| کد مطلب: ۱۱۷۳۲۳۴
لینک کوتاه کپی شد

محمدرضا سبزعلیپور در گفت‌وگو با «آرمان ملی»:

پروژه نفوذ را باید جدی بگیریم

آرمان ملی- احسان انصاری: اهمیت دوران پس از جنگ از نظر تصمیماتی که گرفته می‌شود اگر بیشتر از دوران جنگ نباشد کمتر هم نیست. به همین دلیل در شرایطی که کشور وارد دوران پس از جنگ شده بایدها و نبایدهای این دوران باید مورد تحلیل و بررسی صاحب نظران و کارشناسان حوزه‌های مختلف قرار بگیرد.

پروژه نفوذ را باید جدی بگیریم

به همین دلیل «آرمان ملی» برای تحلیل و ارزیابی جنگ12 روزه و چالش‌ها و فرصت‌های دوران پس از آن با دکتر محمدرضا سبزعلیپور رئیس مرکز تجارت جهانی ایران گفت‌وگو کرده که ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.

*تحلیل و ارزیابی شما از جنگ۱۲ روزه ایران با اسرائیل و آمریکا چیست؟

در روزهایی که سپری شد، بار دیگر جهان شاهد تجاوز و حملات وحشیانه رژیم غاصب صهیونیستی و حامیان و هم ‌پیمانان غربی‌اش ‌به‌ویژه ایالات‌ متحده آمریکا بر علیه ایران اسلامی بود، حملاتی که متجاوز بودن اسرائیل را به جهانیان اثبات کرد. واقعیات میدانی و تحولات ژئوپلیتیکی، پرده از سناریویی حساب شده‌ برداشت که در جهت ضربه زدن به اراده و اقتدار ملت شریف ایران طراحی شده بود. جنگ ۱۲ روزه‌ای که با حملات کور و بعضاً هدفمند صهیونیست‌ها با همکاری جاسوسان داخلی و همچنین با همراهی مستقیم آمریکا در سطوح نظامی، سایبری، رسانه‌ای، اجتماعی و اقتصادی آغاز شد نه ‌تنها نقاب از چهره واقعی دشمنان دیرینه ایران اسلامی برداشت، بلکه به دنیا نشان داد که کشورمان در عصر جدید، صرفاً در برابر تهدیدات و هجمه‌های نظامی قرار ندارد، بلکه با جمعی از کشورهای استعمارگر و متجاوز و یک جنگ ترکیبی تمام‌ عیار مواجه است. جنگ ۱۲روزه، به عنوان یک رویداد تاریخی و مهم، نه‌ تنها قدرت و اراده ملت ایران را به نمایش ‌گذاشت، بلکه درس‌های فراوانی را برای ما به ارمغان آورد. جنگ تحمیلی رژیم صهیونی و آمریکا برعلیه جمهوری اسلامی ایران، تلاش چند بُعدی آنان در جهت تضعیف تأسیسات هسته‌ای، قدرت نظامی، انسجام ملی و نفوذ منطقه‌ای ایران بود. این جنگ که ترکیبی از اقدامات نظامی، جنگ روانی و فشارهای اقتصادی بود، سال‌ها به انحای مختلف ادامه داشت و حملات تجاوزکاران و غیرقانونی اَخیر نیز در ادامه همین راهبرد چند وجهی قرار می‌گیرد. با این حال، جمهوری اسلامی ایران با اتکا به بازدارندگی هوشمند، قاطعانه پاسخ این تجاوزات را داد و در طرف دیگر و به‌عبارتی در طرف مهم‌تر مردم ایران قرار داشتند که با اِتحاد و همدلی بی‌نظیر ملی، بار دیگر نشان دادند که به‌رغم وجود تنگناها و انتقادات خویش، مردانه و استوار در برابر تجاوز خارجی، متحد و مقاوم ایستاده‌ و پشت ایران و همچنین نظام را خالی نکردند.

*به هر حال این جنگ برخی چالش‌های ما را بیش از گذشته نشان داد. در دوران پس از جنگ چگونه می‌توان این چالش‌ها را مرتفع کرد؟

این جنگ کوتاه‌مدت، سایه روشن‌ها و فرصت‌ها و تهدیدهای متعددی را نیز با خود به همراه داشت که بسیار مهم و قابل تأمل است. شناختن دوستان و دشمنان داخلی و خارجی ایران، نشان دادن اقتدار و قدرت نظامی ایران به جهانیان، به‌وجود آمدن اِتحاد و همدلی مردم و نظام، محک زدن قدرت موشکی و پهپادی کشورمان، تجربه درگیری با پهپاد‌ها و ریزپرنده‌‌ها، ضعف برخی دستگاه‌ها در موضوع حفاظت از جان مسئولین، فرماندهان و دانشمندان، مشخص شدن حفره‌های قاچاق و منافذی که در اثر ضعف اطلاعاتی موجب رخنه جاسوسان و همچنین تجهیزات نظامی به کشورمان شده بود، پدیدار شدن ضعف دولت‌ها و برخی از دستگاه‌ها در ارائه خدمات، توزیع کالا و سوخت، نحوه و سرعت عمل در جابه‌جایی مردم و همچنین مدیریت مسافرت آنان به شهرهای دیگر، نبود پناهگاه برای روزهای بحرانی از جمله تجربه‌های به دست آمده است.

* به نظر شما هدف آمریکا و اسرائیل از حمله به ایران چه بود و چقدر به اهداف خود رسیدند؟

به ظاهر هدف آمریکا و اسرائیل از حمله به ایران انهدام تأسیسات و برنامه هسته‌ای کشورمان بوده اما مثل روز روشن و مشخص است که هدف آمریکا و اسرائیل از حمله به ایران فراتر از مهار هسته‌ای بوده و به عینه پیداست که هدف اصلی آمریکا و اسرائیل، صرفاً متوقف ‌کردن برنامه هسته‌ای ایران نبوده و نیست بلکه تلاش آنان فقط در جهت حذف ایران به‌عنوان یک بازیگر تاثیرگذار منطقه‌ای بوده و به همین خاطر بحث تغییر نظام نیز علناً از طرف مقامات صهیونی و آمریکایی مطرح شد و در این راستا آمریکا و اسرائیل به حمایت مردم و آغاز اغتشاشات در ایران همزمان با حملات هوایی امیدوار بودند که در این زمینه سرشان به سنگ خورد و چنین همراهی از طرف مردم با متجاوزین خارجی صورت نگرفت. در صورت ناتوانی در تغییر ساختار سیاسی، گزینه مطلوب‌‌تر برای آمریکا و اسرائیل، تبدیل ایران به کشوری فروپاشیده، ضعیف و دستخوش آشوب و بی‌ثباتی (شبه لیبی) است، چنین سناریویی کاملاً با منافع استراتژیک آنان همخوانی دارد. مع‌الوصف آمریکا و اسرائیل نه تنها به هیچیک از اهداف خود در حمله به ایران نرسیدند و نتوانستند دانش هسته‌ای کشورمان را مهار و نابود کنند بلکه هم با پاسخ دندان شکنی مواجه و هم هیمنه آنان در برابر جهانیان شکست و برای اولین بار در تاریخ، قبح حمله و موشک باران اسرائیل ریخته شد.

* چگونه می‌توان با عناصر نفوذی برخورد کرد؟

با وجود اینکه نیروهای اطلاعاتی و عملیاتی و انتظامی طی دو هفته گذشته با کار عملیاتی دقیق موفق شدند چندین کارگاه و محل دپو پهپادهای آماده را کشف و تعدادی از عوامل خود فروخته را دستگیر کنند اما از ظواهر امر چنین پیداست که حفره‌ها، عناصر و عوامل نفوذی زیاد بیش از تصور بوده است. با توجه به چندین عملیات گذشته اسرائیل چه در ایران و چه خارج از ایران در قبل و بعد از طوفان‌الاقصی، ایران باید مقابله با پروژه نفوذ و حفره‌‌ها را بسیار جدی‌تر می‌گرفت. در کنار مقابله و برخورد جدی با نفوذی‌‌ها در سطوح مختلف، هدف دیگر عملیات چند بعدی ایران باید توانمند‌سازی نیرو‌های امنیتی، نظامی و انتظامی داخل کشور در مقابل خطر‌های احتمالی باشد.

*ارزیابی شما از عملکرد نیروهای مسلح ایران در این جنگ چیست؟ آیا پدافند ایران نیاز به تقویت ندارد؟

عملکرد نظامی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران قابل تقدیر و فراتر از تصور آمریکا و رژیم صهیونیستی بود. عملکرد ایران در جنگ با اسرائیل به دو بخش آفندی و پدافندی تقسیم می‌شود. تحلیلگران نظامی معتقدند عملکرد ایران در بخش آفندی بسیار خوب بوده و موشک‌های هایپرسونیک ایرانی بخوبی توانستند از گنبد آهنین عبور کرده و به قلب تل‌آویو و حیفا و قدس اشغالی اصابت کنند. اما در بخش پدافندی ضعف‌هایی داشتیم که کارشناسان و مسئولان باید درصدد کاستن از ضعف‌ها باشند. البته باید یادآوری کرد که در جنگ ۱۲ روزه، رژیم صهیونیستی تنها نبود بلکه اعضای ناتو و سنتکام هم با ایران جنگیدند. من اعتقاد دارم که وضعیت نظامی ایران تا حدود زیادی باعث افتخار و به‌طور چشمگیری باعث تعجب اسرائیلی‌ها و آمریکایی‌‌ها شد، یعنی جمهوری اسلامی بسیار نیرومندتر از آنچه تصور می‌شد از نظر نظامی ظاهر شد. پدافند ایران خوب عمل کرد اما در سطح انتظار ظاهر نشد و پدافندی که در قد و قواره ایران باشد نبود. نمی‌خواهم تلاش‌ها و زحمات عزیزان یگان‌های پدافندی را کم‌اهمیت جلوه داده و زیر سوال ببرم اما باید قوی‌تر شوند تا دشمنان نتوانند به سادگی به آسمان ایران تجاوز کنند. این را فی‌الواقع عرض می‌کنم که هر شب صدای پدافند و شلیک ضد هوایی‌ها می‌شنیدم، چشمانم پر از اشک می‌شد و قلباً برای عزیزان پدافندی دعا می‌کردم. دولت محترم باید بدون فوت وقت نقاط ضعف پدافندی را مرتفع و هرچه سریع‌تر نسبت به تقویت و به‌روزرسانی پدافند کشورمان اقدام نماید.

آمریکا بیش‌ترین کمک مالی را به سازمان ملل متحد می‌کند و در نتیجه غالب هزینه‌های آن سازمان را نیز به گردن می‌گیرد، یعنی به‌نوعی دبیرکل این سازمان وابسته به آمریکاست

* با توجه به شخصیت غیرقابل پیش‌بینی ترامپ و عملکرد خارج از اصول نتانیاهو آیا آتش‌بس موجود تداوم خواهد داشت؟ در چه صورتی احتمال تکرار جنگ وجود دارد؟

نتانیاهو بارها نشان داده که به هیچ‌وجه قابل اعتماد نیست و به قول‌هایی که داده پایبند نبوده و بارها آتش‌بس را در ماجرای لبنان و حماس شکسته است. اما این بار اعتقاد من بر این است که نتانیاهو ضربه مهلک و غیرقابل تصوری از ایران خورده و نه تنها توان درگیری و جنگ با ایران را ندارد بلکه ادامه جنگ، روزانه صدها میلیون دلار هزینه به اضافه کلی کشته و زخمی و ویرانی روی دستش می‌گذارد و به همین دلیل توان شکستن آتش‌بس را ندارد. البته بعید نیست اگر شرایط را مهیا ببیند باز هم هوس تجاوز به سرش بزند. برای همین لازم است با تمام توان از نظر دفاعی در آمادگی کامل باشیم. چنانچه ما هم نقاط ضعف احتمالی را رفع نکنیم، پدافند هوایی را بیش از پیش تقویت و توانمند نکنیم و حفره‌ها و منافذ ورود جاسوسان را کور نکنیم و از همه مهم‌تر مردم را راضی و متحد نگه نداریم بعید نیست تجاوز به ایران را در دستور کارشان قرار دهند.

*مهم‌ترین اولویت‌های پس از جنگ را چه می‌دانید؟ نظر شما درباره دیدگاه تندروها درخصوص جنگ و همچنین اغراق و ندیدن واقعیت‌های جنگ چیست؟

برخی مسئولان ما در ایام جنگ 12 روزه ناراحت بودند که چرا دبیرکل سازمان ملل، حملات اسرائیل متجاوز را محکوم نمی‌کند و فقط طرفین را به خویشتن‌داری دعوت می‌کند. دلیل این موضع‌گیری روشن است. آمریکا بیش‌ترین کمک مالی را به سازمان ملل متحد می‌کند و در نتیجه غالب هزینه‌های آن سازمان را نیز به گردن می‌گیرد، یعنی به‌نوعی دبیرکل این سازمان وابسته به آمریکاست، پس نباید انتظار داشته باشیم که دبیرکل سازمان ملل، آمریکا و سیاست‌هایش را رها کند و از حق و عدالت دفاع و حمایت کند. اگر می‌خواهیم حرفمان در دنیا خریدار داشته باشد و کشورهای جهان از ما حمایت کنند، باید اقتصادمان را قوی و کشورمان را ثروتمند کنیم تا به‌واسطه همین ثروت، قدرت کلام و نفوذ حرف و موضع ایران در دنیا اثرگذار باشد. در حال حاضر این اثرگذاری در منطقه وجود دارد اما برای اثرگذاری در دنیا باید قوی‌تر از اکنون باشیم. با این مقدمه باید تاکید کرد مهم‌ترین اولویت‌های پساجنگ تقویت نیروهای مسلح کشورمان، خرید و تولید بهترین و پیشرفته‌ترین تجهیزات نظامی، ارتقای سطح رفاه و معیشت و راضی و همدل نگه داشتن مردم، نظارت دقیق مرزها و کور کردن حفره‌ها و منافذ ورود تجهیزات نظامی دشمن و خرابکاران و همچنین تقویت رسانه‌های کشور و... چند مورد دیگر است که انجام دقیق و سریع این موارد پول و بودجه و ارز می‌خواهد و با خزانه خالی امکان‌پذیر نخواهد بود. لذا تا می‌توانیم باید به‌سمت تقویت اقتصاد و به گردش درآوردن چرخ تولید قدم برداریم و انجام این مهم به دست توانمند فعالان اقتصادی و کارآفرینان کشور امکانپذیر است. ضمناً باید به این نکته اشاره کنم که در جنگ 12 روزه، بیش از اینکه جنگ‌مان نظامی باشد و با نیروهای مسلح آمریکا و اسرائیل درگیر باشیم، جنگ رسانه‌ای داشتیم و این رسانه‌های دشمن و رسانه‌های معاند بودند که با اخبار دروغ و همچنین وارونه جلوه دادن موفقیت‌های نظامی ایران، سعی در تضعیف روحیه مردم، ایجاد نارضایتی و دعوت به آشوب داشتند که خوشبختانه موفق نشدند و اما در خصوص تندروها باید عرض کنم که این بندگان خدا و این قشر تندرو خودشان آرامش ندارند و آرامش کشور و مردم را هم نمی‌توانند ببینند. متأسفانه در دوره‌هایی که کشور برای کاستن از تنش‌ها تلاش می‌کند، آرام و قرار ندارند و دولت را مورد هجمه قرار می‌دهند. قبل از تجاوز رژیم صهیونی به خاک کشورمان، همین تندروها که پیوسته به دولت حمله می‌کردند و دولت را تحت فشار قرار داده بودند، از آغاز درگیری 12 روزه ناگهان غیب و ناپدید شدند. انگار نه‌انگار که وجود داشته‌اند. در کل نان تندروها در تنش، درگیری و جنگ است و انگار از امنیت و آرامش و شادی مردم گریزان هستند. تاکید می‌کنم این حرف نافی توانمندی‌ها دفاعی و مقابله با کوچک‌ترین تجاوز به سرزمین ایران نیست. قشر تندرو متأسفانه در همه جا پخش هستند و در تمام لایه‌ها حضور دارند. برخی از این افراد تندروی پر سروصدا بعضاً هیچ‌کاره و همه‌کاره هستند. گاهی که سوال پرسیده می‌شود فلانی که دائماً در رسانه‌ها و به‌ویژه در رسانه‌ملی حضور دارد، چه‌کاره است و چه سمت و مسئولیتی دارد، غالباً پاسخ این است که وا... ما هم نمی‌دانیم چه‌کاره است اما همه‌جا حضور دارد! این موضوع حقیقتا بحران‌ساز است و به کشور و امنیت ملی ضربه وارد می‌کند که افراد بی‌مسئولیت به خود اجازه بدهند در هر موضوع حساس و مهمی دستورالعمل صادر کنند و طوری حرف بزنند که انگار حرف و موضع رسمی نظام است. من معتقدم که عقلای نظام اگر سربلندی و موفقیت کشورمان را می‌خواهند و دنبال ایران ثروتمند، قوی و مرفه می‌باشند باید این گروه را کنترل کرده و رفته‌رفته دایره اثرگذاری آنها را کم کنند. حضور و فعالیت این قشر کشور را با مشکلات خاص خود روبه‌رو می‌کند.

 

 

 

 

منبع : آرمان ملی

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار