«آرمان ملی» مواجهه حاکمیت با دلواپسان را بررسی میکند
فصل حاشیهنشینی تندروها
آرمان ملی- حمید شجاعی: تغییرات و تحولات اخیر در انتصابات و بعضا استعفاهایی که شاهد و ناظر آن هستیم نشانه آشکاری از تغییر رویهها و رویکردها و تصمیمها در سطح کلان است. چنانکه بسیاری بر این عقیدهاند که حاکمیت در پی کنارزدن تفکرات تندروآنه از تصمیمات کلان کشوری است و رویکردها به سمت تعادل و میانهروی اصلاح شده و خواهد شد. کنارهگیری حجتالاسلام صدیقی از امامت جمعه تهران و انتصاب علی لاریجانی به دبیری شورای عالی امنیت ملی خود گواه این قضیه است که ایران در نوع نگرش خود در سیاست داخلی و سیاست خارجی تغییراتی ایجاد خواهد کرد و با آمدن اینگونه چهرهها میتوان به بهبود شرایط چه در سیاست داخلی و چه در فضای بینالمللی امیدوار بود و این پالس را به داخل و خارج داد که ما همواره از سر عزت و منافع ملی و با حفظ اقتدار ملی اهل گفتوگو و تعامل هستیم؛ اما در مقابل امنیت ملی و منافع خود در هیچ زمینهای کوتاه نخواهیم آمد.

لذا با تدبیری درست میتوان شرایط را از وضعیتی که در آن با تصمیمات هیجانی، تند و بعضا جناحی کشور در مسیر سخت قرار میگیرد و هزینه آن را نیز مردم میدهند به شرایط متعادل رساند که با عقلانیت و میانهروی نه هزینهای به مردم تحمیل شود و نه کشور در شرایط سختی قرار گیرد. چه اینکه هر زمان تندروها روی کار بودند جز ایجاد خسارت و هزینه برای کشور چیزی به بار نیاوردند و بالعکس هر زمان که میانهروها و معتدلین روی کار بودهاند کشور بر مسیر ثابت و آرامش پیش رفته است. هر چند که این صرفا به مسائل داخلی نیز بر نگشته و مسائل بینالمللی نیز در آن دخیل بوده است. چه اینکه با وجود دولت وفاق مسعود پزشکیان در کشور و رویکردهای تعاملی شاهد حملات رژیم صهیونیستی و آمریکا به کشورمان بودیم. اما این سبب نمیشود که رویکرد تعاملی وفاق و میانهروی را کنار بگذاریم و سیاستهای تندروآنه را دنبال کنیم. لذا بهنظر میرسد که هر چه چهرههای تندرویی مثل سعید جلیلی و افرادی از این دست تفکر مراکز تصمیمگیری کشور دور شده و به حاشیه بروند و افراد میانهرو مثل علی لاریجانی به متن سیاست عملی و مراکز تصمیمگیری برگردند کشور به سمت تصیمات و اقداماتی در مسیر توسعه و پیشرفت و همکاری و تعامل با دنیا حرکت خواهد کرد و به تبع آن در داخل مردم نیز از ثمرات این رویکرد بهرهمند خواهند شد.
*نگاه تندروها به مردم
نگاههای متصلب و بسته تندروها همواره با تحقیر و توهین به ملت و کشور همراه بوده و آنها هیچگاه نتوانستند با حاشیهنشینی خود و اینکه جامعه نه آنها و نه رویکردهایشان را بر نمیتابد کنار بیایند. چه اینکه در همین انتخابات ریاست جمهوری اخیر که تمام امکانات خود را جمع کرده و پشت سعید جلیلی جمع شدند بازهم از سوی ملت کنار زده شده و به حاشیه سیاست عملی رفتند. اما این پایان کار نبود و از همان ابتدا تا کنون یک دم کشور و دولت را آرام نگذاشته و همواره در پی تخریب، اهانت، افترا، اتهام و توهین بودهاند. نمونه این اقدامات تندروها را میتوان در نوع اظهارات وحید جلیلی قائم مقام رئیس صداوسیما پس از جنگ 12 روزه دید. جاییکه وی در یک برنامه تلویزیونی روی آنتن زنده با حمله به مساله انسجام اجتماعی و همبستگی ملی اظهار کرد: «همبستگی ملت ما بر گِرد معرفت ما و معنویت ماست. وطن برای ما صرفا یک مفهوم جغرافیایی نیست. یک مفهوم تاریخی است. بعضیها میخواهند وطن را به آغل تبدیل کنند». همین مفهوم آغلپنداشتن کشور بود که واکنشهای بسیار تندی را در برداشت. اما این جماعت نه رویکرد خود را تغییر دادند و نه ادبیات خود را اصلاح کردند. چرا که آنها صرفا خود را میبینند و منویات و اهداف خود را پی میگیرند. هتاکیهای تندروها اما با افاضات جدید سعید جلیلی پیش رفت تا او نیز از برادر خود عقب نماند. جاییکه پس از انتصاب علی لاریجانی بهعنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی در توئیتی متنی درباره مذاکره نوشته و آن را به گوسالهپرستی پس از حضور موسی(ع) در کوه طور تشبیه کرده است. وی در این توئیت نوشته است: «خداوند برای بنیاسرائیل پیامبری فرستاد تا آنها را از ظلم فرعون برهاند اما آنها پس از پیروزی بر فرعون، وقتی ۴۰ روز پیامبرشان به کوه طور رفت، گوسالهپرست شدند؛ عدهای نیز امروز پس از اینکه دشمن در وسط مذاکره به ما حمله کرد و ملت ایران پیروز شد، مجدد دم از مذاکره میزنند!» این نوع استفاده مکرر این دو برادر از تشبیهاتی این چنینی، برآمده از نگاهی سیاسی است که مخالف خود را به رسمیت نمیشناسد. سالهاست که برخورد با جریانهای میانهرو، بهنام «خالصسازی»، عملا به سود یک اقلیت همسو با جلیلی تمام شده است؛ از ورود نمایندگان با درصد قلیلی از واجدان شرایط به مجلس، تا ردصلاحیت چهرههایی چون علی لاریجانی در انتخابات ریاستجمهوری. اما به نظر میرسد که دیگر وقت حاشیهنشینی آنها فرا رسیده و بهتر است که به جای چنین اظهاراتی که فقط جامعه را بیشتر از آنها دور میکند حاشیهنشینی گزیده و به تدبیر عقلا چشم بدوزند.
*آسیب جلیلی به انسجام ملی
یک نماینده ادوار مجلس در خصوص اظهارات اخیر سعید جلیلی اظهار داشت: متاسفانه، شاهدیم که آقای جلیلی به نوعی سردمدار این تفکر است و نگرش جبهه پایداری و مجموعه آقای جلیلی و برادرشان و بخشی از مسئولان صدا و سیما به مردم، نگاهی مناسب نیست. من توییت ایشان را خواندم و به نظر میرسید که خیلیها پاسخهای درستی به آن دادهاند. باید این نگرش را تغییر دهیم و اگر عزیزان نمیتوانند این نگرش را به نفع مردم تغییر دهند، بهتر است مسئولیتهایشان تغییر کند. جلال رشیدی کوچی گفت: یعنی اگر آقای جلیلی بهعنوان معاون رئیس صداوسیما در تلوزیون نمیتواند نگرش خود را تغییر دهد و طلبکارانه نسبت به مردم صحبت میکند و آن الفاظ را به کار میبرد به نظرم بهتر است جایگاه مسئولیت خود را تغییر دهد. ایشان میتواند به عنوان یک فرد عادی هر نظری که میخواهد؛ بیان کند، اما وقتی بهعنوان معاون صداوسیما یا جلیلیِ بزرگ بهعنوان یک عضو شورای عالی امنیت ملی صحبت میکند، داستان متفاوت است. این نماینده سابق مجلس بیان داشت: بهنظر من این نوع ادبیات و حضور بیشتر آقای جلیلی در فضای مجازی و رسانهها، بیشتر از آنکه به ایران و انسجام ملی آسیب بزند، به خود ایشان آسیب میزند. بهنظر میرسد که آقای جلیلی باید همان اندازه که از او خواسته میشود یعنی حاکمیت از او میخواهد، نظراتش را بیان کند و از این حد فراتر نرود تا به خود آسیب نرساند.
ارسال نظر