| کد مطلب: ۱۰۳۷۶۷۱
لینک کوتاه کپی شد

رسانه‌های فردی؛ رسانه‌های امروز

سعید اسلام‌زاده روزنامه‌نگار

 

 

 

 

 

روزي روزگاري بود که براي خواندن روزنامه و شنيدن راديو، آداب و آييني را بايد به جا مي‌آوردي و دست‌کم بايد سر ساعت 2 بعدازظهر مسيري را تا کيوسک روزنامه فروشي طي مي‌کردي يا با موج راديو ترانزيستوري کلنجار مي‌رفتي تا به صداي دلخواهت برسي. گاهي هم دسته‌جمعي راديو مي‌شنيديم و سر ساعت معين. اما امروز رسانه‌ها خيلي سهل‌الوصول شده‌اند. حتي مخاطبان هم حق دخل و تصرف در رسانه را پيدا کرده‌اند. رسانه‌هاي تعاملي، مدرن‌ترين شکل رسانه‌ها در زمانه ما هستند. اما با همه انواع رسانه‌ها که امروز در فضاي اينترنت وجود دارند، رسانه‌هاي شخصي مهم‌ترين مغازه‌هاي فردي در اين بازار بزرگ ارتباطاتند که از قضا برخي از آن‌ها از رسانه‌هاي رسمي با ميليارد‌ها دلار بودجه موفق‌تر عمل مي‌کنند. براي شناخت اين گونه از رسانه‌ها، بايد معناي رسانه را از آن‌چيزي که در کتاب‌هاي مباني ارتباط خوانده‌ايم متمايز کنيم. اينترنت و ارتباطات سايبري معاني واژه‌هاي کليدي علوم ارتباطات، مانند؛ رسانه و مخاطب را تغيير داده است. آنچه در کتاب‌هاي مباني علوم ارتباطات ذيل مدخل‌هاي رسانه و مخاطب آمده با مفهوم آن‌ها در رسانه‌هاي سايبري تفاوت ماهوي دارد. رسانه ديگر صرفاً بيانگر و بازنمايي‌کننده وقايع اجتماعي در قالب‌هاي مرسوم خبر و گزارش و ميزگرد و تاک شو نيست. مخاطب هم صرفاً شنونده و خواننده و بيننده‌اي نيست که در معرض اخبار و گزارش‌ها و تصاوير و متون قرار گيرد و کاري از دستش برنيايد. رسانه در سپهر سايبري به معناي فضايي به ابعاد چند پيکسل است که پيام‌دهنده مي‌تواند متن و تصوير و ويدئو را با هر مضموني منتشر کند و مخاطبان را که حالا دنبال‌کننده‌اند، با ديدگاه و زندگي شخصي و کاري خودش آشنا کند. از همه مهم‌تر اينکه مي‌تواند مخاطب يا دنبال‌کننده را نيز انتخاب کند. در سوي ديگر ماجرا، مخاطب به کاربر تغيير ماهيت داده است. تفاوت مخاطب و کاربر بسيار زياد است. کاربر در جايگاه پيام گيرنده مي‌تواند با پيام‌دهنده به‌طور مستقيم ارتباط بگيرد و حتي در متن پيام هم دخل و تصرف کند. اين تفاوت‌هاي اساسي ميان مفهوم رسانه سنتي و مدرن، باعث شده تا رسانه‌هاي رسمي که در طولاني مدت به شيوه‌هاي کلاسيک، اطلاع‌رساني کنند، تغيير روش دهند و آن‌ها هم به سوي رسانه‌هاي تعاملي تمايل پيدا کنند. امروزه بخش مهمي از وقايع مانند سيل و زلزله و حتي دزدي‌هاي شهري، پيش از آنکه در شبکه‌هاي رسمي منتشر شوند، در گوشي‌هاي تلفن همراه مردم از طريق شبکه‌هاي اجتماعي منتشر مي‌شود و تا پاي دوربين‌هاي تلويزيوني به محل حادثه برسد، تعداد زيادي از واقعه خبردار شده‌اند. اين ماجرا ترس عقب ماندن از رسانه‌هاي شخصي را براي شبکه‌هاي بزرگ رسانه‌اي برجسته کرده است و آن‌ها را واداشته تا دست به دامان مردم عادي شوند تا اخبار و گزارش‌هاي روزانه را براي‌شان ارسال کنند و به عنوان خبرنگاران افتخاري، مفتخر به حضور در رسانه‌اي معتبر باشند. در اين ميان کساني هم هستند که فقط با بازنشر محتوا‌هاي توليد شده براي خود کاربراني را دست و پا کرده‌ و از اين راه فرصت تبليغاتي مناسبي را نيز فراهم کرده‌اند. در نهايت اينکه رسانه‌هاي فردي، موقعيت ممتازي را در بازار پيام پيدا کرده است. در اين بازار گسترده، آنکه بتواند سلايق عموم مردم را به چنگ بياورد از نظر شبکه‌اي موفق عمل کرده است. اما اين موفقيت به قيمت از دست رفتن واقعيت در جامعه امروز است. و بزرگ‌ترين آسيب اين گسترش شبکه‌هاي فردي، انبوه اطلاعات بي‌فايده است که مغز ما را انباني از زباله‌هاي اطلاعاتي مي‌کند که ارزش افزوده‌اي جز افزايش تبليغات ندارد.

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار