احمد شیرزاد در گفتوگو با «آرمان ملی»:
سلایق مختلف را به رسمیت بشناسیم
آرمان ملی- حمید شجاعی: شاید اگر پیش از این حد فاصل زمانی یکی دو ماه گذشته نگاهی به جامعه و نوع رویکردهای مردم نسبت به شرایط اقتصادی و اجتماعی میانداختیم نارضایتی از شرایط اقتصادی و معیشتی، نارضایتی از ناترازیهای گاز، برق و آب و نهایتا مسائل اجتماعی به چشم میآمد، اما وقوع جنگ 12 روزه میان ایران و رژیم صهیونیستی باعث شد تا حس وطندوستی ایرانیان غلیان کند و همه ایرانیان فارغ از نژاد، مذهب، زبان رویکردهای سیاسی و عقاید خود پیرامون یک کل واحد به نام ایران جمع شوند و از مام میهن دفاع کنند.

مردمی که دشمن صهیونیستی بسیار بر روی اختلاف افکنی در آنها حساب کرده بود و بخشی از جنگ ترکیبی خود را نیز از این ناحیه میخواست پیش ببرد، اما رویه دگرگونه شد و مردم ایران باز هم خوش درخشیدند و جهان را از این حمایت کامل خود از آب و خاکشان به حیرت و تحسین وا داشتند. در چنین شرایطی بسیار مطرح میشود حال چگونه میتوان عمل کرد که این اتحاد و انسجام بهدست آمده به راحتی از دست نرود؛ بلکه تقویت شود. بسیاری بر این باورند که باید در سیاستها و رویکردهای گذشته تجدیدنظر کرد و به مردم بازگشت. به این معنا که مردم را در کارها و امور دخالت داد تا جامعه نیز دولت و حاکمیت را در همه شئون از آن خود بداند. البته عدهای نیز بر این باورند که دولت و حاکمیت باید اعتماد عمومی را بیشتر کند و این مهم بدون حل مشکلات و تحقق مطالبات امکانپذیر نیست. در این راستا برای بررسی انسجام و همبستگی بهوجود آمده در جریان جنگ 12 روزه، راهکارهای حفظ و تقویت آن و وظایف دولت و حاکمیت در راستای این مساله «آرمان ملی» با احمد شیرزاد فعال سیاسی اصلاحطلب، نماینده سابق مجلس و استاد دانشگاه به گفتوگو پرداخته است که میخوانید.
* جنگ اخیر میان ایران و اسرائیل باعث شد تا شاهد نوعی اتحاد و انسجام بینظیر پیرامون ایران در داخل و حتی خارج از کشور فارغ از سلایق و نگرشها باشیم چنانکه تمام محاسبات دشمن را بر هم ریخت. حال این پرسش مطرح میشود که در چنین شرایطی باید چه اقداماتی در جهت حفظ و تقویت این انسجام و همبستگی صورت گیرد؟
در این خصوص مطالب مختلفی در حوزههای متفاوت میتوان مطرح کرد، اما من به یک نکته بسنده میکنم و آن اینکه باید دیدگاههای مختلف نسبت سلایق مختلف را به رسمیت بشناسید. وقتی معمولا تعارضات بالا میگیرد که گروهی گروه دیگر را نادیده بگیرد. اگر همه ما بپذیریم که هر عقیدهای که داریم عقیده مخالف ما هم یا متفاوت با ما که حداقل با ما در جامعه وجود دارد، اگر من و شما بپذیریم دیگر آن چیزی نیست که دلخواه من باشد و هر کسی مطابق میل و سلیقه خودش رفتار میکند اگر این خصلت را بپذیریم میتوانیم با هم زندگی کنیم و حول محورهای مشترک دستبهدست هم بدهیم. به عنوان مثال فرض بگیرید بخشی از جامعه ما افراد بسیار مذهبی هستند که نسبت به تقیدات شرعی پایبندی دارند نسبت به اوامر و نواهی شرع پایبندیها خیلی جدی دارند و دیدگاههای خود را دارند. البته راجع به درصدشان قضاوت وجود ندارد ولی طبیعتا کسانی هم متفاوت با این نگاه وجود دارند. کسانی که به این شدت پایبندی ندارند و سلایق متفاوتی را در زندگی خودشان رعایت میکنند. اما واقعیت این است که ایران شامل همه اینها است. به قول شهید سلیمانی ایران هم شامل آن دختر بیحجاب است، هم شامل خانمهایی که مقید به حجاب هستند. بنابراین همه باید بتوانند برای هم احترام قائل باشند. البته چارچوب قوانین و به اصطلاح هنجارهای قانونی و اجتماعی سر جای خودش ولی به هر حال تفاوتها وجود دارد. اگر همه وجود همدیگر را به رسمیت بشناسیم و این مهم را بپذیریم آن وقت میتوانیم ببینیم که حالا نقاط مشترک چه چیزهایی است. طبیعتا حفظ استقلال ایران، حفظ تمامیت ارضی ایران، حفظ سلامتی و رفاه مردم چیزهایی است که هیچکس منکر آن نیست و همه به وجود و تقویت آنها اعتقاد دارند. بعد میشود دستبهدست هم داد و آن اختلافات را در هر جایی که لازم نیست نادیده بگیریم. بنابراین من معتقدم در عرصه دفاع از میهن، در عرصه دفاع از استقلال کشور و حفظ نظام سیاسی حاکم بر کشور، حفظ نظم اجتماعی همه با هر دیدگاهی که دارند منافع مشترک دارند و میتوانند دستبهدست هم بدهند. البته باید توجه داشت که واقعا لازم نیست همه از یک قالب عبور کرده باشند، لازم نیست همه یک جور به دنیا نگاه کنند. باید کثرت دیدگاهها و سلایق را به رسمیت بشناسیم.
* با توجه به اینکه در جریان جنگ 12 روزه مردم با ایستادگی خود حول محور ایران تمامی برنامههای دشمن را در جهت ایجاد اختلاف در داخل کشور بههم زدند؛ اساسا از دیدگاه شما دولت و حاکمیت باید چه پاسخی به این حرکت مردم بدهند؟
عرض کردم، دولت به عنوان بخشی از سیستم اجتماعی و سامانه اجتماعی کشور باید همه اقشار این مملکت را به یک چشم نگاه کند. به عبارت دیگر در مواجهه با قانون نباید هیچ تفاوت و استثنایی وجود داشته باشد. نهادها و قوای کشور باید سعی کنند که به یک میزان برای همه احترام قائل باشند و به خواستههای عموم مردم توجه کنند. مثلا نگاه یکسان در تخصیص منابع به شهرهای مختلف و بخشهایی که ممکن است شامل طبقات فکری و اجتماعی متفاوت باشد، این نگاه میتواند خیلی کارساز و مهم باشد. ما طبیعتا در مناطق مختلف کشور توزیع متفاوتی از مذاهب، قومیتها و سلایق داریم. دولت باید بتواند کاری کند که واقعا همه را به یک چشم نگاه کند و در تقسیم منابع و رسیدگی به مناطق مختلف عادلانه عمل کند. البته این را به عنوان مثال عرض کردم، اما در هر صورت این نگاه یکسان و اینکه هر شهروند ایرانی و کسی که شناسنامه ایرانی دارد از یک حق مساوی با دیگران برخوردار است، به نظر من رکن اساسی عدالت اجتماعی است.
استقلال، تمامیت ارضی، سلامتی و رفاه مردم همان چیزهایی است که هیچکس منکر آن نیست و همه به تقویت آنها اعتقاد دارند. بعد از آن میشود دستبهدست هم داد و اختلافات را در هر جایی که لازم نیست، نادیده بگیریم
* حل مشکلات اقتصادی و آزادیهای اجتماعی را در این راستا چه میزان مفید و موثر میدانید؟
شاید اینکه میگویم صرفا به دولت موجود یعنی دولت آقای پزشکیان هم برنگردد، ولی کلا دستگاههای حاکمیتی که حالا دولت هم بخشی از آنهاست، باید نگاه مهربانانه به مردم داشته باشد که این خیلی مهم است. در عین حال باید در مسائل اجتماعی مردم را دخالت داد و به هنجارهای اجتماعی فرصت داد که کار خود را انجام دهند. اخیرا قانون عفاف و حجاب در آستانه ابلاغ بود که دولت آقای پزشکیان توانست نگاه دیگری را وارد عرصه کند. نگاهی که با هنجارهای جامعه همسو بود. اگر قانون عفاف و حجاب چند ماه قبل اجرا میشد و اگر دولتی غیر از دولت آقای پزشکیان هم بود و موجب حساسیت مردم میشد، طبیعتا نمیتوانستید انتظار داشته باشید که در بزنگاههای مهم اینطور متحد و یکپارچه از نظام و ساختار سیاسی پشتیبانی کنند. بنابراین این حرف کاملا درست است. حداقل انتظاری که میرود این است که کارهایی که به طور عمومی طبع جامعه نمیپسندد و احساس دخالت در زندگی شخصی افراد را پدید میآورد، باید کنار گذاشته شود. مثال دیگر اینکه در جنگ 12 روزه اینترنت محدود شد، ولی جامعه تحمل کرد، چرا که همه میدانستند برای حفظ امنیت لازم است که چنین فشاری را تحمل کنند. خیلیها هم ضرر کردند، مثل صاحبان مشاغل اینترنتی و غیره ولی همه تحمل کردند، چرا؟ چون آنجا واقعا مساله مصالح عالی کشور مطرح بود و عموم مردم با چنین مفاهیمی خیلی خوب آشنا هستند و برایشان اهمیت دارد. ولی جایی که چنین ضرورتی وجود ندارد، نباید یک سلیقه خاص نظر خود را به مردم تحمیل کند که در آن صورت جامعه همراهی نمیکند. بنابراین به نوعی بایستی جامعه احساس کند که این دولت دولت همه است؛ رادیو تلویزیون از آن همه اقشار جامعه است و صرفا مربوط به یک قشر و یک سلیقه نیست. اگر این اتفاقها بیفتد طبیعتا میتواند در حفظ انسجام ملی و همبستگی جامعه بسیار موثر باشد.
* برخی معتقدند که پس از اتفاقات اخیر و انسجام و همبستگی بهوجود آمده میتوان امیدوار بود که در ادامه شاهد تغییر برخی رویکردها و سیاستها در حوزههای مختلف در راستای تقویت انسجام ملی باشیم. چقدر تحقق این مهم را ممکن میبینید؟
من معتقدم از امید که نباید غافل شویم و امید چیز خوبی است ولی در عین حال خیلی هم نباید تصور کنیم که حالا با یک حادثه چند روزه همه مشکلات حل میشود، چنین چیزی به سادگی ممکن نیست. یعنی باز هم ممکن است ما شاهد برخی مشکلات باشیم، اما به هر حال در مجموع حتما این نوع حوادث میتواند آثار مثبت خودش را داشته باشد، بسته به اینکه همه صداها شنیده شوند.
ارسال نظر