طنز تشکیل دولت فراگیر در افغانستان توسط طالبان
آرمان ملی- امید کاجیان: درخواست کشورها برای ایجاد دولت فراگیر از سوی طالبان در عین مضحک بودن، منفعلانهترین واکنشی است که اینروزها جامعه بینالمللی انجام داده است. «دولت فراگیر» توسط طالبان با شرایط امروز بیشتر به یک طنز میماند و شوربختانه کشورهای متعدد با علم به این موضوع، مرتب از آن دم میزنند. استفاده از این کلمه و درخواست تشکیل دولت فراگیر از طالبان در حالی که تمام کشورها اعلام میکنند منتظر رصد اقدامات طالبان هستند تا در مورد به رسمیت شناختن آن تصمیم بگیرند، فقط یک معنا میدهد اینکه از همین الان که از طالبان درخواست تشکیل دولت - با عنوان فراگیر- میکنند یعنی آن را به عنوان حاکمیت کنونی تصمیمگیر به رسمیت شناختند. نکته دیگری که بیانگر همین رویه به رسمیت شناخته شدن طالبان است، چشم بستن به مجموعهای از حقایقی است که این روزها در افعانستان میگذرد، رفتار طالبان اگر واقعا توسط کشورهای مختلف در حال رصد شدن بود باید تا به همین جا سران ممالک دنیا به این نتیجه میرسیدند که این طالبان نه تنها هیچ تغییری نکرده بلکه مرموزتر و پلیدتر از گذشته شده است. قطعا جامعه بینالملل و همه کشورهای غرب و شرق جنایات در
پنجشیر و شکنجه مردم در ملأعام را به چشم میبینند. آنها مشاهده میکنند که بر سر تمام وعدههای حفظ حقوق زنان چه آمده؛ از جداسازی دانشگاهها و تعیین قانون تدریس مرد برای زن از پشتپرده و تدریس استاد زن فقط برای زن بگیرید تا بسته شدن وزارت زنان و جایگزینی مرکز امر به معروف و نهی از منکر به جای آن. از منع یا حضور با تاخیر دانشآموزان دختر به مدرسه گرفته تا بیکاری بسیاری از بانوان افغان از شغلشان، از محدودیت در رفتوآمد آنان در خیابان تا جهاد نکاح. دنیا خیلی خوب احکام سنگسار و اعدام و وحشیگریهای طالبان را دیده است، همانطور که آتشزدن دانشگاه پنجشیر را. دولت طالبان متشکل از وزارتخانههایی است که 4 تا 5 نفراز وزیرانش جزء تروریستهایی هستند که بعضا حتی برایشان جایزه گذاشته شده و خندهدار آنکه با این شرایط، جامعه بینالملل هنوز منتظر است تا رفتار طالبان را رصد کند (!) واقعا دیگر چه چیزی قرار است که رصد شود؟همه اینها چیزی جز باطل بودن طالبان را نشان میدهد؟
دولت فراگیر
طالبان چگونه میتواند بنای دولت فراگیر داشته باشد، وقتی که امروز در دولتی که معرفی کرده نه تنها اثری از فراگیری نیست، بلکه جماعتی در شگفت از این هستند که چگونه تروریستها درکابینه نقش دارند و از این جالبتر آنکه طالبها حتی حاضر به قبول خودیهایشان در کابینه نیز نیستند و در جنگ قدرت داخلی به سر میبرند و اختلافات فاحشی نیز در بین آنها رخ داده است. نخستین دلیل بر اختلافات درونی طالبان بر سر قدرت این است که معرفی کابینه طالبان مدام به تاخیر افتاد. دلیل این تاخیر به غیر از جنگ پنجشیر ، قطعا که همین اختلافات درونی آنها بود. اما زمانی که سرانجام به هر شکلی ، همین کابینه فعلی معرفی شد، بخش دومی از این اختلافات درونی سر باز کرد تا حدی که برخی اخبار از زخمی شدن ملاعبدالغنی برادر، رئیس سابق دفتر سیاسی طالبان که به عنوان معاون نخست وزیر معرفی شد، حکایت داشت و خونریزی به خاطر اختلافات درون کابینه. برادر، که زمانی به عنوان رئیس احتمالی دولت طالبان شناخته میشد و اما در نهایت چنین نشد ، مدتی بود که در ملأ عام به چشم نمیآمد و بخشی از هیأت وزیرانی نبود که با شیخ محمد بن عبدالرحمان آل ثانی، وزیر امور خارجه قطر در کابل
دیدار کرد تا اینکه در فیلمی مشکوک، برادر با در دست داشتن متنی که از رو میخواند خبر زخمی شدن خود را رد کرد... شبیه به نوعی اعتراف اجباری. طالبان که پیشتر برای معرفی دولت خود از چند کشور برای حضور در کابل دعوت کرده بود، چندین روز بعد از معرفی دولت خود و بالا گرفتن اختلافات، حالا از این میگوید که این دولت به زودی منحل میشود و باطل است (!) و این حدیث مفصلی است از این مجمل. در سویی دگر جالب اینجاست که گروهی جدای از طالبان اکنون در قدرت، تحت عنوان طالبانهای واقعی علیه طالبان در قدرت، اعلام جهاد مسلحانه کردهاند. در مجموع تمام ساختار طالبان نشان میدهد که آنها در تشکیل دولتی با فراگیری فقط خودشان نیز مشکل دارند چه برسد با حضور بقیه گروههای غیر خودی؟چگونه کشورهای جهان به تشکیل دولت فراگیر از سوی طالبان دل بستهاند در حالیکه خبرهایی نیمه رسمی از حصر چهرههایی مانند عبدا... عبدا... یا حامد کرزای و... شنیده میشود و یا به جای مذاکره با جبهه مقاومت با هواپیماهای پاکستانی به این جبهه و پنجشیر حمله شده و دانشگاهش به آتش کشیده میشود؟ قطعا که همه میدانند مطرح کردن مرتب دولت فراگیر و امیدواری برای آن در چنین
شرایطی صرفا یک بازی مذموم سیاسی برای وقتکشی است و بها دادن بیشتر به طالبها برای استقرار و البته به رسمیت شناخته شدن این گروه، در خفا. به راستی دولتی که صرفا سیاستهای ایدئولوژیک واپسگرایانه خود را پیش میبرد و هوادارانش در خیابانها شعار مرگ بر دموکراسی سر میدهند و ملایانش نیز همینطور، چگونه باید دولتی فراگیر تشکیل دهد که این روزها مدام کشورهای شرق و غرب در بده بستانی سیاسی در مورد امید به آن سخن میگویند و براین دروغ تاکید دارند که این طالبان با آن طالبان فرق میکند؟
ارسال نظر