انزواي اسراييل با بهبود رابطه تهران با رياض
آرمان ملی-علیرضا پورحسین: با گرمتر شدن روابط ایران و عربستان در روزهای اخیر، بسیاری بر این باور هستند که اگر رایزنیها میان مقامات ایران و عربستان منجر به آشتی و مصالحه دو کشور شود، باقی کشورهای عربی، بهویژه در حاشیه خلیجفارس به سرعت این مسیر را دنبال خواهند کرد. در این صورت خاورمیانه به یک مکان بسیار متفاوت تبدیل خواهد شد و جایگاه اسرائیل در آن نیز متفاوت خواهد بود. تا این لحظه به گفته سخنگوی وزارت خارجه یکسری توافقات میان دو طرف صورت گرفته است. همچنین منابع دیپلماتیک از احتمال بازگشایی کنسولگریهای دو کشور در آینده نزدیک خبر دادند. به علاوه انتظار می رود با باز شدن سفارتخانههای تهران و ریاض عادیسازی کامل روابط بهزودی تحقق یابد. اگر رایزنیها میان عربستان و ایران به حصول یک توافق و برقراری کامل روابط میان دو کشور بینجامد، این به معنی پایان فصل ائتلاف علیه ایران خواهد بود. با این وجود خاورمیانه به قدری پرتلاطم و پرفرازونشیب است که این بار و پس از روی کار آمدن جریان صدر در پارلمان عراق، این احتمال میرود که چالشهایی در عراق و بهخصوص در روابط با ایران بهوجود آید. در راستای بررسی این مسائل «آرمان
ملی» گفتوگویی با قاسم محبعلی، مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت خارجه داشته است که در ادامه می خوانید.
مهمترین مزیتهای بهبود روابط ایران و عربستان در منطقه چه خواهد بود؟
از زمان ترامپ یک تلاش آغاز شد تا محوری علیه ایران و متحدانش در منطقه با ایجاد پیوند میان اعراب و اسرائیل ایجاد شود. در این محور عربستان نقشی کلیدی دارد اما به علت اینکه از نظر ساختار و قدرت با کشورهایی همچون امارات و بحرین متفاوت است، به سمت عادیسازی روابط در ظاهر با اسرائیل پیش نرفت. با رفتن ترامپ، روند عادیسازی روابط اعراب با اسرائیل نیز تا حدودی به حاشیه رفت و عملا بهبود روابط ایران و عربستان جایگزین آن شد. مشخصا اگر ترمیم روابط ایران و عربستان نهایی شود، نخستین اتفاقی که پس از آن رقم میخورد این است که محور ضدایرانی که قرار بود در خاورمیانه ایجاد شود، از بین خواهد رفت. به دنبال این اتفاق دو کشور امارات و بحرین نیز روابط بهتری با ایران خواهند داشت. بهخصوص بحرین که در سالهای اخیر همواره علیه ایران موضعگیری کرده است. امروز این بحرین است که بهشدت ایران را برای خود تهدید میداند و اگر رابطه ایران و عربستان بهبود یابد، این نگرش بحرینیها نیز تغییر خواهد کرد. اتفاق بعدی که رخ میدهد، انزوای احتمالی اسرائیل و به شکست منجر شدن نقشههایی است که علیه ایران کشیده بودند.
پیروزی جریان صدر در انتخابات عراق، چالش جدیدی برای ایران در منطقه ایجاد میکند؟
مدتی است که ایران در عراق با چالشهایی مواجه شده است. البته باید توجه داشت که از دیرباز روابط ایران و عراق همواره همراه با تنشهایی بوده و آنها همیشه برای ایران پردردسر بودهاند. در این میان شاهد بودیم که آمریکا در عراق مداخله کرد و ایران نیز در راستای سقوط صدام کمکهایی رساند تا یک حکومت که غالبا شیعه باشد در عراق به سر کار آید. مهمترین اتفاقی که در این بازه زمانی تا به امروز رخ داد، ظهور داعش در عراق بود که عملا به یک تهدید مشترک برای ایران و عراق بدل شده بود و همین امر سبب شد تا روابط ایران و عراق خوب و حسنه باشد. پس از شکست داعش، اینبار عراق به میدانی برای تقابل غیرمستقیم ایران و آمریکا بدل شد و وضعیت کشور عراق نیز خوب نبود که منجر به تظاهرات گستردهای در این کشور شد. در انتخابات چند روز پیش عراق نیز نتایج به شکلی رقم خورد که جریانی که کاملا به ایران نزدیک بوده، کرسیهای زیادی در پارلمان به دست نیاورد. جریان حکیم نیز که روابط خوبی با ایران داشت، اندکی از ایران فاصله گرفت تا اتهامی در داخل عراق متوجه آنها نشود و کرسیهای لازم را در پارلمان بهدست آورند. بالاتر از جریان حکیم و احزاب کرد و اهل سنت،
جریان صدر بیشترین آرا را به خود اختصاص داد. این جریان مشخصا قصد دشمنی صریح با ایران را ندارد اما عنوان میکند که ایران نباید در امور عراق دخالت کند و این امر را با تکرار جملهای تحتعنوان خواستار استقلال عراق هستند، بیان میکنند. جملهای که البته یک مخاطب آن نیز آمریکاست.
آمریکا در عرصه سیاسی خاورمیانه همچنان سیاست خاصی را دنبال میکند؟
در سال ۱۹۹۸ موضوع نوسازی سیاسی و یا آن چیزی که آمریکاییها به نام توسعه سیاسی و اقتصادی در خاورمیانه یا خاورمیانه جدید عنوان میکردند، یکی از گفتوگوهای چالشی بین آمریکا و کشورهای عربی بهخصوص عربستان و مصر و کشورهای حاشیه خلیجفارس بود. بهانهای که همواره در دست عربستان بود این است که جایگزینی برای ما وجود ندارد و جایگزین ما القاعده و داعش است و تضعیف ما موجب گسترش نفوذ ایران در منطقه خواهد بود. ساختارهایی که در کشورهای حاشیه خلیجفارس وجود دارد بهخصوص از دیدگاه دموکراتهای سنتی که تاریخ مصرف گذشته تلقی میشود. از نظر آنها چرخش قدرت و دموکراسی در این سیستمها وجود ندارد. حتی در عربستان مفهومی به نام قانون اساسی و ساختار قانونمند وجود ندارد و فرمان پادشاهی، قانون تلقی میشود. آمریکاییها علاقه دارند این ساختارها مطمئنتر شود و با متحدین خود روابط پایدار و همیشگی داشته باشند. ولی خاورمیانه شرایط خاص خود را دارد و مشخص نیست سیاستهای آمریکائیان در مورد این منطقه کارساز باشد. همانطور که جورج بوش عقیده داشت عراق به الگوی دموکراسی برای خاورمیانه تبدیل میشود ولی این اتفاق رخ نداد. این بحث در مورد عربستان
هم وجود دارد اما آمریکاییها قصد دارند تغییراتی در این کشور به وجود بیاورند. تلاش اوباما این بود که اگر دموکراسی در اینجا امکانپذیر نیست حداقل دولتهای جوانی که با دنیای امروز در ارتباط هستند و به ترقیخواهی و توسعه علاقه دارند بر سرکار بیایند.
ارسال نظر