| کد مطلب: ۱۰۶۱۴۴۵
لینک کوتاه کپی شد

سیدجلال ساداتیان در گفت‌وگو با «آرمان ملی»:

به اشتباه فکر می‌کنیم که برخی کشورها با ایران نرد دوستی می‌بازند | دوستی‌ها و دشمنی‌های امروز کشورها بر اساس منافع ملی خودشان است

چندی پیش بود که نشست شورای همکاری خلیج فارس با همراهی روسیه در مسکو برگزار شد و طرفین در راستای همکاری و همگرایی بیشتر تفاهم کردند. در آن مراسم حتی سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه از احیای روابط عربستان و ایران ابراز خرسندی کرد و آن را راهگشا دانست، اما مواضع بعضا ضد ایرانی که در بیانیه پایانی شورای همکاری خلیج فارس مطرح شد تعجب و حیرت بسیاری را برانگیخت. در این نشست مشخصا مساله حق حاکمیت بر جزایر 3 گانه تنب کوچک، تنب بزرگ و ابوموسی که ادعای واهی و همیشگی امارات متحده عربی بود مطرح شد و جالب اینکه روسیه نیز مواضع امارات را تایید کرد و حتی در گامی به جلوتر صحبت از بررسی و رسیدگی به ادعای امارات در دادگاه‌های بین‌المللی را به میان آورد.

به اشتباه فکر می‌کنیم که برخی کشورها با ایران نرد دوستی می‌بازند | دوستی‌ها و دشمنی‌های امروز کشورها بر اساس منافع ملی خودشان است

به گزارش آرمان ملی آنلاین این مساله موجب شد تا بسیاری از تحلیلگران این نکته را مطرح کنند که با توجه به نوع رویکردهای روسیه و پیش از آن چین در قبال ایران و مساله حزایر سه گانه باید نوعی تجدیدی نظر در مناسبات با شرقی‌ها در سیاست خارجی کشورمان انجام شود و به عبارتی همه تخم‌مرغ‌های خود را در سبد روسیه و چین نگذاریم. این در حالی است که بسیاری معتقدند که ایجاد توازن در سیاست خارجی و نگاه متوازن به قدرت‌های شرقی و غربی می‌تواند مناسبات بهتر و موثر‌تری را برای ایران در قبال سایر کشورها به ارمغان آورد. در این راستا برای بررسی نوع موضع گیری روسیه در نشست اخیر شورای همکاری خلیج فارس، مواجهه ایران با قدرت‌های شرقی و لزوم بازنگری در سیاست خارجی «آرمان ملی» با سیدجلال ساداتیان، سفیر سابق ایران در انگلیس و تحلیلگر مسائل بین‌الملل به گفت‌وگو پرداخته است که می‌خوانید. 

عملکرد دستگاه دیپلماسی ایران و وضعیت آن را طی ماه‌های گذشته چگونه ارزیابی می‌کنید؟ 

مساله دیپلماسی و ارتباط با مسائل مختلف امروز دنیا یعنی مراقبت از مواضعی که هر کشوری دارد لازمه‌اش این است که دیپلماسی هم از مسیرهای رسمی و هم از مسیرها و کانال‌های مختلف دنبال شود و هم دیپلماسی عمومی مورد توجه باشد. به علاوه آن چیزی که پشتوانه‌های دیپلماسی ایجاب می‌کند. حال اینکه پشتوانه دیپلماسی چیست باید گفت؛ ژئوپلیتیک هر کشور متشکل است از عوامل مختلفی که قدرت یک کشور را تشکیل می‌دهد که به موجب آن می‌تواند پشتیبانی‌های لازم را برای پیشبرد سیاست خارجی خود تامین کند. این عواملی که امروز به عنوان عوامل قدرت یا عوامل ژئوپلیتیک یک کشور نام برده می‌شود بسیار متنوع و وسیع است، اما مهم‌ترین آنها امروزه مساله اقتصاد، داشتن پشتوانه‌های مردمی و داشتن سواحل، عمق استراتژیک، منابع خوب، نیروی انسانی کارآزموده و تحصیلکرده و داشتن انرژی است.

لذا می‌بینیم بسیاری از این عوامل هست به علاوه نیروی نظامی و انتظامی که بتواند امنیت کشور را نیز تامین کند. اگر شما در دنیای امروز تک ساحتی برخورد کردید و تنها به یک عامل قدرت تکیه کردید قاعدتا نمی‌تواند تمامی منظور شما را برآورده کند. ولو اینکه شما بخواهید آن عامل مهم را خیلی مهم‌تر از آنچه که می‌تواند تاثیر‌گذار باشد جلوه دهید. ما فکر کردیم بیشتر با تکیه بر قدرت و نیروی نظامی که لازم و جزء عوامل قدرت است به صرف آن می‌توانیم همه مسائل را حل و فصل کنیم. در حالی که ما می‌بینیم امارات با ترفندهای مختلف در طول زمان کم کم به سمت و سویی حرکت می‌کند که از هر فرصتی برای پیشبرد اهداف ناحق خود استفاده می‌کند که آن را جا بیندازد.

کما اینکه امارات سال گذشته در دیدار آقای شی. جین. پینگ در شورای همکاری خلیج فارس و حالا نیز با روسیه این کار را می‌کند و با غربی‌ها نیز تا حدودی کار را انجام داده و از دیپلماسی فرهنگی خود استفاده کرده و مسابقات مختلفی را تحت عنوان این جزایر استفاده می‌کند و از توریسم برای آن هدایایی که در اختیار شرکت کنندگان قرار می‌دهد بهره می‌برد تا برسد به این دیپلماسی‌هایی که به طور رسمی دیدارهای مختلف صورت می‌دهد و حتی سعی می‌کند در محافل حقوقی ناحق خود را حق جلوه دهد و به مساله چارچوب‌های سرزمینی ایران تعرض کند. در یک کلام و خلاصه اینکه رفتار ما باعث این شده که طرف مقابل جری شود و فکر کند که می‌تواند ناحق خود را به پیش ببرد. 

نوع مواجهه روسیه و چین با ایران را از این جهت که روابط راهبردی با ایران دارند اما همزمان با اعراب می‌نشینند و مسائلی خلاف منافع و حاکمیت ملی ایران مطرح می‌کنند را چگونه تحلیل می‌کنید؟ 

ما فکر می‌کنیم که کشورها با ایران نرد دوستی می‌بازند. در حالی که دوستی‌ها و دشمنی‌های امروز کشورها در دنیا بر اساس منافع ملی خودشان است. آنها وقتی می‌بینند که به تعبیر خیلی عامیانه سمت عرب‌ها چرب‌تر است چین و روسیه نیز مجیز آنها را می‌گویند و به آنها امتیاز می‌دهند. زمانی می‌توانیم مسائل خاص خودمان را به خوبی پیش ببریم و توقع داشته باشیم از کشورها که خودمان را قوی کنیم. قوی شدن ایران از طریق توازنی است که در روابط خارجی می‌توانیم به‌دست بیاوریم. نگاه کنید اعرابی که ما در گذشته چندان آنها را دسته بالا نمی‌گرفتیم امروز توازنی را بین دولت‌های مختلف از طرفی با آمریکا و اروپا و از سوی دیگر با روسیه و چین برقرار کردند.

ما فکر می‌کردیم که با سیاست ضد غربی می‌توانیم به چین و روسیه تکیه کنیم، اما این عملکرد اخیر روسیه و چین نشان داد که اساسا نگاه به شرق تاکنون نگاه درستی نبوده و از این بعد نیز نخواهد بود که ما بخواهیم تکیه خود را بر این بگذاریم که روسیه و چین بخواهند از ما حمایت کنند. ما نمی‌گوییم که با آنها قطع رابطه شود، بلکه اتفاقا با آنها هم باید ارتباط برقرار کنیم و با غرب هم ارتباط داشته باشیم. یعنی از طرفی با اروپا و از طرفی با روسیه و چین و حتی بقیه دولت‌ها مثل هند نوعی توازن برقرار گردد که طی آن منافع مردم تامین شود. نه اینکه فکر کنیم فقط تخم مرغ‌های خود را در سبد یک گروه خاص قرار دهیم. وقتی این اتفاق رخ دهد آنها نیز کاملا آنجا که منافعشان ایجاب می‌کند به ما بی‌اعتنایی می‌کنند. 

اینکه بارها تاکید شده سیاست ایران نگاه به شرق و همگرایی بیشتر با چین و روسیه است باعث نشده که آنها بخواهند با خیالی آسوده در قبال ایران آنطور که می‌خواهند عمل کنند و اساسا مواضع و منافع ایران را نیز در نظر نگیرند؟ 

اتفاقا همین‌گونه است و نتیجه‌اش نیز همان حرکتی است که از سوی چین و روسیه اتفاق افتاده است. از فاصله آذرماه سال گذشته تا امسال هم چین و هم روسیه به نوعی پاسخ رویکرد ایران را دادند. همان‌طور که گفتم سیاست خارجی ما به صورت اصولی باید تغییر کند. اینکه بگوییم با اینها قطع ارتباط کنیم و به سمت غرب برویم اشتباه است. همان‌طور که قطع رابطه با غرب و آمدن به سوی شرقی‌ها اشتباه است. بلکه اگر یک توازنی در سیاست و روابط خارجی کشورمان برقرار شود قاعدتا از سایر ابزارهای سیاست خارجی و سایر ابزارهای ژئوپلیتیک‌مان بهتر می‌توانیم استفاده کنیم و می‌توانیم موقعیت خودمان را ارتقا بخشیده و به چشم دنیا بیاوریم. در حالی که وقتی به این شکل در نوسان هستیم و تخم مرغ‌های خود را در سبد شرق می‌گذاریم اینگونه به ما پاسخ می‌دهند.

لذا اگر توازنی برقرار شود قاعدتا امکان مانور و امکان اینکه در مقاطع و جاهای مختلف بتوانیم اقتدار و موقعیت خودمان را به رخ دنیا بکشیم خواهیم داشت. ولی وقتی به این ترتیب پیش می‌رویم و خودمان را به یک طرف قضیه محدود می‌کنیم او هم تابع منافع خودش می‌فهمد که ما راه و چاره دیگری نداریم اینگونه کار خودشان را انجام می‌دهند. 

تحولات پیرامون برجام و مذاکرات پیدا و پنهان ایران و غرب پس از خروج راب مالی از تیم مذاکره کننده آمریکایی در هاله‌ای از ابهام قرار گرفته و آینده نه چندان روشنی در پیش‌رو است؛ این مساله را چگونه می‌بینید؟ 

امروز دنیا؛ دنیای اقتصاد است و یکی از بخش‌ها و عوامل موثر مساله اقتصاد است. در بحث اقتصاد کدام توازن را برقرار کرده‌ایم که طرف‌هایی که با شما می‌خواهند تعامل داشته باشند، احساس راحتی کنند و رابطه معقول و چارچوب داری را تنظیم و برقرار کنند. وقتی این کار را نکردیم و همان موقع که برجام به تصویب رسید گفتیم که آمریکا حق ندارد پای خود را به کشورمان بگذارد و با آمریکا کار بازرگانی صورت نگیرد آنها نیز مواضع خاص خود را اتخاذ کردند. یک آدم بیزینس منی مثل ترامپ هم می‌آید و به آن شکل از خود واکنش نشان می‌هد و می‌خواهد که با قلدری حرف خود را به پیش ببرد. بعد هم در دولت آقای روحانی تقریبا به جایی رسیدیم که کار را به یک سرانجامی برسانیم اما گفتند که باشد در دولت سیزدهم خودمان کار را جمع و جور تمام کنیم.

الان نیز که دولت خودشان روی کار است شعارشان این است که به کمتر از توافق 2015 رضایت نمی‌دهیم. بسیار خوب این خواسته خوبی است اما چگونه؟ آیا طرف مقابل شما هم بر این موضع هست یا شما در این موضع قرار دارید که طرف مقابل را نیز متقاعد کنید که همان امتیازات و همان شرایط را برای شما فراهم کند؟ پاسخ این است که خیر شرایط عوض شده و تغییر کرده است. امروز چانه‌زنی‌ها بر سر دادن امتیاز بیشتر و دریافت کمتر وجود دارد ولی چون اطلاع‌رسانی نمی‌کنند ما هم خیلی دقیق نمی‌توانیم اظهارنظر کنیم. واقعیت این است که اگر شفاف اطلاع‌رسانی کنند متکی به آن مسائل دقیق‌تر و راحت‌تر می‌شود صحبت کرد و گفت که موقعیت چیست و اکنون در چه شرایطی قرار داریم. خیلی نمی‌دانیم و صرفا بر مبنای روندی که تاکنون پیش آمده تحلیل و گفت‌وگو می‌کنیم. خب، این روند تاکنون این بوده که ما مطرح کردیم یکسری امتیازات خارج از برجام را دریافت کنیم. مثل اینکه گفتیم سپاه از لیست تروریسم خارج شود و یکسری امتیازاتی را مطالبه کردیم. آنها نیز در نقطه مقابل آمدند و چیزهای دیگری مثل قدرت دفاعی ایران و نفوذ منطقه‌ای ایران را مطرح کردند. 

اظهارنظرها و رویکردهایی که اخیرا از سوی روس‌ها در حمایت از امارات در ماجرای جزایر 3 گانه مطرح شده را چگونه تبیین می‌کنید؟ 

با این اتفاقات ایران بیشتر به توصیه چین وارد تعامل با عربستان شد. هرچند که قبل از آن نیز ایران چند بار با عربستان به واسطه عراق گفت و می‌کرد اما عملا خیلی پیشرفتی حاصل نشده بود. اما به محض اینکه چینی‌ها در دیدار آقای رئیسی مطرح کردند که می‌خواهیم در عربستان و خود ایران سرمایه‌گذاری کنیم و با این تنش منطقه‌ای نمی‌توانیم دیدیم که با حضور آقای شمخانی و مقام همتای سعودی با میانجی گری چین روابط برقرار شد. البته از این مساله استقبال هم می‌کنیم اینکه به مقدار زیادی در حال کاهش تنش هستند و حال می‌توان پشت‌سر این موضوع این برقراری روابط با امارات و سایر کشورها نیز صورت گیرد. ولی پرسش اینجاست؛ ابزارای که ما در اختیار داریم چیست که بلافاصله در همین فضا و موقعیت که ما با عربستان قضایای خود را پیش می‌بریم؟

عربستان به راحتی می‌تواند نشست شورای همکاری خلیج فارس و برخی از کشورهای منطقه مثل مصر را در مقابل اقای شی. جین. پینگ قرار دهد و بعد نیز آقای لاوروف با اعضای شورای همکاری خلیج فارس جلسه می‌گذارد و هر دو اینها مساله جزایر را مطرح می‌کنند. جالب است که هم روسیه و هم چین در بیانیه‌های خودشان به نفع امارات مساله جزایر را مطرح می‌کنند، چراکه امروز امارات هاب انرژی آنهاست و از قِبل ایران که دائم در تحریم بوده منطقه فجیره و حمریه دبی را به عنوان هاب انرژی قرار داده و منافع کلانی را می‌برد و در کنار این هم سایر قضایا مثل توریسم و سرمایه‌گذاری‌هایی چون ارتباطات بانکی، هواپیمایی و مسیرهای روت هوایی امتیازاتی است که از آنها بهره می‌برد و روز به روز هم بر ثروت خود می‌افزاید و موقعیت خود را ارتقا می‌بخشد. از طرفی ایران بین 7 تا 9درصد از ثروت و منابع و یک درصد جمعیت دنیا را در اختیار دارد. لذا باید خیلی بیش از اینها ثروت ایران بالاتر باشد.

نویسنده : حمید شجاعی

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار