عجیب هزینههای اسبابکشی در تهران نجومی شد!
این روزها، هزینه اسبابکشی در تهران به میزانی رسیده که در بسیاری از موارد، از حقوق ماهانه یک کارگر هم فراتر میرود. این اختلاف فاحش میان دستمزد و مخارج جابهجایی، زندگی طبقه کارگر را با چالشهای تازهای روبهرو کرده است.

به گزارش آرمان ملی آنلاین به نقل از خبرآنلاین؛ اسبابکشی در تهران، دیگر صرفاً جابهجایی چند کارتن و مبل نیست؛ به پروژهای پرهزینه، فرسایشی و گاه غیرقابل اجرا تبدیل شده که برای بسیاری از خانوادهها، معادل با یک شوک مالی بزرگ است. در شرایطی که تورم افسارگسیخته هزینه مسکن، خوراک و حملونقل را بالا برده، حالا حتا نقل مکان از یک خانه اجارهای به خانهای دیگر میتواند بهاندازه یک سفر خرج روی دست خانوادهها بگذارد.
هزینه کرایه یک کامیونت مسقف برای حمل وسایل یک واحد ۷۰ تا ۹۰ متری در مناطق مختلف تهران، بین ۶ تا ۹.۵ میلیون تومان متغیر است. این عدد بدون درنظر گرفتن کارگر، بستهبندی، طبقات و مسیر است. همین خدمات پایه هم با توجه به روز هفته، منطقه مبدا و مقصد و ترافیک، ممکن است تا ۲۰ درصد نوسان پیدا کند.
مردم در گفتوگو با خبرآنلاین میگویند این هزینهها بهطرز عجیبی نسبت به سال قبل افزایش پیدا کرده است. یکی از شهروندان تهرانی که بهتازگی از خیابان جمهوری به تهرانپارس نقل مکان کرده، میگوید: «فقط برای ماشین و دو تا کارگر، بدون بستهبندی، ۱۴ میلیون تومان دادم. اصلاً باورم نمیشد. انگار دارن طلا جابهجا میکنن، نه یخچال و لباسشویی!»
هزینه کارگر برای ۳ ساعت اول بین ۵۵۰ تا ۷۵۰ هزار تومان برای هر نفر است. هر ساعت اضافه نیز بین ۲۵۰ تا ۳۵۰ هزار تومان آب میخورد. برای جابهجایی یک خانه معمولی که معمولاً ۴ تا ۵ ساعت طول میکشد، حضور دو یا سه کارگر الزامیست. در نتیجه، باید حدود ۳ تا ۴.۵ میلیون تومان تنها بابت دستمزد کارگر پرداخت کرد.
هزینه جابهجایی از طبقات بالا هم بار مالی جداگانهای دارد. برخی شرکتها بابت هر طبقه بدون آسانسور بین ۵۰۰ تا ۷۰۰ هزار تومان اضافه دریافت میکنند. در برخی موارد که آسانسور خراب است یا استفاده از آن ممنوع شده، کارگران این مبلغ را بهطور توافقی در محل تعیین میکنند و گاهی کار به بحث و چانهزنی میکشد.
اگر بخواهید خدمات بستهبندی حرفهای هم داشته باشید، باید برای خانهای با متراژ ۷۰ تا ۹۰ متر، بین ۸ تا ۱۵ میلیون تومان دیگر کنار بگذارید. قیمت کارتنها بین ۸۰ تا ۱۵۰ هزار تومان است و معمولاً هر خانه برای بستهبندی اصولی، به ۳۰ تا ۵۰ عدد کارتن نیاز دارد. یکی از مشتریان در همین رابطه میگوید: «من فقط ۱۲ میلیون دادم که بیان وسایل رو بستهبندی کنن. بعدشم فهمیدم کلی وسیله توی کارتنها آسیب دیده، اصلاً درست نچیده بودن.»
در کنار همه این موارد، اگر وسایل خاصی مانند پیانو، یخچال ساید، ماشین لباسشویی سنگین، گاوصندوق یا تردمیل دارید، شرکتها مبالغ جداگانهای طلب میکنند. هزینه جابهجایی یخچال ساید بین ۸۰۰ هزار تا ۲ میلیون تومان، پیانو بین ۱.۵ تا ۳ میلیون، و گاوصندوق بسته به وزن، تا ۴ میلیون تومان هم میرسد. برای همین برخی خانوادهها عطای حمل این وسایل را به لقایش میبخشند یا بهقول خودشان، «با نذر و دعا میفرستنش برای مستأجر بعدی!»
بیمه وسایل هم بهصورت اختیاری عرضه میشود و اغلب در فاکتور نهایی قید نمیشود. شرکتها معمولاً سقف بیمه ۲۰۰ میلیون تومانی را با نرخ بین ۱ تا ۲ میلیون تومان پیشنهاد میکنند، اما در عمل، مردم کمتر به آن اعتماد میکنند. یکی از مخاطبان میگوید: «تو قرارداد نوشته بودن بار بیمهست، ولی وقتی مبل ترک برداشت، گفتن این شامل بیمه نمیشه، چون خودت گفتی از طبقه پنج بیا پایین!»
نکته عجیب دیگر، تغییر نرخ در تعطیلات و روزهای جمعه است. اغلب شرکتها در این روزها بین ۱۵ تا ۳۰ درصد نرخها را افزایش میدهند. همین موضوع باعث شده برخی خانوادهها، بهجای آخر هفتهها، مجبور شوند وسط هفته اسبابکشی کنند، حتی اگر مرخصی گرفتن برایشان سخت باشد.
اما شاید مهمترین نکته در میان این اعداد و ارقام، مقایسه آنها با درآمد مردم باشد. حداقل دستمزد ماهانه کارگران در سال ۱۴۰۴ حدود ۱۰ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان تعیین شده. یعنی اگر یک کارگر بخواهد فقط یکبار در سال اسبابکشی کند باید تقریبا بیش از یک پایه حقوق خود هزینه کند. این یعنی جابهجایی خانه برای بخش زیادی از مردم، بهخصوص طبقات کمدرآمد، دیگر انتخاب نیست؛ بلکه یک بحران واقعی معیشتی است.
افزایش نرخ اجارهبها در تهران، منجر به موج گستردهای از جابهجاییها شده، اما حالا هزینه بالای اسبابکشی خود مانعی جدی برای نقل مکان شده است. خانوادهای که قبلاً از منطقه مرکزی تهران به مناطق ارزانتر مهاجرت میکردند، حالا با شنیدن نرخهای جدید باربری، ترجیح میدهند حتی در خانههایی با شرایط نامطلوب بمانند تا از زیر بار این هزینهها شانه خالی کنند.
در چنین شرایطی، نبود نظارت و نرخنامه مشخص، دست شرکتهای باربری را برای هرگونه افزایش دلبخواهی باز گذاشته است. اگرچه برخی اتحادیهها نرخهای تقریبی اعلام کردهاند، اما واقعیت بازار با آنچه روی کاغذ نوشته شده، تفاوت دارد. حالا دیگر اسبابکشی، نهتنها چالشی فیزیکی، بلکه بحرانی مالیست که بسیاری از خانوادهها را از پا درمیآورد.
ارسال نظر