چرا حوزه اجتماعی کسی را نگران نمیکند؟
سیدحسن موسویچلک - رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران
آرمان ملی آنلاین - هرکسی که کمی نسبت به حوزه اجتماعی دغدعه داشته باشد، نیاز به هیچگونه شاهدی هم ندارد که متوجه شود حال حوزه اجتماعی خوب نیست و اینکه برخی از این موضوعاتی که در کشور ما اتفاق افتاد، پیش از اینکه جنبههای اقتصادی و سیاسی داشته باشد، بیشتر جنبههای اجتماعی دارد. از اعتراضات اجتماعی گرفته تا همین بحث ورود به موج چهارم کرونا، پیام عدمهمکاری و توجه مردم در این بخش دقیقا به موضوع سرمایه اجتماعی برمیگردد که بدونشک کاهش سرمایه اجتماعی نتیجه عملکرد دولتمردان در ادوار مختلف تا امروز است که داریم میبینیم و روندی است که در جامعه داریم طی میکنیم. من به عنوان یک مددکار اجتماعی که بالغ بر 25 سال در عرصههای مختلف در کشور کار میکردم، هیچگاه حوزه اجتماعی دغدغه جدیام نبوده است. ما فکر میکنیم که همه موضوعات را با پول و قانون میتوانیم حل کنیم درحالی که آنچه الان در کشور ما نشانه گرفته شده و دارد تخریب میشود، اتفاقا ظرفیتهای اجتماعی و مولفههای اجتماعی است. مولفههایی که نه با زور و نه با پول و نه با قانون ترمیمش به آسانی نخواهد بود. اگر فرض را بر این بگیریم که بشود ترمیم کرد پذیرش این فرض هم باز سخت است، حوزه اجتماعی یکشبه تخریب میشود اما دهها سال طول میکشد تا تخریبی که انجام شده، تا حدودی ترمیم شود. اینکه الان موضوع کرونا و پیشگیری از آن نزد مردم اهمیت چندانی ندارد، اینکه نگاه نمیکنند چه تحولاتی در کشور دارد اتفاق میافتد و چه کسی قرار است رئیسجمهور شود و چه کسی قرار است به مجلس راه یابد، همه پیام است و عمدتا پیامهای اجتماعی است. کاهش اعتماد، بیتفاوتی، سر شدنها و کاهش مسئولیتپذیر است و بدونشک ادامه این روند میتواند نگرانیهای جدیتری را ایجاد کند. ولی نمیدانم چرا این وضعیت اجتماعی کسی را به درد نمیآورد؟ نمیدانم چرا نگران کارکردهای منفی چنین شرایطی در جامعه نیستیم؟ آنچه اکنون در جامعه ما در حوزه اجتماعی دارد میگذرد، عمیقتر شدن زخمهای اجتماعی یا تشکیل لایههای چندطبقه زیرزمین در حوزه اجتماعی است که ایجاب میکند ما جرات لایهبرداری از این لایههای زیرزمینی را داشته باشیم. من فکر میکنم در بسیاری از مواقع ما از ترس پیچیدگی مدیریت حوزه اجتماعی و از ترس ناتوانی در پاسخگویی به مطالبات در حوزه اجتماعی فقط روی واقعیتهای تلخ اجتماعی سرپوش گذاشتهایم؛ با رویکردهای مختلفی که برای سرپوش گذاشتن این حوزهها حاکم هست. اما حوزه اجتماعی صبر نمیکند ما رویکرد مناسبی را اتخاذ کنیم. حوزه اجتماعی صبر نمیکند جناحها با همدیگر یک کاسه شوند. حوزه اجتماعی هرچه جلوتر برویم، راههای جدیدی را برای تخریب جامعه باز میکند و شرایطی که در جامعه ایجاد میشود، آنوقت به مراتب مدیریت این حوزهها را سختتر، کنترل مسائل اجتماعی را دشوارتر و پاسخگویی به این مطالبات را به مراتب هزینهبرتر و طولانیمدتتر خواهد بود. گاهی نیز در این مسائل مزمن میشوند و در اینصورت دیگر امیدی به درمان نیست و چهبسا خود این مسائل، مسائل جدیدی را ایجاد میکنند. با توجه به حال و روز اقتصاد ما در کشور من فکر میکنم تاثیرپذیری متقابل این دو حوزه اجتماعی و اقتصادی از همدیگر، مشکلات مردم را بیشتر خواهد کرد. آنچه محور این یادداشت هست، مردم هستند. مردم در این شرایط دارند آسیب میبینند، مردم در این بیتفاتی دارند آسیب می بینند، مردم در این کاهش سرمایه اجتماعی دارند آسیب میبینند. اگر نگویم دارند له میشوند، که من هم عضوی از همین مردم هستم، اما تقریبا شبیه همین خواهد بود. به نظر میرسد دولت و حاکمیت برای تقویت ساختار اجتماعی باید اهتمام بیشتری بکند؛ همانگونه که در سایر حوزهها این اهتمام را دارد انجام میدهد و نمونههایش را داریم میبینیم. حوزه اجتماعی را سهل و آسان نگیریم؛ عوارض پیامدهای حوزه اجتماعی به مراتب ماندگارتر، ناگوارتر و زخمش عمیقتر خواهد بود. امیدوارم تا دیر نشده، مسئولان بیدار شوند و برای حوزه اجتماعی و برای مدیریت صحیح این حوزه با استفاده از آدمهای خودش برنامهریزی و تلاش کنند تا انشاءا... شاهد جامعهای باشیم که سرمایه اجتماعی، سلامت اجتماعی و ضریب امنیت همهجانبه در آن بالاتر باشد و مردم در این جامعه در ایفای مسئولیتهایشان هم گام بردارند و هم مطالبهگر حقوق خودشان در عین حال که به حقوق دیگران هم احترام میگذارند، باشند.
ارسال نظر