پیامد احتمالی توقف اجرای پروتکل الحاقی!
احمد زیدآبادی روزنامه نگار و فعال سیاسی
ايران رسماً به آژانس بينالمللي انرژي اتمي اطلاع داده است که از پنجم اسفند اجراي پروتکل الحاقي را متوقف ميکند. پروتکل الحاقي امکان بازديد سرزدة بازرسان آژانس از تأسيسات هستهاي کشورها را فراهم ميکند. هر چند که توقف اجراي پروتکل الحاقي به معناي اخراج بازرسان آژانس از کشور و لغو نظارت آنها بر تأسيسات هستهاي نيست، اما دسترسي آنها به اين تأسيسات را محدود ميکند. به همين دليل، اين مسأله مورد حساسيت آژانس و کشورهاي عضو آن است و ميتواند جنجالي بينالمللي برانگيزد. در واقع توقف اجراي پروتکل الحاقي بر اساس مصوبة مجلس صورت ميگيرد. طبق اين مصوبه ،هيأت دولت موظف است در جهت کاهش تعهدات برجامي ايران، گامهاي متعددي بردارد وگرنه عاملان سرپيچي از اين مصوبه با مجازات زندان روبرو خواهند شد. در همين زمينه، وزارت خارجه اعلام کرده است که اگر تا پنجم اسفند کشورهاي طرفِ برجام به تعهدات خود - لغو تحريمها - عمل نکنند جمهوري اسلامي اجراي پروتکل الحاقي را در آن روز متوقف خواهد کرد. روشن است که در هفت روز باقيمانده به اين ضربالاجل، احتمال لغو تحريمهاي اقتصادي ايران نزديک صفر است و بنابراين جمهوري اسلامي اجراي پروتکل الحاقي را متوقف خواهد کرد مگر اينکه در اين مدت، روسيه و چين به طوري جدي در اين زمينه مداخله کنند. در حقيقت مصوبة مجلس بر مبناي اين برآورد تصويب شده است که آمريکا و متحدان آن در شرايط کنوني امکان درگيري نظامي با جمهوري اسلامي را ندارند. بنا براين، هنگامي که گزينه نظامي عملاً جايي روي ميز نداشته باشد، طرف مقابل راهي جز تسليم در برابر شرط و شروطهاي مصوبة مجلس، پيش رو نخواهد داشت؛ چرا که در غير اين صورت، برنامة هستهاي ايران با تمام ابعاد آن به پيش خواهد تاخت. همانطور که پيش از اين نوشتم، اين اقدام بازي با ريسک بسيار بالاست. اين بازي در حقيقت مبتني بر فرمولي بينابين نيست و حرکتي از سرِ اعمال اقتدار است به طوري که اگر طرف مقابل در برابر آن کوتاه بيايد، به لحاظ عرف بينالمللي معنايي جز تسليم شدن آن نخواهد داشت. به نظرم حتي اگر محافلي در داخل دولت بايدن بخواهند شرايط جمهوري اسلامي را در مورد لغو سريع تحريمها در ازاي بازگشت آن به تعهدات مندرج در برجام گردن نهند، مجموعة حاکميت آمريکا و به خصوص متحدان آن در منطقه از جمله اسرائيل، اجازة اين کار را نخواهند داد. از همين رو، شايد تصور اينکه طرف آمريکايي گزينة نظامي را به طور کامل از روي ميز برداشته است تا اندازة زيادي غلوآميز باشد. حتي اگر به فرض، اين مسأله صحت هم داشته باشد، اسرائيل به صراحت از وجود چنين گزينهاي و آماده شدن براي آن سخن ميگويد. اسرائيليها در اينگونه موارد معمولا از گمراهسازي طرف مقابل سود ميجويند و بعضا دست به اقدامات غيرمترقبه و پيشدستانه و غيرمستقيم ميزنند. محافل رسمي در ايران متأسفانه ترجيح ميدهند که اين نوع بحثها در فضاي عمومي مطرح نشود و فقط «ناتواني و عجز دشمن» مورد تأکيد قرار گيرد. با چنين نگاهي، به نظرم احتمال بروز جنگ منتفي نيست حتي اگر تمام کشورهاي دخيل در بحران، آن را بدترين گزينه بدانند!
ارسال نظر