گزارش «آرمان ملی» از بازارها همزمان با اظهارات اخیر گروسی و ترامپ
تغییرات دیپلماتیک بازارها
آرمان ملی – صدیقه بهزادپور: در آستانه تحولات سیاسی و دیپلماتیک جدید و اظهارات اخیر گروسی و ترامپ و احتمال فعال شدن مکانیزم ماشه، بازارهای سرمایهای ایران بار دیگر به رفتارهای هیجانی و نوسانات پرشتاب دچار شدهاند.

رویکردی که همواره اقتصاد کشور در مواجهه با رخدادها یا اظهارات مختلف در گوشه گوشه دنیا، نشان میدهد و بهسرعت بازار داخلی را متأثر میکند. کارشناسان در واکنش به این فرآیند این سوال را مطرح میکنند که آیا این بازتاب واقعگرایانه شرایط اقتصادی کشور است، یا نتیجهی سیاستگذاریهایی که در نهایت سرمایه را از تولید دور کردهاند؟
*محرک یا بهانه بازار
به گزارش «آرمان ملی» محمد کسائیان کارشناس اقتصادی در این باره گفت: بررسی وضعیت اقتصادی و بازارها همزمان با گزارشهایی درباره مذاکرات غیرمستقیم ایران و ایالات متحده و همچنین نشستهای شورای حکام، همچون گذشته باعث شده تا تحلیلهای بسیاری درباره بازار و وضعیت اقتصادی کشور شکل گیرد. اظهاراتی که اخیراً توسط برخی منابع دربارهی احتمال فعالسازی مکانیزم ماشه مطرح شده، بازار را بار دیگر وارد رویکرد انتظاری کرده است. او افزود: اگر چنین اتفاقی رخ دهد، بازار ارز و طلا در ایران با جهش قیمتی مواجه خواهد شد؛ تجربهای که پیشتر نیز بارها دیده شده است، اما آنچه این روندها را نگرانکنندهتر میسازد، نه خود تحولات بینالمللی، بلکه میزان تأثیرپذیری شدید اقتصاد داخلی از کوچکترین اخبار بیرونی است. البته نباید از نظر دور داشت با توجه به تعیین جلسه آتی مذاکره فی مابین ایران و آمریکا از سوی ترامپ، به نظر میرسد آمریکا همچنان بر انجام تفاهم به دلایل مختلف اصرار دارد و گویا اظهارنظرهای طرفین مبنی بر تعیین اهداف و وقوع درگیریهای احتمالی، جنبهای از نمایش قدرت و یا به نوعی کُری خواندن برای همدیگر باشد که البته در این میان باعث شده تا بازارها دست به ماشه آماده جهش و یا تغییر متناسب با وضعیت سیاسی باشند.
*واکنشهای تکراری مردم
او درباره رفتار مردم در مواجهه با رخدادهای سیاسی، امنیت و... در بازار گفت: رفتار مردم در چنین بزنگاههایی نیز قابل پیشبینی شده است، یعنی کافی است خبری مبهم درباره آینده برجام یا تحریمها منتشر شود تا هجوم به سمت بازارهای موازی مانند ارز، طلا، خودرو، یا مسکن آغاز شود. این فرآیند نشاندهنده این است که مردم، بهدرستی یا نادرستی، سرمایهگذاری در تولید را کمسود، پرریسک و بیسرانجام تلقی میکنند. مسألهای که قطعاً برای اقتصاد کشور به ویژه باتوجه به شعار سال یعنی سرمایهگذاری برای تولید، منافات دارد. هرچند این امر از نظر روانشناسی اقتصادی، رفتاری هیجانی تلقی نمیشود؛ بلکه نتیجه انباشت تجربههای تلخی است که ناشی از کاهش ارزش پول ملی، نبود امنیت سرمایهگذاری، تورم مزمن و بیثباتی قوانین و... است و در نهایت جامعه را به این باور رسانده که بازارهای مولد، پناهگاه مطمئنی برای سرمایه نیستند و باید سرمایههای خود را به منظور حفظ ارزش خود در این بازارها حفظ کنند.
غایب بزرگ اقتصاد ایران
کسائیان ادامه داد: این در حالی است که در یک اقتصاد سالم، سرمایهها به سمت تولید هدایت میشوند، ولی در ایران، نه در سالهای گذشته بلکه در دولتهای مختلف، تولید بهخصوص در بخش خصوصی، قربانی تصمیمات سیاسی، موانع بوروکراتیک، و سیاستگذاریهای متناقض شده است، تا حدی که پیچیدگیهای مجوزدهی، نبود حمایت هدفمند، و نوسانات مکرر ارزی، بنگاههای تولیدی را در تنگنای مداوم قرار داده است. در نتیجه به گونهای که شده است که حتی مردم عادی نیز دیگر تولید را راهحل نمیدانند، بلکه بهدنبال حفظ ارزش سرمایه خود از طریق بازارهای غیرمولد هستند. قطعاً این نگرش بهتدریج ساختار اقتصادی کشور را از درون فرسوده کرده و اعتماد عمومی را از نظام اقتصادی گرفته است.
*تصمیمسازان و واقعیت بازار
این کارشناس اضافه کرد: در این راستا، اظهارنظرهایی از سوی برخی مسئولان در اتاق اصناف مبنی بر اینکه مردم نصف سرمایه خود را در بازار طلا سرمایهگذاری کنند، به گونهای ضمنی حکایت از این دارد که گویا خود مسئولان نیز اعتقادی به سرمایهگذاری برای تولید ندارند. در حقیقت این مسأله، اگرچه ناظر بر واقعیتهایی در برخی طبقات اجتماعی است، اما کلیت رفتار بازار را توصیف نمیکند. به عبارتی واقعیت آن است که بخش قابلتوجهی از طبقه متوسط و پایین، برای حفظ قدرت خرید خود، به داراییهایی مثل طلا و ارز روی آوردهاند؛ گاه حتی با فروش کالاهای اساسی یا استفاده از وام سعی میکنند که قدرت خرید خود را حفظ کنند. این پدیده نهتنها به کاهش قدرت خرید عمومی منجر شده، بلکه سرمایههایی را که میتوانست بهسوی تولید هدایت شود، از چرخه اقتصادی کشور خارج کرده است.
راهکار چیست؟
او توضیح داد: قطعاً دولت در چنین شرایطی، نمیتواند تنها با توصیههای رسانهای یا وعدههای بلندمدت، انتظار داشته باشد که سرمایهها به تولید بازگردند. بلکه آنچه که ضروری است، اقدام عملی، شفاف و با نتایج قابلسنجش است. یعنی از اصلاح سیاستهای مالیاتی گرفته تا ثبات در قوانین سرمایهگذاری، از تسهیل در صدور مجوزها تا حمایت واقعی از تولید داخلی را شامل شود. بهعلاوه این امر را نیابد از نظر دور داشت که بخش مهمی از مشکلات، نه فقط به عوامل اقتصادی، بلکه به نبود اعتماد عمومی به سیاستگذاریها و برنامهریزیهای غیراصولی مسئولان بازمیگردد، چراکه مردمی که در سالهای متمادی با تغییرات ناگهانی نرخ ارز، ممنوعیتهای ناگهانی صادرات یا واردات و سیاستگذاریهای متناقض مواجه بودهاند، بهسادگی به وعدههای اقتصادی اعتماد نمیکنند.
*زمانی برای تغییر
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: بازارها در ایران بیش از آنکه تابع متغیرهای واقعی اقتصادی باشند، بهشدت تحتتأثیر انتظارات سیاسی هستند. این فرآیند اگرچه ریشه در تحریمها دارد، اما بدیهی است عامل همه این شرایط کنونی نیست. به عبارتی عدم استقلال نسبی سیاستگذاری اقتصادی از فضای سیاست خارجی، موجب شده که اقتصاد داخلی بهنوعی گیرنده غیرفعال باشد که با هر سیگنالی از بیرون، دچار تلاطم شود. مسلماً در این شرایط باید حاکمیت، فارغ از جناحبندی سیاسی، به ایجاد یک سازوکار مقاوم درونی بیندیشند؛ ساختاری که بر پایه ثبات، شفافیت و پیشبینیپذیری بنا شده باشد. تنها در چنین شرایطی است که میتوان انتظار داشت مردم، از رفتارهای هیجانی فاصله بگیرند. کسائیان افزود: بازارهای سرمایهای ایران، از طلا و ارز گرفته تا خودرو و بورس، دیگر فقط نشاندهنده شرایط اقتصادی نیستند؛ بلکه آنها آینه تمامنمایی از سطح اعتماد عمومی، کیفیت حکمرانی اقتصادی و عمق نااطمینانی در جامعه هستند. او درباره دلیل واکنش پذیری اقتصاد ایرانبه تحولات سیاسی امنیتی بینالمللی گفت: این امر چالشی پایدار در کشور است و تا زمانی که پاسخ قانعکنندهای برای این پرسشها ارائه نشود، و تا وقتی که سیاستگذاریها در مسیر بازسازی اعتماد عمومی، هدایت سرمایهها به تولید و کاهش نااطمینانی حرکت نکند، بازارها به واکنشهای هیجانی ادامه خواهند داد؛ حتی اگر هیچ اتفاقی هم نیفتد.
*بازار در انتظار
کیومرث امیریان، رئیس کمیسیون تخصصی طلا، جواهر و نقره اتاق اصناف ایران همزمان با اظهارات گروسی و چگونگی ادامه مذاکرات ایران و آمریکا به رسانهها گفت: بازار از لحاظ نوسان قیمتی در چند روز اخیر که تعطیلات بوده، تغییر خاصی نداشته و نوسان عمده مربوط به انس جهانی بوده است؛ به طوری که انس جهانی در حدود ۸۰ تا ۹۰ دلار نسبت به روزهای قبل کاهش داشته و طلای داخلی هم با توجه به روند انس جهانی، روند نزولی داشته است. امیریان افزود: روند قیمت طلا و سکه در روزهای آینده بستگی به تنشهای سیاسی دارد. موضوعاتی مانند روابط آمریکا و چین، وضعیت اوکراین و روسیه و مسائل مربوط به تعرفهها هرچقدر تشدید شود، احتمال افزایش قیمت طلا بیشتر است. اگر هم توافقی بین ایران و آمریکا حاصل شود، طلا مقداری عقبنشینی میکند. وی ادامه داد: همچنین تغییرات قیمت طلا بستگی به نشست شورای شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی دارد که امروز برگزار خواهد شد و موضوع آن احتمالا تصویب قطعنامه ضدایرانی است. اگر تصمیم خاصی گرفته شود، طبیعتا روی بازار تاثیرگذار خواهد بود. امیریان اضافه کرد: امروز بعد از نشست شورای حکام نیز ممکن است اتفاقاتی رخ دهد که قیمت طلا را تحت تاثیر قرار دهد و مسائل سیاسی همواره بر بازار ایران تاثیرگذار بودهاند. به گفته وی، باید ببینیم فردا چه اتفاقی میافتد. احتمال جهش قیمت در بازار وجود دارد، اما اگر خبر منفی منتشر نشود یا تصمیم خاصی اتخاذ نشود، کاهش قابل توجهی در بازار نخواهیم داشت. این فعال بازار طلا گفت: جهشهای شدید آنچنانی را در حال حاضر پیشبینی نمیکنیم، چون این جهشها معمولا به گفتوگوهای مستقیم بین ایران و آمریکا یا توافقات خاص بستگی دارد، اما این به این معنا نیست که بازار بیتاثیر خواهد بود. وی ادامه داد: بازار در حال حاضر آرام است و نظر ما این است که طلا همیشه به عنوان سرمایهگذاری چه در شرایط تورمی و چه در شرایط بدون تورم، جذاب است و البته این موضوع بستگی به شرایط کلی کشور دارد. رئیس کمیسیون تخصصی طلا، جواهر و نقره اتاق اصناف ایران معتقد است: اگر فردی بخواهد سرمایهگذاری کند، بهتر است نیمی از سرمایه خود را به طلا اختصاص دهد، زیرا در شرایط هیجانی بازار که قابل کنترل نیست، ورود با سرمایه بالا ممکن است ریسکپذیر باشد. امیریان در پایان تاکید کرد: توصیه ما این است که مردم در شرایط فعلی حتما حفظ سرمایه خود را در اولویت قرار دهند و با دقت و آگاهی در بازار حرکت کنند.
ارسال نظر