یک سفر و چندین پیام
هادی خسروشاهین کارشناس مسائل بینالملل
سفر معاون اول وزیرخارجه کرهجنوبی به وین یک نشانه است و بر امری پنهان دلالت دارد. آنچه میدانیم بلوکه شدن حدود 7 میلیارد دلار از پول ایران در سئول بهدلیل تحریمهای آمریکاست و اشتیاق طرف کرهای برای آزادسازی این اموال و بازگشت دوباره به بازار چند میلیارد دلاری ایران است. پس احتمالا این سفر با هدف آزادسازی این اموال انجام شده اما چیزهای زیادی است که در مورد اهداف این سفر نمیدانیم. جهت رمزگشایی باید به سراغ ادراک تیم آمریکایی از وضعیت موجود برویم. تیم بایدن در شرایط موجود نوعی عدم بالانس در مذاکرات را مورد ملاحظه قرار میدهد. امری که باعث تعجیل طرف آمریکایی برای توافق و نبود چنین احساسی در طرف ایرانی شده و این چیزی نیست جز نزدیک شدن ایران به عبور از آستانه گریز هستهای. یعنی در حالی که رابرت مالی در تلاش برای احیای برجام است، برنامه هستهای ایران نیز با همان سرعت قبلی در حال پیشرفت است و این یعنی عدم بالانس. پس چاره کارچیست؟ آمریکاییها راه حل را در پیگیری الگوی مذاکراتی کمتر در برابر کمتر میبینند. یعنی به جای اینکه یکراست به سراغ احیای برجام بروند باید زمان را از ایران بگیرند تا در پروسه داد وستد امتیازات نهایی از امکان بیشتری برای چانه زنی برخوردار شوند. منطقی است که طرف آمریکایی به موازات مذاکرات برای احیای برجام الگوی کمتر در برابر کمتر را در پیش بگیرد. در اینجاست که نقش کرهجنوبی معنای خود را میباید. جونگ بلافاصله پس از سفر به وین با راب مالی و سپس با تروئیکای اروپایی دیدار کرد. پس میتوان این سناریو را مدنظر قرار داد که آمریکاییها بهدنبال آزادسازی اموال بلوکه شده ایران در کره جنوبی در ازای توقف غنی سازی 60 درصد باشند. در این صورت امکانی برای بازگشت بالانس به مذاکرات بهدست میآید و میتوان حتی مذاکرات را پس از ژانویه نیز ادامه داد. این توافق برای آمریکاییها دو امتیاز حداقلی و حداکثری خواهد داشت. اول اینکه زمینه را برای بازگشت توازن به مذاکرات فراهم میکند و در نتیجه آمریکا مجال و زمان بیشتری مییابد تا برنامه احیای برجام را همچنان در دستور کار قرار دهد. دوم اینکه توافق موقت بهطور بالقوه زمینه را در کوتاه مدت برای بازبینی بندهای موسوم به غروب آفتاب فراهم میکند. در واقع ازمسیر توافق موقت روزنهای گشوده میشود که آمریکاییها نوعی برجام پلاس را در دستور کار قرار دهند. این پیشنهاد با پاسخ منفی طرف ایرانی مواجه شده زیرا ایران تعریف دیگری از توافق محدود دارد و در تلاش است در صورت طرح دوباره آن از سوی آمریکا آن را به کرسی بنشاند. ایران خواهان آزادسازی اموال بلوکه شده، صدور مجوز برای صادرات نفت حداقل یک میلیون بشکه بهصورت روزانه و امکان نقل و انتقالات مالی است اما در ازای آن میتوان حدس زد که طرف ایرانی حاضر باشد غنی سازی 60 و 20درصد و همینطور تولید اورانیوم فلزی را با مسکوت گذاشتن مساله مازاد سوخت ایران و همینطور نظارتهای آژانس بر اساس توافق 2015 تعلیق کند. به این ترتیب گام بعدی این است که آمریکاحداقل تا پایان ژانویه از تلاش برای اقناع ایران جهت توافق محدود یا موقت دست بردارد. بهدلیل عدم بالانس در مذاکرات نیز احتمال به فرجام رسیدن برجام تا پایان ژانویه چندان بالا نیست اما با نزدیکتر شدن ایران به نقطه گریز و عدم موفقیت در تحقق سناریوی توافق محدود شاید اتفاقات دیگری در روند مذاکرات رخ دهد.
ارسال نظر