| کد مطلب: ۱۱۸۴۹۸۹
لینک کوتاه کپی شد
سناریوهای تکراری ترامپ

«آرمان ملی» گزارش می‌دهد

سناریوهای تکراری ترامپ

آرمان ملی: دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا، پیش از آنکه راهی نشست شرم‌الشیخ شود تا مقدمات توافق صلح میان حماس و اسرائیل را در هماهنگی با مصر و با حضور سران کشورهای عربی و اروپایی فراهم کند، وارد تل‌آویو شد.

این سفر، که در نگاه نخست حرکتی در مسیر دیپلماسی صلح آمریکایی به نظر می‌رسد، در واقع نمایشی حساب‌شده از استراتژی و سیاست خارجی ترامپ بود؛ استراتژی‌ای که او آن را «صلح از طریق قدرت» می‌نامد. دیدار او با بنیامین نتانیاهو، بیش از آنکه گفت‌وگویی برای پایان دادن به جنگ باشد، به صحنه‌ای برای نمایش توانایی او در مدیریت بحران‌های خاورمیانه شباهت داشت. ترامپ در سخنرانی خود در اسرائیل اعلام کرد که «در این مدت هشت جنگ را به اتمام رسانده‌ام و اکنون باید جنگ میان حماس و اسرائیل را نیز به فهرست جنگ‌هایی که به پایان رسانده‌ام، اضافه کرد.» این جمله‌ی به ظاهر ساده، پیام روشنی در خود دارد: او می‌خواهد تصویری از خود به عنوان رهبر صلح‌طلب اما مقتدر ارائه دهد؛ رهبری که می‌تواند با استفاده از فشار نظامی و اقتصادی، دشمنان ایالات متحده را پای میز مذاکره بنشاند و از دل جنگ، صلح بیرون بکشد.

+دیدگاه ترامپ در مورد ایران

ترامپ در بخشی دیگر از سخنان خود در اسرائیل و در دیدار با نتانیاهو و مقامات امنیتی و مذهبی این رژیم، به مسئله ایران و توافق هسته‌ای دوران اوباما، موسوم به برجام، پرداخت. او گفت: «نتانیاهو به واشینگتن رفت تا به اوباما بگوید این توافق بد است، اما مثل این بود که با دیوار حرف می‌زند. اوباما ایران را به اسرائیل ترجیح داد. من آمدم و آن توافق را لغو کردم.» رئیس‌جمهور آمریکا سپس تصریح کرد: «مشکلات اسرائیل از وقتی شروع شد که اوباما توافق فاجعه‌بار ایران را امضا کرد.» این سخنان بار دیگر تأکید می‌کند که ترامپ همچنان بر همان رویکرد ضدبرجامی خود پافشاری دارد و لغو آن توافق را یکی از افتخارات دوره ریاست‌جمهوری‌اش می‌داند.

نتانیاهو نیز در سخنانی خطاب به ترامپ در کنست گفت: «آقای رئیس‌جمهور، این هفته یهودیان سراسر جهان کتاب «جامعه» را می‌خوانند. در کتاب مقدس لحظات معجزه‌آسایی وجود دارد، یکی از آنها تصمیم شما برای بمباران تأسیسات فردو در ایران بود. آن تصمیم نقطه عطفی در تاریخ بود.» او افزود: «من فکر می‌کنم آن اقدامات، توازن قدرت در جهان را تغییر دادند. از شما متشکرم که از توافق هسته‌ای فاجعه‌بار با ایران خارج شدید. به لطف کمک شما، برنامه تسلیحات هسته‌ای و موشک‌های بالستیک ایران بار دیگر به عقب رانده شده است.» در واقع، نتانیاهو با این سخنان، بار دیگر تلاش کرد نقش ترامپ را نه‌فقط به عنوان یک متحد سیاسی، بلکه به‌عنوان ناجی امنیت اسرائیل جلوه دهد. اما فراتر از لایه‌های تبلیغاتی این سخنان، پیام اصلی روشن است: اسرائیل همچنان خواستار استمرار فشار بر ایران است، و ترامپ نیز این فشار را ابزار اصلی تحقق «صلح» مورد ادعای خود می‌داند؛ صلحی که از نظر او بر پایه برتری نظامی استوار است.

+ترامپ و صلح با ایران

در همین ارتباط خبرگزاری فرانس‌پرس گزارش داد که رئیس‌جمهور آمریکا در جریان سخنرانی خود در پارلمان اسرائیل از تمایلش برای دستیابی به «توافق صلح با ایران» سخن گفت. او اظهار داشت: «می‌دانید عالی می‌شود اگر بتوانیم با آنها به توافق صلح برسیم. جالب نمی‌شود؟ من فکر می‌کنم آنها هم می‌خواهند.» این جملات، در ظاهر نشان‌دهنده چرخشی نرم در لحن ترامپ نسبت به ایران است، اما در واقع، نشانه‌ای از همان سیاست قدیمی فشار حداکثری با زبانی تازه است. ترامپ در ظاهر از صلح سخن می‌گوید، اما پیش‌شرطی برای این صلح می‌گذارد که برای تهران غیرقابل‌پذیرش است: پذیرش اسرائیل به‌عنوان یک کشور مشروع. این شرط، نه‌تنها با مبانی سیاست خارجی جمهوری اسلامی در تضاد کامل است، بلکه در فضای داخلی ایران نیز هیچ جایگاهی ندارد. سیاست رسمی تهران مبتنی بر عدم شناسایی رژیم اسرائیل است و حتی در شرایطی که ایران در جنگ مستقیم با اسرائیل قرار ندارد، این موضع اصولی تغییر نخواهد کرد. با این حال، ترامپ به نظر می‌رسد در پی آن است که از طریق تشدید تنش‌ها یا حتی یک درگیری محدود نظامی میان ایران و اسرائیل، فضای لازم را برای تحمیل چنین شرطی فراهم کند. او می‌خواهد با تکرار الگوی فشار و بحران، تهران را به نقطه‌ای برساند که پذیرش صلح با اسرائیل، به عنوان تنها راه گریز از جنگ، جلوه کند. در واقع، ترامپ به دنبال نوعی «صلح تحمیلی» است؛ صلحی که از مسیر تهدید و فشار می‌گذرد و هدف نهایی آن تغییر بنیادین در جایگاه ایران در منطقه و مشروعیت‌ بخشی به اسرائیل است.

+ ایران به شرم‌الشیخ نرفت

در حالی‌که کشورهای اروپایی و عربی در تلاش برای پایان دادن به جنگ غزه بودند، ایران از سوی آمریکا و مصر برای شرکت در اجلاس شرم‌الشیخ دعوت شد. اما تهران به‌صورت رسمی اعلام کرد که در این نشست شرکت نخواهد کرد؛ هرچند از روند آتش‌بس حمایت می‌کند. این تصمیم، صرفاً یک غیبت دیپلماتیک نبود، بلکه در واقع، پاسخی روشن و صریح به پیشنهادهای غیررسمی واشنگتن برای آغاز گفت‌وگو درباره «صلح منطقه‌ای» محسوب می‌شود. ایران با این اقدام نشان داد که هیچ‌گونه مذاکره‌ای را که به رسمیت شناختن اسرائیل را در پی داشته باشد، نمی‌پذیرد. در حقیقت، پاسخ تهران به دعوت مصر و آمریکا، پاسخی سیاسی و ایدئولوژیک بود؛ پاسخی که بر مبنای اصول ثابت سیاست خارجی جمهوری اسلامی استوار است. مقامات ایرانی با عدم حضور در شرم‌الشیخ، به‌نوعی به واشینگتن یادآوری کردند که سیاست خارجی ایران تابع آرزوهای یا بازی‌های سیاسی کاخ سفید نیست.

+جمع‌بندی

سفر ترامپ به اسرائیل و اظهارات او درباره صلح با ایران را می‌توان بخشی از یک سناریوی گسترده‌تر دانست؛ سناریویی که هدفش نه رسیدن به آرامش پایدار در خاورمیانه بدون حضور ایران قدرتمند، بلکه بازسازی نظم منطقه‌ای بر پایه هژمونی آمریکا و مشروعیت اسرائیل است. او در حالی از پایان جنگ‌ها و آغاز صلح سخن می‌گوید که صلح مورد نظرش در عمل به معنای تسلیم طرف مقابل است. همان‌گونه که در قبال حماس، ابتدا از فشار نظامی و سپس از مذاکرات سخن گفت، در مورد ایران نیز همین مسیر را دنبال می‌کند: فشار، تهدید، و در نهایت دعوت به صلحی که تنها یک‌سوی آن قدرت دارد. ایران اما با رد دعوت به شرم‌الشیخ، نشان داد که این بازی را می‌شناسد. صلحی که ترامپ از آن سخن می‌گوید، بیش از آنکه بر گفت‌وگو و احترام متقابل استوار باشد، ادامه‌ای از سیاست فشار حداکثری در لباسی تازه است؛ تسلیم در برابر صلح.

 

 

منبع : آرمان ملی

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار