فقدان آیتا... هاشمی در روزهای سخت
آرمان ملی- حمید شجاعی: 5 سال از رحلت غمانگیز و باور نکردنی آیتا... هاشمی رفسنجانی میگذرد و برای عدهای هنوز هم سخت است که سپهر سیاست ایران را بدون هاشمی تصور کنند. از این رو است که از زمان عروج آیتا... جملاتی همچون «جای خالی آیتا... بخوبی احساس میشود» «تدابیر او نیاز امروز کشور است»، «اگر هاشمی زنده بود» و... را به کرات شنیده و میشنویم اما به واقع نبود آیتا... هاشمی که ایشان را مرد روزهای سخت میخواندند، در روزهای سخت مردم فقدان ایشان را بیش از پیش نمایان میکند. هاشمی شخصیتی بود که ارتباط دو سویهای با جامعه داشت و همچنان که تلاشش برای زیستن بهتر و رفاه بیشتر مردم بود؛ مردم نیز آیتا... را به عنوان شخصیتی مردمی قلمداد میکردند. بیجهت نیست که امروز پس از 5 سال هنوز هم عدهای درپی تخریب آیتا... و وابستگان ایشان هستند چرا که اندیشه هاشمی در جامعه رسوخ کرده و جامعه نسبت به بسیاری از مسائل آگاه شده است.
جامعه و فقدان هاشمی
شرایط امروز جامعه و مشکلات و مسائل ریز و درشتی که امروز مردم با آن دست به گریبان هستند و از همه مهمتر نبود عزم برای حل این مسائل، ناخودآگاه افکار عمومی را به سمت و سویی میبرد که اگر فلان شخصیت در قید حیات بود بسیاری از روندها و عملکردها شاید سیر تحول و تطور دیگری به خود میگرفت. در این میان شاید بتوان گفت مهمترین چهرهای که طی سالیان اخیر خلاء وجودی و فقدان حضورش در جامعه بیش از پیش حس شده آیتا... هاشمی رفسنجانی است. شخصیتی که همواره در هر شرایط و موقعیتی و در هر تصمیمگیری مردم و منافعشان را در نظر میگرفت. آیتا... معتقد بود که دولت باید به نحوی عمل کند که مردم به میزانی از رفاه در زندگی خود برسند و تلاش خودش نیز در همین مسیر بود. از همینرو است که امروز با وجود اینکه 5 سال است نظام یکی از استوانههای خود را از دست داده و مرد تمام فصول چهره در نقاب خاک کشیده است اما هنوز در هر موضوع و عملکردی صحبت از آیتا... است و اینکه اگر هاشمی بود چه میشد. به اذعان بسیاری شاید اگر آیتا... زنده بود دولت روحانی مسیر دیگری پی مینمود و برخی مسائلی که امروز باعث شده تا شاهد کاهش اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی نسبت
به مسئولان و دستگاهها باشیم رخ نمیداد. آنچه مسلم است آیتا... هاشمی اعتدال را نه صرفا در شعار بلکه در رویکرد و عمل نیز نشان میداد و به واقع مردم را به این باور رسانده بود که شخصیتی فراجناحی و مردم محور است. چنانکه همین رویکرد آیتا... از همان میانههای دهه 80 به مذاق بسیاری خوش نیامد و آنها که تا دیروز هاشمی را تقدیس میکردند مخالف شدند و به هجمه و تخریب روی آوردند. هر چند هاشمی که تلخیهای فراوان روزگار را چشیده بود با وجود ناراحتی از این نوع موضعگیریها از این گونه بیمهریها دمی بر نمیآورد، ابراز نارضایتی نمیکرد و صرفا به خواندن این شعر بسنده میکرد که «هر کس بد ما به خلق گوید ما دیده زغم نمیخراشیم؛ ما خوبی او به خلق گوییم تا هر دو دروغ گفته باشیم.» آیتا... حتی پس از رد صلاحیت تعجب و حیرت برانگیزش در انتخابات سال 92 و پس از آنکه همه منتظر واکنشش بودند آنطور که اسحاق جهانگیری روایت میکند، گفت: «من همان هاشمی دو روز پیش هستم و نسبتم با نظام همانی است که بود. عدهای میخواهند که من را در برابر نظام قرار دهند اما من هرگز چنین کاری نخواهم کرد.» نگاهی به روایتهای مختلف نیز نشان میدهد که آیتا...
هاشمی شخصیتی آزاد اندیش، همه جانبهنگر، سیاستمدار مسلط و با هوش و مردمی بود که همواره در فکر اعتلای نظام، توسعه کشور و رفاه و رضایت مردم بود. با این حال امروز که نگاهی به مسائل و مشکلات جامعه میاندازیم جای خالی آیتا... را بیش از پیش احساس میکنیم. هر چند که هنوز برخی جریانات و افراد که حتی با گذشت 5 سال از رحلت هاشمی همچنان نام او را بر نمیتابند و گویی از شنیدن نام آیتا... و گسترش اندیشه ایشان واهمه دارند. از همین جهت است که در پنجمین سالگرد نیز نه تنها آیتا... بلکه فرزندان او را هم مورد تخطئه و تخریب قرار میدهند. غافل از اینکه جامعه خود شخصیتهای موثر و مردمی را شناخته و تشخیص میدهد و تخریبها نیز تاثیری در نگاه مردم ندارد. نمونه شناخت و قدرشناسی مردم از آیتا.... نیز انتخابات دور پنجم مجلس خبرگان بود که آیتا... با بالاترین رای وارد خبرگان رهبری شد.
تغییر همراه با مردم
دبیر کل حزب کارگزاران در مورد آیتا... هاشمی و اینکه اصولگرایان گفتهاند که آقای هاشمی عوض شده اظهار داشت: چند موضوع برای آقای هاشمی مهم بود. اولین مسالهای که برای ایشان مهم بود، مردم بودند. اگر بگوییم که آقای هاشمی تغییر نکرد حرف درستی نزدهایم. هرچند خود ایشان میگفت من تغییری نکردهام. آقای هاشمی همراه با مردم تغییر کرد. هاشمی دهه شصت، کسی بود که با مردمی که چارچوبها و ضوابط مربوط به آن دوره را قبول داشتند همراه بود و در دهه ۸۰ و ۹۰ آقای هاشمی سوالش این بود که مردم کدام طرفند؟ حسین مرعشی گفت: یکی از راهبردهای اصلی آقای هاشمی، در دوران انقلاب و بعد از آن همه در یک جمله خلاصه میشود که ایشان باور داشت که جمهوری اسلامی منهای مردم شدنی نیست. مساله دوم منافع ملی است. به نحوی که اگر منافع ملی ایجاب میکند ما مبارزه کنیم، مبارزه میکنیم یا اگر منافع ملیمان ایجاب میکند که مصالحه کنیم، مصالحه میکنیم. منافع ملی و آینده ایران آنقدر اولویت دارد که سیاستمدار خود را با آن تطبیق دهد. مردم و منافع ملی برای آقای هاشمی در درجه نخست اهمیت قرار داشت. این فعال سیاسی اصلاح طلب در این ارتباط که برخی معتقدند این مواضع
آقای هاشمی پس از خروج از هسته سخت قدرت بود عنوان کرد: نه چنین نیست. بعد از سال ۸۸، آقای حاج عبدا... نوری پیش آقای هاشمی رفت و گفت شما که همیشه اهل مانور بودید چرا امروز مسائل خود را حل نمیکنید. ایشان گفت: آقای نوری شما که میدانید من اگر بخواهم مسائلم را حل کنم از همه شما امکاناتم برای حل مسائلم با جمهوری اسلامی فراهمتر است. همه امکاناتی را هم که از منگرفتند برمیگردانند ولی سوالم اینجاست که مردم کدام طرفند؟ آقای نوری گفتند مردم تکلیفشان معلوم است و آقای هاشمی هم گفتند پس من هم تکلیفم معلوم است. مرعشی اظهار کرد: آقای هاشمی اگر تصمیم میگرفت که مناصب رسمیاش را در هر سطحی حفظ کند این امکان برایش همیشه وجود داشت. آقای هاشمی جمهوری اسلامی منهای مردم را فاصله گرفتن از واقعیتها میدانست و مردم برایش در درجه اول اهمیت داشت و هدف را هم گم نکرده بود. هدف جمهوری اسلامی حاکم شدن زید و عمر نیست. هدف جمهوری اسلامی تامین منافع ملی ایران است و هرچه که با منافع ملی ایران سازگار باشد از طرف یک سیاستمدار حرفهای مانند آقای هاشمی مورد دفاع قرار میگرفت.
ارسال نظر