| کد مطلب: ۱۱۸۰۸۸۵
لینک کوتاه کپی شد

آیا دلار بازهم رکورد می‌زند و بازار آهن ‌آلات را تکان می‌دهد؟

بازار ارز ایران این روزها به‌شدت زیر نظر فعالان اقتصادی، صاحبان صنایع و حتی مردم عادی است. کافی است خبر جهش نرخ دلار منتشر شود تا موجی از نگرانی و تحلیل‌ها در تمام بخش‌های اقتصادی شکل بگیرد. در این میان، بازار آهن و فولاد بیش از دیگر بخش‌ها تحت تأثیر نوسانات ارزی قرار دارد.

آیا دلار بازهم رکورد می‌زند و بازار آهن ‌آلات را تکان می‌دهد؟

 

ارتباط قیمت دلار با محصولات فولادی آن‌قدر نزدیک شده که می‌توان گفت دلار تعیین‌کننده اصلی قیمت آهن ‌آلات (ahanonline.com) در کشور است.

دلیل این وابستگی واضح است. بسیاری از مواد اولیه مورد نیاز فولادسازی مثل فروآلیاژها و مواد افزودنی وارداتی هستند یا قیمت‌شان در بازار جهانی با ارز خارجی تعیین می‌شود. همچنین، بخش بزرگی از تجهیزات تولید فولاد، از کوره‌های ذوب گرفته تا دستگاه‌های نورد، وارداتی است. با بالا رفتن نرخ ارز، هم هزینه راه‌اندازی و هم هزینه نگهداری این تجهیزات افزایش می‌یابد.

وقتی دلار رکورد می‌زند، بازار آهن دچار التهاب روانی می‌شود. فروشندگان معمولاً قیمت‌ها را بالا می‌برند تا از هزینه‌های آینده عقب نمانند و خریداران بین خرید فوری یا انتظار برای ثبات قیمت مردد می‌مانند. این شرایط باعث توقف بعضی پروژه‌های عمرانی و صنعتی و افت معاملات می‌شود. نمونه روشن این وضعیت، جهش دلار به ۱۰۰ هزار تومان در ابتدای شهریور ۱۴۰۴ بود. باوجود عرضه زیاد میلگرد، تقاضا کاهش یافت و بازار دچار رکود شد، درحالی‌که قیمت تیرآهن و ورق سیاه رشد چشمگیری داشت و فشار بیشتری به صنایع وارد کرد.

آیا این شرایط ادامه پیدا می‌کند؟ پاسخ این سؤال به عواملی مثل تاریخچه رکوردهای ارزی، رفتار روانی بازار، تصمیم خریداران و سیاست‌های دولت و بانک مرکزی بستگی دارد. آینده نرخ دلار، بی‌تردید مسیر بازار آهن‌آلات را نیز تعیین خواهد کرد.

دلار و نقش آن در تعیین قیمت آهن‌آلات

دلار در اقتصاد ایران نقش فراتر از یک ارز خارجی دارد؛ این اسکناس آمریکایی تبدیل به شاخصی برای اندازه‌گیری انتظارات تورمی شده و تقریباً تمامی کالاهای مهم از جمله آهن و فولاد به آن واکنش نشان می‌دهند. این وابستگی از چند جهت قابل بررسی است:

۱. هزینه مواد اولیه: بخش قابل توجهی از مواد اولیه مورد نیاز برای تولید فولاد، مانند انواع فروآلیاژها (مانند فرومنگنز، فروسیلیسیم)، کک متالورژیکی و حتی برخی افزودنی‌های خاص، یا مستقیماً وارد می‌شوند و یا قیمت‌گذاری آن‌ها در بازارهای جهانی تابعی از نرخ ارزهای معتبر جهانی است. حتی در مواردی که مواد اولیه داخلی هستند، هزینه حمل‌ونقل، که آن نیز تحت تاثیر قیمت سوخت و قطعات یدکی (که بخش زیادی از آن‌ها وارداتی هستند) قرار دارد، به نحوی به نرخ ارز گره خورده است. هرچه نرخ دلار بالاتر برود، هزینه تهیه این مواد اولیه برای صنایع فولادی افزایش می‌یابد. این افزایش هزینه، به‌صورت مستقیم به قیمت تمام شده مقاطع فولادی منتقل می‌شود.

۲. هزینه تجهیزات و سرمایه‌گذاری: ماشین‌آلات و خطوط تولید در صنایع فولادی، از کوره‌های ذوب القایی و قوس الکتریکی گرفته تا انواع ماشین‌آلات نورد، اغلب وارداتی هستند. خرید این تجهیزات، چه برای نوسازی و چه برای توسعه، به‌شدت به نرخ ارز وابسته است. افزایش نرخ دلار، هزینه سرمایه‌گذاری اولیه برای احداث یا توسعه کارخانه‌های فولادی را به‌صورت تصاعدی بالا می‌برد. این امر می‌تواند سرمایه‌گذاری‌های جدید را کند کرده و یا متوقف سازد. همچنین، قطعات یدکی و مواد مصرفی تخصصی مورد نیاز برای نگهداری و تعمیرات این ماشین‌آلات نیز غالباً وارداتی بوده و افزایش نرخ ارز، هزینه‌های جاری را نیز افزایش می‌دهد.

۳. هزینه انرژی: اگرچه بخش عمده‌ای از انرژی مورد نیاز صنایع فولادی (برق و گاز) در داخل تأمین می‌شود، اما قیمت‌گذاری این حامل‌های انرژی در بلندمدت می‌تواند با اتکا به هزینه‌های جایگزینی یا قیمت‌های صادراتی، تحت تاثیر نرخ ارز قرار گیرد. همچنین، وابستگی صنایع فولادی به ماشین‌آلات و تجهیزاتی که برای تولید و توزیع انرژی استفاده می‌شوند (مانند توربین‌ها، ترانسفورماتورها)، می‌تواند به‌صورت غیرمستقیم هزینه‌های انرژی را تحت تأثیر قرار دهد.

۴. صادرات: افزایش نرخ دلار صادرات فولاد را جذاب‌تر می‌کند. وقتی قیمت آهن آلات در بازارهای جهانی با دلار تعیین می‌شود و نرخ دلار در داخل کشور بالا می‌رود، سود حاصل از صادرات افزایش می‌یابد. این امر می‌تواند تولیدکنندگان را به‌سمت اولویت دادن به بازارهای صادراتی سوق دهد. اما، هم‌زمان با کاهش قدرت خرید داخلی به‌دلیل کاهش ارزش ریال، تقاضا در بازار داخل نیز کم می‌شود. این دو اثر متضاد، یعنی جذابیت بیشتر صادرات و کاهش تقاضای داخلی، می‌تواند تعادل بازار را بر هم زند.

۵تأثیر روانی و انتظارات: فراتر از اثرات واقعی هزینه‌ها، نرخ ارز بر انتظارات فعالان بازار تأثیر می‌گذارد. افزایش نرخ دلار، اغلب با افزایش انتظارات تورمی همراه است. در نتیجه، معامله‌گران و خریداران عمده، انتظار افزایش بیشتر قیمت‌ها را دارند. این انتظار می‌تواند منجر به خرید هیجانی یا احتکار کالا شود تا از زیان احتمالی در آینده جلوگیری کنند. این پدیده، خود به افزایش تقاضا در کوتاه‌مدت و بالا رفتن قیمت‌ها دامن می‌زند، حتی اگر هنوز اثرات واقعی افزایش هزینه‌های تولید به‌طور کامل در قیمت‌ها منعکس نشده باشد.

در مجموع، دلار نه تنها تعیین‌کننده هزینه‌های تولید و سرمایه‌گذاری در صنعت فولاد است، بلکه نقش محوری در شکل‌دهی به انتظارات و رفتار معامله‌گران ایفا می‌کند، که این خود عاملی کلیدی در نوسانات قیمتی این بازار است.

تاریخچه‌ای از رکوردهای اخیر دلار

در سال‌های اخیر، اقتصاد ایران بارها با جهش‌های شدید نرخ ارز روبه‌رو شده که اثر آن به‌سرعت در بازار آهن و فولاد نمایان شده است. این نوسانات بیشتر به‌دلیل ترکیب پیچیده‌ای از تحریم‌های اقتصادی، سیاست‌های پولی و مالی، کسری بودجه و فشارهای سیاسی و بین‌المللی رخ داده‌اند.

در سال ۱۳۹۷، با خروج آمریکا از برجام و تشدید تحریم‌ها، دلار از ۴۵۰۰ به بالای ۱۵ هزار تومان رسید و قیمت میلگرد حدود ۸۰ درصد بالا رفت. این شوک، هزینه ساخت‌وساز را به‌شدت افزایش داد. در سال ۱۳۹۹، پس از دوره‌ای آرامش نسبی، دلار از مرز ۳۰ هزار تومان گذشت و بار دیگر محصولات فولادی گران شدند.

روند افزایش قیمت دلار

سال ۱۴۰2 یکی از اوج‌های ارزی اخیر بود؛ دلار تا بیش از ۶۰ هزار تومان صعود کرد و میلگرد به حدود ۳۰۰۰ تومان در هر کیلو رسید. بسیاری از پروژه‌های عمرانی لغو یا متوقف شدند. حالا در اوایل ۱۴۰۴، دلار به نزدیکی ۱۰۰ هزار تومان رسیده و باوجود عرضه بالا، تقاضا کم شده است.

وابستگی فولاد به واردات و اثر روانی نرخ ارز، باعث شده این بازار همواره به اولین قربانی جهش‌های ارزی تبدیل شود و بدون اصلاح ریشه‌ای مشکلات اقتصادی، این چرخه ادامه خواهد داشت.

چگونه افزایش نرخ ارز بازار آهن‌آلات را تکان می‌دهد؟

افزایش نرخ ارز در ایران، به‌دلیل وابستگی اقتصادی و تورم ساختاری، دو اثر مهم بر بازار آهن‌آلات دارد.

  • اثر واقعی: هزینه تولید فولاد بالا می‌رود چون بسیاری از مواد و تجهیزات آن وارداتی است؛ با گران شدن دلار، بهای این نهاده‌ها به ریال بیشتر می‌شود و کارخانه‌ها ناچارند قیمت میلگرد، تیرآهن و سایر محصولات را افزایش دهند. همچنین، هزینه نوسازی و نگهداری تجهیزات بالا رفته و بهره‌وری کاهش می‌یابد.
  • اثر روانی: رشد دلار باعث شکل‌گیری انتظار افزایش قیمت می‌شود. این نگرش، دو رفتار ایجاد می‌کند: هجوم خرید برای پیشگیری از گرانی‌های بعدی و احتکار برای فروش در آینده با قیمت بالاتر. هر دو رفتار، عرضه را کاهش و قیمت‌ها را بیشتر می‌کند. بازار خرد، اغلب سریع‌تر و احساسی‌تر واکنش نشان می‌دهد، درحالی‌که بازار عمده‌فروشی با احتیاط بیشتری حرکت می‌کند.

درشرایط رکوردزنی دلار، این اثر روانی تشدید می‌شود؛ خریداران شتاب‌زده تقاضا را ناگهانی بالا می‌برند و فروشندگان، با کاهش عرضه یا نگه‌داشتن موجودی، از رشد قیمت‌ها بهره می‌برند. ترکیب این عوامل، باعث جهش کوتاه‌مدت قیمت و رکود نسبی معاملات پس از فروکش‌کردن هیجان بازار می‌شود

بررسی رفتار خریداران در شرایط رکوردزنی دلار

وقتی دلار به‌سرعت رکورد می‌زند، خریداران آهن‌آلات معمولاً به دو دسته تقسیم می‌شوند.

  1. خریداران شتاب‌کننده: این‌ها پیمانکاران بزرگ، تولیدکنندگان فعال و صادرکنندگانی هستند که توقف کار برایشان هزینه زیادی دارد. آن‌ها برای جلوگیری از زیان یا تأمین مواد پروژه‌های فوری، سریع خرید می‌کنند. گاهی هم موجودی انبارشان را زیاد می‌کنند تا بعداً با قیمت بالاتر بفروشند. این رفتار، تقاضا را موقتاً بالا برده و قیمت‌ها را سریع‌تر افزایش می‌دهد.
  2. خریداران انتظارکشنده: این گروه شامل کسب‌وکارهای کوچک و مصرف‌کنندگان عادی‌اند که خریدشان فوری نیست. آن‌ها امید دارند قیمت‌ها با گذر زمان یا دخالت دولت کاهش یابد. محدودیت نقدینگی و ابهام اقتصادی، باعث می‌شود منتظر بمانند. این انتظار، تقاضا را کاهش داده و بازار را به رکود می‌کشاند.

تعادل بین این دو گروه تعیین می‌کند بازار داغ بماند یا به رکود تورمی برسد؛ مثل اتفاق هفته اول شهریور ۱۴۰۴ برای میلگرد.

سناریوهای پیش‌روی بازار آهن‌آلات با جهش دوباره دلار

درصورت جهش دوباره دلار بالاتر از ۱۰۰ هزار تومان، طبق اخبار آهن آنلاین می‌توان سه مسیر متفاوت برای بازار آهن‌آلات متصور شد:

  • سناریوی اول – جهش ملایم و تورم کنترل‌شده: اگر دولت و بانک مرکزی بتوانند با سیاست‌هایی مثل مدیریت بازار نیما و کنترل واردات، شوک ارزی را مهار کنند، دلار ممکن است بین ۱۱۵ تا ۱۲۵ هزار بماند و تورم سالانه نزدیک ۶۰٪ شود. قیمت فولاد آرام‌تر بالا می‌رود، تقاضا کمی افت می‌کند، صادرات سودآور می‌ماند اما حجمش کمتر می‌شود و تولیدکنندگان روی کاهش هزینه‌های داخلی تمرکز می‌کنند.
  • سناریوی دوم – جهش محتمل و تورم فزاینده: اگر کنترل‌ها ناکام بماند، دلار می‌تواند تا ۱۳۵ هزار برسد و تورم به ۷۵٪ صعود کند. قیمت‌ها سریع‌تر افزایش می‌یابد و بازار داخلی، به‌خصوص ساخت‌وساز، دچار رکود سنگین می‌شود. صادرات جذاب‌تر اما محدودتر می‌شود و صنایع پایین‌دستی با فشار هزینه روبه‌رو خواهند شد.
  • سناریوی سوم – جهش شدید و تورم افسارگسیخته: در بحران سیاسی یا اقتصادی شدید، دلار می‌تواند از ۱۶۵ هزار فراتر رود و تورم بالای ۹۰٪ شود. قیمت فولاد غیرقابل پیش‌بینی، بازار نقدی و پرریسک، کاهش شدید تولید، تعطیلی برخی واحدها و رفتن بسیاری از معاملات به بخش غیررسمی محتمل خواهد بود.

سناریو بازار آهن

 

نقش سیاست‌های دولتی و بانک مرکزی در کنترل بازار آهن‌آلات

کنترل نوسان ارز و به‌دنبال آن مدیریت بازار آهن‌آلات، وظیفه مهم دولت و بانک مرکزی است. این نهادها با ابزارهایی مانند تعیین نرخ بهره (برای کنترل نقدینگی)، مدیریت بازار ارز از طریق نیما و سنا، تزریق ارز، اولویت‌بندی واردات و تخصیص ارز به صنایع و هماهنگی با وزارت صمت و گمرک، تلاش می‌کنند ثبات ایجاد کنند. همچنین کاهش کسری بودجه و انضباط مالی، نقش کلیدی در مهار تورم و حفظ ارزش پول دارد.

بااین‌حال، چالش‌هایی جدی وجود دارد: کمبود منابع ارزی به‌دلیل تحریم‌ها و بلوکه شدن دارایی‌ها، تحریم‌های تجاری که واردات و صادرات فولاد را مختل می‌کند، کسری بودجه مزمن و چاپ پول، ضعف هماهنگی نهادی، و فشارهای سیاسی یا اجتماعی که گاه سیاست‌های اقتصادی را متزلزل می‌کند.

در نتیجه، موفقیت این سیاست‌ها وابسته به مدیریت مؤثر اقتصاد کلان، کاهش وابستگی به واردات و ایجاد یک محیط باثبات برای کسب‌وکار است؛ در غیر این‌صورت اقدامات مقطعی ارزی، پایدار نخواهد بود.

آیا زمان خرید محصولات فولادی رسیده است؟

تصمیم‌گیری برای خرید محصولات فولادی در فضای اقتصادی پرنوسان ایران، به‌ویژه در دوره‌های جهش نرخ ارز، نیازمند رویکردی تحلیلی و چندوجهی است. نخست باید روند نرخ ارز را رصد کرد و در کنار آن سیاست‌های ارزی دولت و بانک مرکزی را بررسی نمود، چراکه تغییرات دلار تقریباً بلافاصله بر قیمت آهن و فولاد منعکس می‌شود. دوم، وضعیت بازار ساخت‌وساز و پروژه‌های عمرانی باید سنجیده شود، چون کاهش یا افزایش فعالیت‌های این بخش مستقیماً بر تقاضا اثر می‌گذارد. سوم، میزان موجودی انبارها در بازار و ظرفیت تولید کارخانه‌ها می‌تواند سرنخ‌هایی از فشار عرضه یا کمبود احتمالی بدهد. چهارم، محاسبه هزینه فرصت سرمایه اهمیت دارد؛ مقایسه بازده خرید آهن با سایر بازارها مثل طلا، ارز یا حتی سپرده‌های بانکی می‌تواند انتخاب بهینه را روشن کند. افزون بر این، شاخص‌های جهانی فولاد، قیمت سنگ‌آهن و شرایط صادرات یا واردات نیز عوامل مؤثر دیگری هستند که نباید نادیده گرفته شوند. در این میان، یکی از سوالاتی که ممکن است برای خریداران مقاطع فولادی پیش آید این است که آیا زمان خرید تیرآهن رسیده است؟ در این شرایط خاص، بررسی دقیق‌تر نیاز بازار، موجودی انبارها، و تغییرات قیمتی می‌تواند کمک کند تا بهترین تصمیم برای خرید مقاطع مختلف فولادی مختلف، از جمله تیرآهن، گرفته شود.

تحلیل کلی بازار تیرآهن درحال‌حاضر نشان‌دهنده شرایط نوسانی و نسبی است. پس از چندین هفته تغییرات قیمتی شدید، اکنون بازار وارد فاز ثبات نسبی شده است. در این وضعیت، تقاضا برای تیرآهن درحال افزایش است، که به‌ویژه در اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴ قابل‌توجه بوده است. این تحرکات بیشتر تحت تأثیر بهبود انتظارات سیاسی و کاهش نگرانی‌های تورمی قرارگرفته است.

مذاکرات سیاسی و اخبار اقتصادی درحال‌حاضر تأثیر زیادی بر تصمیمات خریداران و فروشندگان دارند. به‌ویژه اگر مذاکرات به نتیجه برسد، این مسئله می‌تواند به بهبود وضعیت بازار کمک کند و به کاهش نوسانات قیمتی منجر شود. در این شرایط، احتمال بازگشت پروژه‌های عمرانی و ساخت‌وساز بیشتر می‌شود و این خود موجب تقویت تقاضا برای تیرآهن خواهد شد.

چشم‌انداز آینده بازار آهن‌آلات

چشم‌انداز آینده بازار آهن‌آلات ایران به‌شدت وابسته به تحولات اقتصادی و سیاسی داخلی و خارجی است. اصلی‌ترین محرک آن، نرخ ارز است که هرگونه جهش یا افت شدید آن می‌تواند قیمت فولاد و مقاطع اصلی را دستخوش تغییر کند. درصورت تداوم مشکلات ساختاری مانند کسری بودجه و تورم بالا، خطر رکود تورمی جدی است؛ یعنی هم قیمت‌ها بالا می‌ماند و هم تقاضا کاهش می‌یابد. این وضعیت نه‌تنها برای فعالان فولاد، بلکه برای صنایع پایین‌دستی مانند ساختمان‌سازی، خودروسازی و لوازم خانگی نیز چالش‌آفرین خواهد بود.

در چنین شرایطی، تولیدکنندگان ممکن است به صادرات روی آورند، اما موفقیت آن به نرخ ارز، شرایط بازار جهانی و محدودیت‌های تجاری بستگی دارد. برای بهبود وضعیت، سیاست‌های حمایتی مانند کنترل تورم، تأمین پایدار مواد اولیه و انرژی، حمایت از نوسازی خطوط تولید و مدیریت نرخ ارز ضروری است.

همچنین سرمایه‌گذاری در فناوری و نوآوری می‌تواند وابستگی به واردات را کاهش داده و بهره‌وری را افزایش دهد. در نهایت، بقا در این بازار نیازمند مدیریت هوشمند هزینه و انعطاف‌پذیری در استراتژی فروش خواهد بود.

 

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار