اقتصادی تعریف کرده و اقتصاد خودش را از بحران دهه 1990 میلادی نجات داده ولی جالب اینکه برعکس اقتصاد ایران در طول این
مدت، کاملا به دلیل تنشهای خارجی، کشوردچار بحرانهای مختلف شده و حتی بخش عمدهای که در فسادهای اقتصاد ایران وجود دارد، ناشی از کاسبی تحریم و عدم شفافیت و بهویژه امنیتی کردن مناسبات اقتصادی کشور است که خیلی از افراد و محافل سعی میکنند کماکان روابط خارجی ایران دچار بحران امنیتی باشد و از این طریق نوعی عدم شفافیت و سوءاستفاده ناشی از این عدم شفافیت را داشته باشند. درصورتی که طرف روسی به خوبی نه تنها مناسبات اقتصادی خودش را با غرب پیش برد بلکه بسیاری از فرصتهای ایران را هم ربود ودر شرایط سخت حاضر نشد که حتی بعد از خروج ترامپ از برجام روزانه صدهزار بشکه نفت ایران را به قیمت دلخواه خود روسها یعنی با تخفیف حداکثری بخرد. بنابراین معتقدم در طرف دیگر ایران یک نگاه تابوگونهای به آمریکا و غرب دارد و این باعث شده نوع نگاه به دشمن نزد دو طرف متفاوت باشد. جالب اینکه روسها همواره سعی کردند با نگاهی خاکریزگونه به ایران، ایران کماکان محدود در همین نگاه جزمگرایانه در سیاست خارجی باشد. بنابراین اگر قرار است ایران و روسیه با هم راهبرد دشمنی با آمریکا را شکل دهند، باید هزینهها و منافع این نوع رفتار به صورت مشترک توزیع
شود نه اینکه هزینههای این دشمنی را ایران بپردازد ولی سود آن عاید روسیه شود. برجام و اوکراین یک مصداق و دو پرونده روی میز در شرایط کنونی در این رابطه به حساب میآیند.
ارسال نظر