خاطره جالب اکبر عبدی از سفر حج/ از شفای همسر تا ماجرای مهریه!
اکبر عبدی، بازیگر محبوب سینما و تلویزیون، در گفتوگویی جذاب از شفای معجزهآسای همسرش از سرطان سینه و سفر خانوادگی به مکه برای تشکر از خداوند پرده برداشت.

به گزارش آرمان ملی آنلاین، در ادامه نظر شما را به خواندن گوشه هایی از گفت و گوی جالب اکبر عبدی و علی ضیاء در برنامه بعضیا جلب می کنیم.
ضرغامی من و خانواده ام را به مکه فرستاد
اکبر عبدی در این برنامه سخنان متفاوتی درباره موضوعات گوناگون داشت که در ابتدای آنها عید قربان و غدیر و هفته دفاع مقدس را به همه تبریک گفت و در پاسخ به مجری برنامه که آیا خودش هم حاجی شده یا خیر، ماجرای رفتنش به مکه را این گونه توضیح داد:سال 78 بود که به خانه مان زنگ زدند و من از مهندس ضرغامی ممنونم که آن زمان در وزارت ارشاد بود. آن زمان به من اعلام کردند قرار است هنرمندان را به مکه ببرند و من هم برای دو روز دیگر آمادگی داشته باشم. من هم گفتم تنها که نمی شود! قرار شد دو ساعت بعد خبر بدهند. گفتم خانومم که شفا هم گرفته باید در این سفر باشد تا برای تشکر بیاید.
وی ادامه داد:وقتی زنگ زدند و گفتند قبول است، گفتم دخترم المیرا چه؟ او که 7، 8 سال بیشتر ندارد و او را کجا بگذاریم؟ با آمدن او هم موافقت شد و من این بار گفتم پس مادرم چه می شود اگر او نیاید مرا دعوا می کند. در فرودگاه بود که با آمدن مادرم هم موافقت شد و ما 550 هزار تومان برای آمدن او پرداخت کردیم. قرار بود بخشی از این پول را در قالب 100 دلار در مکه به هرکس پس بدهند. چقدر هم آن سفر خوش گذشت.
پدرم به محضردار پول داد و مهریه زنم به جای 110 سکه شد 11 سکه!
این بازیگر درباره ماجرای شفا پیدا کردن همسرش هم گفت:همسرم سرطان سینه داشت اما خدا خواست و با یک عمل خوب شد. من هم دوست داشتم او را برای تشکر از خدا به مکه بفرستم. او بعدها بدون من هم به حج رفت. هر بار هم به من می گفت اکبر چند تا از سکه های مهریه را بفروش تا به من مکه بروم! به او می گفتم مگر چند تا سکه مهرت است؟ او هم پاسخ می داد 110.
وی که بین جدی و شوخی صحبت می کرد، یادآور شد:اما پدر من به محضردار پول داده بود و او به جای 110 سکه در قباله 11 سکه نوشته بود. برای همین به همسرم گفتم تو حالا یه چیزی هم بدهکار هستی! او قباله ازدواج را که دید آن را به برادرهایش نشان داد و بین آنها هم دعوا شد که چرا هیچ کدام متوجه این موضوع نشده بودند. خوشبختانه پدرم به داد من رسیده بود!
اکبر عبدی درباره اهل خانواده بودن اظهار کرد:ما هنوز هم با هم زندگی می کنیم و خرجمان یک کاسه است. پدر و مادر و برادرها کنار همیم. همه کار می کنند و من و تو هم نداریم.
منبع: نمناک
ارسال نظر