«آرمان ملی» گزارش میدهد
از هاری تا مرگ؛ نتیجه افزایش سگهای ولگرد
آرمان ملی – شفق محمدحسینی: در سالهای اخیر در فضای اجتماعی و همچنین فضای مجازی، فعالان محیط زیست تلاش برای حفظ حیات وحش و توجه بیشتر مردم به حمایت از حیوانات، کردند.

اما در عمل اوضاع آنطور که خود این فعالان میخواستند هم پیش نرفت. این مساله در جزئیات به سمتی رفت که عادت غذادادن به سگهای ولگرد و گربهها، تا جایی در کوچه و خیابان نهادینه شد، که برخی امروز حتی برای این حیوانات غذای پخته میآورند. این غذادادنها حالا حتی سبک زندگی سگها و گربههای ولگرد را هم برهم زده است. با افزایش جمعیت این سگها، بسیاری از حیواناتی که در طبیعت بودند، مانند روباهها، با حمله گروهی این سگها مواجه شده و از بین رفتند. به طوری که اگر تا چند سال قبل در محیطهای کوهستانی تعدادی روباه را مشاهده میکردی، حالا به هر طرف که نگاه میکنی، تنها حجمی قابل توجه از سگهای ولگردی را مشاهده خواهی کرد، که در سالهای اخیر به بسیاری از افراد، از کودک گرفته تا بزرگسال، حمله کردهاند. این درحالی است که اغلب مردم، مطابق آنچه مشاهده میکنند، ترجیح میدهند، با نگاهی یکسویه به این مساله نگاه کنند. هیچکس خبری از میزان دقیق گازگرفتگیها و حتی تعداد دقیق کودکانی که از این گزیدگیها دچار آسیب شدند ندارد. اما همین چندروز قبل بود که کودکی به نام امیرعلی قاسمی قاسموند، که 11سال بیشتر نداشت و اهل مسجد سلیمان بود، پس از حمله سگهای ولگرد به او، از ناحیه صورت دچار آسیب میشود و در نهایت در بیمارستان جان عزیزش را از دست میدهد.
برخی کوهنوردان نیز از حمله گلهای این سگها به مردم در برخی مناطق کوهستانی تهران خبردادند. به گفته یکی از آنها سال گذشته در منطقه دربند، سگی به یک کودک افغان حمله کرد و اگر تعدادی کوهنورد به سمت کودک و پدرش نمیرفتند و سگها را دور نمیکردند، حتما از بین میرفت.
از هاری تا کما
عباس محمدی، مدیر کارگروه دیدهبان کوهستان، با بیان اینکه سگ و گربه میتواند هاری را منتقل کند، به «آرمان ملی» گفت: هاری یک بیماری غیرقابل درمان است و هزینههای بسیاری نیز دارد. هاری که براثر گزش یا چنگ زدن سگ و گربه، رخ میدهد. متاسفانه در سالهای اخیر شاهد افزایش این بیماری بودیم. همین چندروزه دوسه مورد حداقل مرگ براثر هاری داشتیم، که نمونههای بسیار دیگری نیز وجود دارد. در یک موردی که من از نزدیک میشناسم، در یاسوج دو کودک 6تاهفت ساله، نزدیک به دوسال است بیمار هستند. این دو دچار سگ گزیدگی شدند و هاری به آنها منتقل شد و در حالت کما و تشنج، این دو کودک یک زندگی سخت و پرمصیبتی را میگذرانند. والدینشان هرآنچه داشتند برای درمان آنها هزینه کردند که متاسفانه هیچ نتیجهای نداده است و این دو کودک در حالت کما، و نیمه فلج افتادهاند و زجر میکشند. مشابه این اتفاق در سراسر کشور مشاهده شده است و هاری نیز از مشکلات بزرگی است که روز به روز جدیتر میشود و بهداشت عمومی را به مخاطره میاندازد.
محمدی درباره مشکلاتی که غذا دادن به سگهای ولگرد ایجاد میکند، گفت: فعالیتهای محیط زیستی ما در بسیاری زمینهها و آنجا که مسئولان و مدیران باید توجه کنند، مانند نگهداری از حیات وحش و حفاظت از محیط زیست، جواب نداد. اما ما به یک نتیجه معکوس رسیدیم و آن این است که آنقدر بحث محیط زیست را فعالان در رسانهها دنبال کردند که مردم عادی، غالبا حیوانی که مشاهده میکنند، سگ یا گربه است. تصور کردند که اگر از سگ و گربهها حمایت کنند، از طبیعت حمایت کردهاند. در صورتی که سگ و گربه، مانند حیوانات دست آموز دیگر و دامها، گوسفند و گاو، شتر، اینها حیواناتی هستند که دست آموز بشر هستند و ربطی به محیط طبیعی ندارند. نتیجه این شد که یک حمایت یک جانبه و گستردهای از سگ و گربه در محیطهای شهری، روستاها، یا اطراف مناطق مسکونی صورت گرفت.
تبلیغ حیوان آزاری به جای حمایت
او با اشاره به مشاغل و افرادی که این میان سودجستند، بیان کرد: گسترش غذا دادن به سگها و گربهها همچنین ربط پیدا کرد به محافلی که در کار پرورش حیوانات اهلی یا خانگی هستند. افرادی که در کار واردات و فروش لوازم و غذای حیوانات خانگی هستند، و منافع این صنف هم همسویی پیدا کرد. یعنی عدهای از دامپزشکان که مانند خیلی از رشتههای دیگر در ایران، دامپزشکان نیز بیشتر از نیاز کشور فارغالتحصیل شدند. بعضی از دامپزشکان هم در سالهای اخیر شروع به تبلیغات در همین زمینه، به صورت مستقیم و غیرمستقیم کردند. غذا دادن به حیوانات تبدیل شد به یک مساله اجتماعی پیچیدهای که از یک طرف احساسات و عواطف مردم، بدون اطلاع و آگاهی کافی در آن دخیل است، از طرف دیگر محافل اقتصادی در این زمینه سهم دارند و بعد طبق معمول در هر کسب وکاری، یک عدهای که اقلیت هم هستند، که با دروغگویی و حقه بازی، غذا دادن به حیوانات در کوی و برزن را به عنوان حمایت از حیوانات تبلیغ میکنند. این حمایت نیست، درواقع به نوعی حیوان آزاری است. خود این سگ یا گربهای که به آن غذا داده میشود، مهارتهای طبیعی خود را از دست میدهد. این کار صددرصد اشتباه است. زیرا تعادلی را که باید در طبیعت باشد، به هم میریزد. همین حیوانات تعداد جمعیتشان به شکل غیرمتعارفی افزایش پیدا میکند. اکثر اینها هم در شهر یا در کوهستان و اطراف شهر، با یک شرایط سختی در سرما و گرما و در آشغالها زندگی میکنند. ما درواقع وقتی به حیوانات غذا میرسانیم، اینها را تکثیر میکنیم و چرخه سختی را برای حیوانات رقم میزنیم. به نظر میرسد که اگر در این زمینه مسئولان امر که در شهرها، شهرداریها هستند، در مناطق حفاظت شده، سازمان حفاظت محیط زیست است و در مجموع هم وزارت بهداشت باید به این مساله ورود کنند. اگر اقدامات لازم را انجام ندهند، و حیوانات ولگرد را جمع آوری نکنند، ما قطعا با خطر بسیار بزرگی برای بهداشت عمومی روبهرو خواهیم شد.
محمدی درباره غذا دادن به گربهها نیز گفت: غذادادن از جنبههای تغذیه حیوانات هم پر اشکال است. سگ و گربهها، بهخصوص گربه حیوان گوشتخواری است که علاقه دارد از گوشت تازه و خون دار استفاده کند. مثلا قبلا در شهر گربهها پرنده شکار میکردند و گنجشک میگرفتند. حدود 40 تا50 سال قبل تعداد معدودی گربه بود، اینها گنجشک، قمری و کبوتر چاهی پیدا میکردند و شکار میکردند و اصولا مثل بقیه گربه سانان علاقه به گوشت تازه و پرخون دارند. این طبیعتش است. حالا برخی مردم در پارکها به این گربهها غذای پخته میدهند. مثلا ماکارونی به آنها میدهند و یا برایشان برنج میریزند. این مساله کل سیستم تغدیه اینها و طبیعتشان را تغییر میدهد. همین مساله سبب میشود که بسیاری از گربهها دچار عارضههایی میشوند. تنبل شدهاند و دیگر دنبال موش و حیوانات موذی نمیروند و سیستمهای گوارشیشان به هم میریزد.
تصویرناخوشایند ریختن غذا در پارک ها
او با اشاره به تصویر ناخوشایندی که در پارکها شاهد ریختن غذا برای حیوانات هستیم نیز گفت: من خودم شاهد بودم که در پارکها، مردم غذاها را روی سیمان و سنگ پارکها میریزند. یک منظره چندشآور غیر بهداشتی شکل میگیرد، که این غذاها در زیر آفتاب میماند. آشغال گوشت، ته مانده سفرههای غذا، چربیاش را به سنگ پس میدهد. نه پاک میشود و نه حتی توسط حیوانات مصرف میشود. به بهداشت عمومی هم لطمه بزرگی وارد میشود. حالا غذاهای خشک هم در بازار موجود است، آنها را هم میریزند.
محمدی درباره مدفوع و فضولات سگ و گربهها نیز افزود: در تهران برخی پارکها، مانند پارک لاله تبدیل شده است به مرکز گربهها. اینها مثلا حساب کنید در روز صدتا گربه به چه میزان فضولات تولید میکند. فضولات این حیوانات پر از انگلهای مختلف است که بعضا بسیار خطرناک است.
ارسال نظر