«آرمان ملی» گزارش میدهد
تصمیم قاطع مجلس دربرابر بازرسان آژانس
آرمان ملی: با فروکشکردن شعلههای جنگ ۱۲ روزه میان ایران و اسرائیل، اکنون تمرکز قدرتهای جهانی بهویژه کشورهای اروپایی بر بازگرداندن ایران به میز مذاکرات هستهای است. کشورهای اروپایی در اولین واکنش پس از جنگ، تلاش میکنند این گزاره را در رسانههای بینالمللی جا بیندازند که زمان بازگشت ایران به دیپلماسی فرا رسیده است.

در این ارتباط رؤسای سه کشور اروپایی یعنی امانوئل مکرون، ریشی سوناک و اولاف شولتس در دیداری مشترک، به صراحت اعلام کردند که اکنون زمان دیپلماسی است و تهران باید به گفتوگوهای هستهای بازگردد. این در حالی است که عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، پیش از بمباران تاسیسات هستهای کشور توسط ایالاتمتحده، تأکید کرده بود که «ایران آمادگی مذاکره را دارد اما در شرایط جنگی، مذاکره ممکن نیست». اکنون که نوعی آتشبس شکننده میان ایران و اسرائیل برقرار شده، شرایط برای بازگشت به میز مذاکره تا حدودی فراهمتر شده، اما همانطور که عراقچی هشدار داده، حمله مستقیم آمریکا به تاسیسات هستهای ایران میتواند روند گفتوگوها را پیچیدهتر و حتی متوقف کند. واقعیت این است که اقدام نظامی آمریکا در دل یک تنش امنیتی، اثر مستقیمی بر اعتماد و رفتار دیپلماتیک ایران دارد. از سوی دیگر، اقدامات اسرائیل علیه ایران همچنان متغیری مزاحم در مسیر دیپلماسی به شمار میرود. حمله اخیر اسرائیل به تاسیسات و زیرساختهای حساس، سایه سنگینی بر فضای مذاکرات احتمالی انداخته است. دیپلماسی هستهای، اکنون باید با زخمهای تازهای پای میز مذاکره حاضر شود، زخمهایی که تنها با تضمینهای عملی ممکن است التیام یابد.
ناکامی در بمباران تاسیسات
در روزهای اخیر، برخی از رسانههای آمریکایی از جمله CNN، Axios و نیویورکتایمز گزارشهایی منتشر کردهاند که نشان میدهد حملات آمریکا به سه تاسیسات هستهای ایران از جمله فردو و نطنز، به نتایج مورد انتظار نرسیده است. بهگفته این منابع، بر اساس ارزیابی اولیه آژانس اطلاعات دفاعی ایالاتمتحده (DIA)، حملات آمریکا برنامه هستهای ایران را نابود نکرده، بلکه تنها ممکن است آن را برای چند ماه به عقب انداخته باشد. یکی از منابع مطلع به CNN گفت: سانتریفیوژها «تا حد زیادی دستنخورده باقی ماندهاند» و ذخایر اورانیوم غنیشده ایران نیز «نابود نشده است». این اظهارات با ادعاهای پیشین دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، که گفته بود «تأسیسات غنیسازی ایران بهطور کامل نابود شده»، در تضاد آشکار قرار دارد. برخی گزارشها حتی از آغاز بازسازی بخشی از این تاسیسات خبر دادهاند. همچنین افشای ارزیابیهای محرمانه پنتاگون درباره این عملیات، با انتقادات نهادهای امنیتی آمریکا مواجه شده است. همین واقعیتها باعث شده است نگاه آمریکاییها به توانمندی فنی و مقاومت ایران در برابر فشارهای نظامی و سیاسی، به شکل ملموسی تغییر کند.
درخواست گروسی؛ پاسخ مجلس
همزمان با این تحولات، رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، رسما خواستار بازگشت بازرسان آژانس به تأسیسات هستهای ایران شده است. او در اظهاراتی تأکید کرد: «وقفه در بازرسیها غیر قابل قبول است و بازگشت بازرسان اولویت اصلی ماست. ایران ظرفیت فنی و صنعتی بالایی در حوزه هستهای دارد که نمیتوان آن را انکار کرد». در مقابل، مجلس شورای اسلامی با تصویب طرحی قاطعانه، عملا چراغ سبزی به این درخواست نشان نداد. در جلسه علنی، طرح «تعلیق همکاریهای جمهوری اسلامی ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی» تصویب شد. علیرضا سلیمی، عضو هیأت رئیسه مجلس، در گفتوگو با ایسنا گفت: «طبق این مصوبه، مأموران آژانس حق ورود به کشور را برای بازرسی ندارند، مگر آنکه امنیت تاسیسات هستهای و ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای ایران تضمین شود. آن هم تنها در صورت تأیید شورای عالی امنیت ملی». به گفته سلیمی، مصوبه جدید شامل همکاریهای پادمانی و فراتر از آن نیز میشود که نشانهای از تصمیم ایران برای بازتعریف مناسبات خود با آژانس در شرایط جدید پساجنگ است.
توهم اروپاییها و هشدار عراقچی
در همین حال، عباس عراقچی در سخنانی جداگانه ضمن تأکید بر حق ایران برای غنیسازی اورانیوم، به صراحت اظهارکرد: «اروپاییها توهم دارند اگر فکر میکنند بدون توافق جامع، میتوانند ما را به تعلیق برنامه هستهای وادار کنند. آنها ابزار رفع تحریمها را در اختیار ندارند و بدون تضمینهای عملی، ایران پای میز مذاکره نخواهد رفت». عراقچی همچنین تأکید کرد که ایران فعلا به NPT متعهد است اما این تعهد، به معنای پذیرش فشار و تهدید نخواهد بود.
دیپلماسی در سایه تهدید
ایران اکنون در موقعیتی قرار دارد که باید میان دو مسیر متفاوت یکی را انتخاب کند: یا با پذیرش قواعد سختتر و بعضا غیرمنصفانه وارد مذاکراتی شود که نتیجهاش نامعلوم است، یا از موضع اقتدار، شرایط خود را برای بازگشت به دیپلماسی اعلام کند. تصمیم اخیر مجلس، نشاندهنده این است که ایران راه دوم را در پیش گرفته است. از سوی دیگر، ناتوانی حملات آمریکا در آسیب جدی به برنامه هستهای ایران و بازتاب رسانهای آن در غرب، قدرت چانهزنی ایران را افزایش داده است. با این حال، نباید از نظر دور داشت که سایه جنگ، هرچند به ظاهر خاموش شده، اما هنوز بر سر مذاکرات سنگینی میکند. اروپا و آمریکا باید بدانند که بازگشت ایران به میز مذاکرات، نه با فشار بلکه با احترام و تضمینهای واقعی ممکن است. دیپلماسی، اگر قرار است زنده بماند، نیازمند اعتمادسازی دوطرفه است؛ اعتمادی که با حمله نظامی یا گزارشهای سیاسیشده آژانس، به دست نمیآید.
ارسال نظر