«آرمان ملی» واکنشها به بیانیه جبهه اصلاحات را بررسی میکند
اصلاحات در بوته نقد اصلاحطلبان
آرمان ملی- حمید شجاعی: برون رفت از شرایط موجود و حرکت به سوی وضع مطلوب مسالهای بوده که همواره از چهرههای سیاسی و تحلیلگران گرفته تا مسئولان و دولتمردان از آن یاد کردهاند و هر یک به نحوی راهکارهایی را برای این مهم پیشنهاد دادهاند. اما واقعیت امر بر آن است که فصل مشترک بسیاری از این اظهارات مساله بازگشت به مردم و اولویت قراردادن مطالبات و خواستههای آنها بوده است. مسالهای که نمیتوان آن را نادیده انگاشت و بدون مردم و رای و نظرشان کاری از پیش نمیرود. این نگاهی است که چه مسئولان فعلی و چه مسئولان سابق نیز آن را تایید میکنند. چه اینکه اخیرا حسن روحانی رئیسجمهور سابق در دیدار با وزرای خود در دولت دوازدهم گفته است: «رابطه حاکمیت با مردم به این نیست که تعریف و تشکر کنیم از مردم، نه، مردم خواستهایی دارند، باید به خواست مردم توجه کنیم، مردم چه میخواهند، هیچ راهی برای نجات کشور وجود ندارد مگر اینکه همه ما نوکر مردم شویم. مگر اینکه حاکمیت را از آن مردم بدانیم. ملت ایران، ایران مال آنهاست؛ حاکمیت ملی یعنی افکار و نظرات مردم حاکم شود»، اما در کنار این مساله مهم بسیاری از لزوم اصلاحات اقتصادی، سیاسی و اداری و مقابله با فرآیندهای فسادخیز نیز صحبت میکنند. تغییر رویکردها، راهبردها، تصمیمات و اقدامات در راستای منافع ملی و در مسیر توسعه و پیشرفت دیگر نکتهای است که میتوان بدان اشاره کرد.

انسجام ملی و همبستگی اجتماعی که در جریان جنگ 12 روزه با رژیم صهیونیسیتی در جامعه ایجاد شد نشان از این داشته و دارد که امروز مردم در کنار حاکمیت و و تمامیت کشور خود قرار گرفتهاند و خواهان آن هستند که دیگر به رویکردهای گذشته بازنگردیم و بر مبنای مطالبات و رویکردهای امروز جامعه به تصمیم و اقدام بپردازیم. بازگشت به مردم باعث خواهد شد که مردم نیز اعتماد از دست رفته و سرمایه اجتماعی کاهش یافته را تقویت کنند و شاهد تحکیم روابط دولت- ملت باشیم. آنچه مسلم است باید از انسجام و وحدت بهدست آمده حفاظت و حراست کرد. لذا در چنین شرایطی انتظار این است که این رویکرد در تمامی دستگاهها، سازمانها و زیر مجموعههای نهادهای مختلف حاکمیت نیز ساری و جاری گردد. اینگونه نباشد که در کلیت حاکمیت سخن از انسجام ملی و همبستگی اجتماعی باشد.
* بیانیه جبهه اصلاحات
چندی پیش بود که جبهه اصلاحات ایران با انتشار بیانیهای با بیان بخشی از مخاطرات و تهدیدهای جدی پیشروی، برقراری آشتی ملی و ترک تخاصم در داخل و خارج از کشور را تنها راه نجات کشور و فرصتی طلایی برای تغییر و بازگشت به مردم اعلام کرد. در این بیانیه آمده است: امروز در این بزنگاه تاریخی، سه راه پیش روی ملت و حاکمیت است: الف. تداوم وضع موجود؛ با آتشبسی شکننده و آیندهای مبهم ب. تکرار الگوی ۲۲ سال گذشته؛ مذاکره تاکتیکی برای خرید زمان، بیآنکه ریشه بحرانها درمان شود ج. انتخاب شجاعانه آشتی ملی و ترک تخاصم در داخل و خارج کشور؛ با هدف اصلاح ساختار حکمرانی و بازگشت به اصل حاکمیت مردم از طریق برگزاری انتخابات آزاد و حذف نظارت استصوابی و از سوی دیگر پایان دادن به تنشزایی و انزوای بینالمللی جبهه اصلاحات ایران، بر اساس استراتژی اصلاح از درون، آشتی ملی و نتایج حاصل از آن را تنها راه نجات کشور و فرصتی طلایی برای تغییر و بازگشت به مردم میداند و بیتردید بدون پرداختن به اصلاحات ساختاری عمیق، آشتی ملی و عفو عمومی، صرفا به یک نمایش سیاسی بدل خواهد شد. همچنین جبهه اصلاحات نقشه راهی هم برای انجام اصلاحات مطرح کرده که در بخشی از آن آمده است: اعلام عفو و بخشودگی عمومی، برداشتن حصر مهندس میرحسین موسوی و دکتر زهرا رهنورد، رفع محدودیتهای سیاسی سیدمحمد خاتمی، آزادی همه زندانیان سیاسی، عقیدتی و فعالان مدنی و پایان دادن به سرکوب منتقدان مصلح برای بازسازی اعتماد ملی و ترمیم شکافها، تغییر گفتمان حکمرانی به توسعه ملی از طریق تدوین و اجرای «دکترین توسعه و آبادانی ایران» بر محور رفاه، آبادانی و کرامت شهروندان، به جای اولویتدادن به منازعات ایدئولوژیک؛ بازنگری در رویکردها و سیاست امنیت داخلی و حفظ توان دفاعی بازدارنده، در کنار کاهش نگاه امنیتی به جامعه و حذف نگاه گزینشی «خودی و غیرخودی»؛ اصلاح رویکرد و مدیریت صداوسیما و آزادی رسانهها و حذف سانسور. در ادامه این بیانیه آمده است: به باور جبهه اصلاحات ایران، رکن بازگشت به مردم بر این اصل استوار است که اکنون یک فرصت طلایی تغییر پیشروی ملت و حاکمیت قرار دارد و میتواند به سکوی پرش برای توسعه پایدار، بازسازی سرمایه اجتماعی و تعامل عزتمندانه با جهان تبدیل شود. حال آنکه هرگونه بیاعتنایی به ضرورت تغییر، کشور را به مسیر فروپاشی تدریجی سوق میدهد.
* واکنشها به بیانیه اصلاحطلبان
هر چند که بسیار صحبت از بازگشت به مردم، تغییر شرایط و عدم بازگشت به گذشته مطرح میشود اما این رویکرد را نمیتوان به نوعی تغییرات کلان در همه حوزهها نسبت داد و آنچه که در بیانیه جبهه اصلاحات آمده نیز بسیار آرزومندانه به نظر میرسد. چه اینکه این بیانیه با بیانیه اخیر ۱۹۱ نفر یا رویکرد طیف روزنهگشا تفاوت روشنی دارد، اما قدر مسلم برای جلب نظر مردم و بازگرداندن سرمایه اجتماعی کاهش یافته جریان اصلاحات کافی به نظر نمیرسد. چرا که این مسائل سابق بر این نیز مطرح شده و مطلب تازهای در آن دیده نمیشود. هر چند که آنچه در بیانیه جبهه اصلاحات آمده به نحوی وفاق ملی مسعود پزشکیان را نیز نقض میکند. اما این بیانیه بدون واکنش نیز نماند پس از انتشار بیانیه جبهه اصلاحات شاهد واکنشهای مختلف و متفاوتی نسبت به این بیانیه بودیم که جملگی در نفی و مذمت این بیانیه بودند. محمدرضا جلائیپور فعال سیاسی اصلاحطلب و از طیف روزنهگشاها در کانال تلگرامی خود چندین پرسش اساسی مطرح کرده و از نویسندگان بیانیه خواسته که بازنگری کرده و درسآموختههای منطقه و جهان را در تحلیلهای خود لحاظ کنند. او میپرسد: «آیا محتوای بیانیه پس از جنگ ۱۲ روزه و نسلکشی غزه تغییر کرده است؟ چرا بیانیه نسبت به تغییرات قدرت جهانی و ضرورت ائتلافسازی منطقهای بیتوجه است؟ آیا پیشنهاد تعلیق غنیسازی و توافق جامع با آمریکا، بدون لحاظ خطوط قرمز امنیت ملی، قابل تحقق و مسئولانه است؟ چرا اولویتدهی به رضایت طبقه متوسط و فرادستان اقتصادی، بدون توجه به تابآوری اقتصادی محرومترین شهروندان انجام شده است؟ جلائیپور همچنین بر ضرورت پرهیز از زبان ستیزهجویانه، تقویت توان دفاعی و استفاده از ظرفیت رقبا به عنوان بخشی از راه حل تاکید کرده است». از طرفی سعید آجرلو، فعال سیاسی اصولگرا و از چهرههای نزدیک به قالیباف نیز نوشت که بیانیه شبیه «نامه جام زهر مجلس ششم» است و بخشهایی از آن، به ویژه در حوزه سیاست خارجی، «رمانتیک، سادهانگارانه و شورشی علیه اصول انقلاب اسلامی و امنیت ملی» است. همچنین کاربری در فضای مجازی نوشت: بیانیه جبهه اصلاحات ایران، رویاپردازی تمامعیار است.
ارسال نظر