ضربهای که ناخواسته مرگ آفرید؛ روایت متهم از قتل دوستِ دوستش
جوانی که به اتهام قتل یک جوان دیگر با ضربه چاقو در دادگاه حاضر شده بود گفت که این کار را در دفاع از دوستش انجام داده است.
به گزارش آرمان ملی آنلاین، یک سال قبل پیکر نیمهجان جوانی به نام میثم که با اصابت ضربه چاقو به شدت مجروح شده بود به یکی از بیمارستانهای ورامین منتقل شد. شدت ضربه واردشده به حدی زیاد بود که کادر درمان موفق به نجات جان او نشدند و با اعلام مرگ میثم از سوی تیم پزشکی، رسیدگی به موضوع وارد فاز جنایی شد.
پلیس بلافاصله تحقیقات خود را آغاز کرد و با بازجوییها متوجه شد میثم به ضرب چاقوی جوانی به نام میلاد جانش را از دست داده است.
در حالی که مشخص شده بود این درگیری منجر به قتل در یکی از بوستانهای ورامین رخ داده بود، شرکتکنندگان در نزاع بازداشت شده و همگی میلاد را به عنوان عامل جنایت معرفی کردند. به این ترتیب میلاد بازداشت شد.
میخواست برای تنبیه دوستم او را آزار بدهد
متهم به ماموران گفت در دفاع از دوستش به نام هومن وارد این درگیری شده و خودش با مقتول هیچ مشکلی نداشته است.
وی ادامه داد: من در کرج زندگی میکنم و آن روز به خانه خواهرم در ورامین رفته بودم. سر شب با دوستانم بیرون رفتیم، مشروب خوردیم و گل کشیدیم. داشتیم قدم میزدیم که میثم و دوستانش سمت ما آمدند. آنها با دوست من، هومن، درگیری داشتند.
این جوان بیان کرد: پسری به نام عادل از ماهها قبل با هومن درگیر شده بود. او میخواست برای تنبیه هومن او را مورد آزار و اذیت قرار بدهد. هومن از من کمک خواست و من هم برای کمک به او وارد دعوا شدم و از عادل خواستم او را رها کند. توجهی نکرد و من هم وارد درگیری شدم و او را نجات دادم. یکدفعه میثم که دوست عادل بود، وارد درگیری شد. عادل با چاقو به سمت ما حمله کرد و همان موقع میثم ضربهای به سرم زد که گیج شدم.
وی افزود: من اصلا میثم را ندیده بودم و هیچ مشکلی با او نداشتم. عقبعقب رفتم و روی زمین افتادم. همان موقع عادل به میثم گفت با چاقو به شکمش بزن، خودم دیهاش را میدهم. میثم میخواست مرا بزند که خودم را کنار کشیدم و چاقو با پایم برخورد کرد.
متهم گفت: همان موقع با سطل زباله برخورد کردم و سطل را روی خودم انداختم تا ضربههای چاقو با من برخورد نکند. آنها میخواستند مرا بزنند که برای دفاع از خودم چاقوی هومن را گرفتم. میخواستم یک ضربه به پای میثم بزنم، اما ناگهان برگشت و چاقو ناخواسته با سینهاش برخورد کرد.
حکم قصاص و نقض آن در دیوان عالی
با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
در جلسه رسیدگی پدر مقتول به عنوان ولی دم در جایگاه قرار گرفت و گفت: من درخواست قصاص دارم و گذشت هم نمیکنم. این پسر، جوانم را از من گرفته است. تا به حال او را ندیده بودم و اولین بار است که او را میبینم. پسر من بیگناه بود و حالا هم این پسر باید تاوان پس بدهد.
در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت و گفتههایش را تکرار کرد.
وی اظهار کرد: واقعا قصدی برای قتل نداشتم و در دفاع از خودم و هومن مجبور شدم ضربه بزنم. ضربهای هم که زدم به قصد کشت نبود.
سپس وکیل متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: موکلم برای دفع خطر دست به چاقو برده و اقدامش دفاع مشروع است. حتی کارشناسان پزشکی قانونی تایید کردهاند که متهم در آن درگیری 3 ناحیه از بدنش دچار چاقوخورده است.
در پایان هیأت قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند و متهم را به قصاص محکوم کردند، اما رای صادرشده در دیوان عالی کشور شکسته شد و متهم بار دیگر پای میز محاکمه رفت و این بار شاهدان ماجرا نیز به دادگاه احضار شدند.
اظهارات شاهدان/ شهادت دوست مقتول به نفع متهم
در آخرین جلسه رسیدگی به این پرونده، هومن به عنوان یکی از شاهدان پشت تریبون دفاع رفت و گفت: مدتی قبل میثم با من بر سر یک دختر اختلاف پیدا کرد. او گفته بود که قصد ربودن من و تجاوز به مرا دارد، برای همین آن روز وقتی با دوستم در پارک بودم، سراغم آمد و میخواست به زور مرا با خود ببرد.
وی ادامه داد: برای همین بین ما و میثم و دوستانش درگیری رخ داد. در این میان میلاد به هواخواهی از من وارد درگیری شد و وقتی دوست میثم به نام عادل با او درگیر شد، میثم چاقوی مرا گرفت که همان موقع میثم جلو آمد و میلاد به او ضربه زد.
یکی دیگر از دوستان متهم نیز در دادگاه حضور داشت که اظهارات شاهد اول را تائید کرد. سومین شاهد دوست میثم بود که بعد از این ماجرا به اتهام نامعلومی بازداشت شده و از زندان به دادگاه منتقل شد.
وی گفت: میثم به من زنگ زد و گفت میخواهد جوانی به نام هومن را با خود ببرد. من داشتم شام میخوردم که بلند شدم و خودم را به میثم رساندم. دوستان دیگرش را هم خبر کرده بود و در جریان درگیری، میلاد چاقوی هومن را گرفت و به او ضربهای زد.
در پایان متهم اظهار کرد: من برای دفاع از جان خودم و همچنین برای حمایت از دوستم که قصد تجاوز به او را داشتند، دست به چاقو بردم و قصد کشتن میثم را نداشتم.
قضات دادگاه برای صدور رای وارد شور شدند.
ارسال نظر