اصولگرایان میخواهند کشور را به صورت علیالحساب اداره کنند
عکس:آرمان ملی/ حجت سپهوند/آرمان ملی- احسان انصاری: اگرچه تلاش میشود اختلاف دیدگاه مجلس و دولت پوشیده باقی بماند اما این اختلافات در بزنگاههای مهم سر باز میکند. لایحه بودجه 1400به محل مناقشه دولت و مجلس تبدیل شد و به نظر میرسد این مناقشه نیز روی وضعیت معیشت مردم تاثیر منفی بگذارد. کلیات لایحه بودجه در حالی در مجلس رد شده که دولت مدعی است همه جوانب اقتصادی آن را رعایت کرده است. مجلس رأسا در این زمینه ورود کرده و برخی هزینههای بودجه را افزایش داده است. به نظر میرسد دغدغههای معیشتی مردم زیر پوشش دعواهای سیاسی مجلس و دولت پنهان مانده است. درحالیکه اصولگرایان به دنبال این هستند که از سکوی مجلس به ریاستجمهوری آینده دست پیدا کنند. به همین دلیل فعالیتهای انتخاباتی خود را آغاز کردهاند. برای تحلیل و بررسی این موضوع «آرمان ملی» با مهندس غلامعلی جعفرزاده نماینده سابق مجلس شورای اسلامی گفتوگو کرده است.
چرا رد کليات بودجه سال آينده در مجلس شوراي اسلامي بيش از آنکه مبتني بر ديدگاههاي کارشناسي باشد رنگوبوي سياسي داشته است؟
مجلس يازدهم در يک وضعيت سرگرداني قرار دارد. نمايندگان مجلس يازدهم در دوران انتخابات با شعارهاي خاص و با عنوان انقلابيگري وارد مجلس شدهاند. به همين دليل نيز تصميمات مجلس به شکلهاي مختلف هر روز با واکنش منفي مردم مواجه ميشود و نميتواند خود را از زير فشار افکار عمومي خارج کند. در چنين شرايطي با اقدامات ايذايي که انجام ميدهد تلاش ميکند مورد قبول مردم قرار بگيرد اما اقدامات آنها مورد قبول مردم نيست. در ماجراي بودجه نيز بايد عنوان کنم کليات بودجه بازنگشته و به همين دليل دولت نبايد دوباره بودجه را مورد بررسي قرار بدهد. کليات لايحه تنها در کميسيون تلفيق برگشت ميخورد و نه در صحن. اتفاقي که در صحن رخ داده به نوعي عدمپذيرش اصلاحات در بودجه توسط همه نمايندگان مجلس بود. به همين دليل لايحه ردشده بايد به کميسيون تلفيق بازگردد و در آنجا مورد بررسي مجدد قرار بگيرد. بنده از سخنان معاون حقوقي دولت تعجب ميکنم که عنوان کرده است: «قانون مسکوت است». اين در حالي است که قانون در هيچ کجا مسکوت نيست. در اتفاق اخير نمايندگان مجلس در صحن به گزارش کميسيون تلفيق رأي منفي دادهاند و مساله ديگري رخ نداده است. واقعيت اين است که برخي نمايندگان مجلس نميدانند به چه چيزي رأي ميدهند. طولاني شدن پروسه رأيدهي به بودجه و سردرگمي در اين زمينه خسارت به کشور وارد ميکند؛ کشوري که در شرايط تحريم قرار دارد و با بحران کرونا دستوپنجه نرم ميکند بايد تصميمگيريهاي دقيقتري داشته باشد.
چرا در چنين شرايطي تصميمات به صورت دقيقتر اتخاذ نميشود؟ اين نوع تصميمگيريها چه تاثيري در زندگي مردم ميگذارد؟
اينگونه تصميمگيريها با هر مبنايي که صورت بگيرد به مبناي بازار تبديل ميشود. هنگامي که در چنين تصميمگيريهايي مبنايي صورت نميگيرد، به معناي رهاشدگي بازار است. گويا شرايط به سمتي در حال حرکت است که بازار بايد مبناها را مشخص کند که اتفاق ناخوشايندي براي اقتصاد کشور است. از سوي ديگر، بودجه در حال حرکت به سمت چند دوازدهم است. اين رويکرد به معناي اين است که قرار است کشور در آينده به صورت عليالحساب و موقت اداره شود. اين در حالي است که در هيچجاي دنيا مشابه چنين رويکردي وجود ندارد. به نظر ميرسد فقدان يک چراغ راه باعث شده برخي نمايندگان سردرگم باشند. رئيس مجلس پروتکلهاي رفتاري بين سران قوا را رعايت کند. نبايد از مجلس به عنوان سکوي انتخاباتي استفاده کرد. از سوي ديگر، از تريبون مجلس گاه براي انتقامگيري استفاده ميشود. اين رويکرد داراي اشکال است که بايد تکليف مشخص شود.
دغدغههاي انتخاباتي در مجلس چه تاثيري روي کيفيت عملکرد نمايندگان و مديريت آنها گذاشته است؟
کار مجلس بسيار سنگين است و فرصت انتخاباتي براي کسي باقي نميگذارد. بنده به خاطر دارم نمايندگان مجلس اگر کوچکترين يادداشتي براي آقاي لاريجاني ميفرستادند ايشان حاشيههاي زيادي بر آن مينوشتند. اين در حالي است که اکنون فرصت خواندن لوايح را ندارند و بيشتر وقت صرف مسائل ديگر ميشود. اگر به نطقها در مجلس دقت کنيم متوجه ميشويم که نسبت به برخي از اتفاقات با اطلاعات کامل اظهارنظر نميکنند. در شرايط کنوني گاهي مجلس مانند ماشين بدونرانندهاي است که در جاده در حال حرکت است. از ديگران سوال ميکنند و به دنبال مقصر بيروني ميگردند. واقعيت اين است که تکنرخي شدن قيمت ارز روي قيمت 17هزار و 500 تومان آتش کشيدن سفرههاي مردم است. چرا برخي نمايندگان مجلس گمان ميکنند کارشناسان بودجه خواب هستند و متوجه نيستند که چه اقدامات اشتباهي در مجلس شکل ميگيرد. کميسيون تلفيق حدود350هزار ميليارد را به بودجه دولت اضافه کرده است. اين در حالي است که اين رقم را با درآمدهاي کاذب توليد کرده است. درآمدهايي مانند نرخ گمرک، نرخ سيگار، نرخ جرائم و نرخ ويزا از جمله منابع درآمد اين رقم اضافي است. اين اقدامات مجلس را به عامل گراني در کشور تبديل کرده است. بودجه يکساله نبايد محلي براي قانونگذاري باشد. براساس قانون اساسي بودجه کشور بايد با اسناد بالادستي تطبيق پيدا کند. وظيفه مجلس اين است که بررسي کند آيا دولت در مساله بودجهنويسي روي ريل قانون حرکت کرده يا خير. اگر شوراي نگهبان به وظيفه قانوني خود عمل کند بايد چنين بودجهاي را به دليل دست بردن کميسيون تلفيق در بودجه رد ميکرد.
به نظر ميرسد هدفگذاري اصولگرايان به دست آوردن سکان دولت آينده است و به همين دليل از مجلس به عنوان يک اهرم براي رسيدن به اين هدف استفاده ميکند. آيا اصولگرايان با اين روش به اهداف خود دست پيدا ميکنند؟
با شکست ترامپ در انتخابات رياستجمهوري آمريکا و پيروزي بايدن شرايط تغيير کرده است. اين در حالي است که اصولگرايان تندرو به ترامپ دل بسته بودند. رويکرد بايدن بهخصوص در زمينه بازگشت به برجام و انتخاب افرادي که در گذشته سابقه مذاکره با ايران را داشتهاند نشان داد شرايط به شکلي که اصولگرايان تصور ميکردند نيز ساده نيست. تراکم احساس خدمت به مردم و افزايش کانديداي انتخاباتي در بين اصولگرايان باعث شده بخشهايي از حوزههاي مديريتي کشور رها شود. اگر آمار دقيقي گرفته شود مشخص ميشود که برخي سران اصولگرا هر روز در يک استان بوده و در حال فعاليت انتخاباتي هستند. اغلب نيز شعار ميدهند و حرفهاي عوامپسند ميزنند. اين در حالي است که به نظر ميرسد بخش مهمي از کار ملت رها شده است. صداوسيما نيز در اختيار برخي اصولگرايان قرار گرفته که به واسطه آن تبليغات انتخاباتي خود را انجام بدهند. اين در حالي است که در اين وضعيت دولت به سيبل اصولگرايان تبديل شده که به شکلهاي مختلف مورد هجمه قرار ميگيرد. بنده قصد ندارم از دولت طرفداري کنم اما واقعيت اين است که درباره دولت بيانصافي ميشود. دولت در سختترين شرايط کشور را با هدايت رهبري مديريت کرد و هيچجا از نظر رهبري عدول نکرده است. شايد در برخي مسائل اختلاف ديدگاه نيز وجود داشته اما در نهايت نسبت به نظر رهبري تمکين کرده و به کشور کمک کرده است. دولت آقاي روحاني کشور را در وضعيت کرونا با خزانه خالي اداره کرده است. کدام يک از اصولگرايان ميتوانستند چنين کار مهمي را انجام بدهند؟ با اين وجود در شرايط کنوني دولت تنهاست و از سوي ديگر بخشهايي از کشور نيز رها شده است. همه اصولگرايان از همه ظرفيتهاي خود استفاده ميکنند که مبادا اصلاحطلبان در انتخابات رياستجمهوري به پيروزي برسند.
چرا چنين رويکردي در دستورکار اصولگرايان قرار گرفته است؟ پيروزي اصلاحطلبان در انتخابات چه پيامدهايي براي اصولگرايان خواهد داشت که تلاش ميکنند اين اتفاق رخ ندهد؟
همه مردم ميدانند بهترين دولت تاريخ جمهوري اسلامي دولت اصلاحات بوده است. پس از دولت اصلاحات هيچ کس نتوانسته آن دولت را تکرار کند. بايد اجازه داد اصلاحات در کشور صورت بگيرد وگرنه اگر از ابتداي شکلگيري دولت اصلاحات يا اعتدالگرا خشابهاي مخالفان براي زدن دولت پر شود که نميتوان چشمانداز روشني پيشروي کشور مشاهده کرد. براي تحليل وضعيت اصولگرايان بايد به شرايط تصميمگيري در مجلس دقت کرد. به هر حال عملکرد اصولگرايان در مجلس ميتواند بهترين نشانه براي دولت آينده باشد. اصولگرايان برنامهاي براي اداره کشور ندارند و فقط شعار ميدهند. اين وضعيت درباره دولت بعدي نيز وجود خواهد داشت. تنها مفري که اصولگرايان براي خود در نظر گرفتهاند هجمه و حمله به دولت مظلوم آقاي روحاني است. نکته ديگر اينکه در آمريکا رئيسجمهور تغيير کرده و در شرايط کنوني بايدن به دنبال اين است که اثبات کند تصميمات ترامپ اشتباه بوده است. ما نيز در اين زمينه بايد به بايدن کمک کنيم که نشان دهيم سياستهاي ترامپ در مقابل ايران و کشورهاي جهان اشتباه بوده است. از اين فرصت نيز بايد براي منافع ملي و مردم کشور استفاده کنيم. اين در حالي است که براي اينکه اصلاحطلبان نتوانند از اين رودخانه ماهي بگيرند سرچشمه را بستهاند که آب به مزارع پاييندست نيز نميرسد. در اين ميانه مردم را کسي نميبيند و مردم براي اين عده در اولويت نيستند. اين در حالي است که مردم بيش از هميشه گرفتارند و با مشکلات بيشماري در زندگي خود مواجه هستند. مشکلات مردم به اندازهاي زياد شده که هر کسي رئيسجمهور شود براي آنها تفاوتي ندارد. مردم اگر احساس کنند مسئولان دلسوز آنها هستند در رويکردهاي تصميمگيري مشارکت ميکنند. اين در حالي است که امروز چنين احساسي ندارند و گمان ميکنند مسئولان بيش از مشکلات مردم به فکر دعواهاي سياسي و جنگ قدرت هستند.
ديدگاه شما به عنوان نماينده سابق مجلس نسبت به رأي منفي نمايندگان مجلس يازدهم نسبت به شفافيت آراي نمايندگان چيست؟
از ابتدا رأي دادن به اين لايحه توسط مجلس يازدهم انتظار اشتباهي بود. شفافيت آرا به معناي اين است که مردم با ابتداييترين رفتار يک نماينده مجلس، که در دوران مبارزات انتخاباتي خود را کارشناس مسائل مختلف معرفي کرده، آشنا شوند. پس از رأيگيري اغلب نمايندگان عنوان کردند به اين لايحه رأي مثبت دادهاند. اين در حالي است که اگر چنين اتفاقي رخ داده بود اين لايحه رأي ميآورد. توصيه بنده براي تنوير افکار عمومي اين است که رأي همه نمايندگان به اين لايحه به صورت رسمي اعلام شود تا مردم بدانند چه کساني به اين لايحه رأي دادهاند و چه کساني با اين لايحه مخالفت کردهاند. شفافيت آرا به معناي اين است که نمايندگان در راستاي شفافسازي عملکرد خود به مردم اطلاعرساني کنند. اين در حالي است که تاکنون اين اتفاق رخ نداده است. به همين دليل نيز در راستاي محدود کردن آزاديهاي اجتماعي و حقوق شهروندي عمل کردهاند. بنده اطلاع موثق دارم که در جلسات خصوصي اين افراد مسائل تکاندهندهاي درباره حقوق مردم مطرح ميشود. به عنوان مثال بيان ميشود در چين به دليل اينکه کشاورزان از مسائل سياسي اطلاع ندارند به جاي آنها سياستمداران رأي ميدهند. اين افراد چنين مسائلي را درباره مردم ايران نيز در نظر دارند و براساس چنين تفکراتي در مجلس تصميمگيري ميکنند.
ارسال نظر