عبدالرضا فرجیراد در گفتوگو با «آرمان ملی»:
میانجیگری روسیه با عمان متفاوت است
آرمان ملی- حمید شجاعی: مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و آمریکا که پنج دور آن طی ماههای گذشته در مسقط و رم با میانجیگری عمانیها برگزار شده هم سویههای امیدوارکنندهای در جهت رسیدن به توافق داشته و هم برخی نگرانیها در این راستا که احتمال بههم خوردن مذاکرات و نرسیدن به توافق وجود دارد.

لذا گرچه بسیاری از تحلیلگران شرایط را امیدوار کننده میخوانند؛ اما به همان میزان نیز باید گفت که شرایط کاملا فراهم نیست. آن هم در وضعیتی که مرور مواضع اخیر هیأت حاکمه آمریکا به ویژه دونالد ترامپ چندان سویههای امیدوارکنندهای به دست نمیدهد. به ویژه اینکه مساله غنیسازی امروز به مهمترین مساله اختلافی میان تهران و واشنگتن بدل شده است. ایران بارها اعلام کرده از حق غنیسازی خود کوتاه نخواهد آمد و آمریکاییها نیز بر عدم غنیسازی ایران پافشاری میکنند. این در حالی است که گزارش اخیر آژانس نیز مزید بر علت شده تا فشارها از سوی آمریکا و تروئیکای اروپا بیشتر شود. در چنین شرایطی ورود روسیه به عنوان میانجی ثانی در مذاکرات ایران و آمریکا شاید بتواند گرهگشای مذاکرات در جهت رسیدن به توافق باشد. به هر روی باید دید که سفر پوتین به تهران چه پیامدهایی با خود خواهد داشت و پیامی که از سوی واشنگتن میآورد و از تهران میبرد در نهایت چه تاثیری بر آینده مذاکرات خواهد داشت. در همین راستا برای بررسی فضای میان ایران و آمریکا در آستانه دورششم مذاکرات؛ میانجیگری روسیه روسیه؛ مساله غنیسازی و موضع سایر کشورها «آرمان ملی» با عبدالرضا فرجی راد تحلیلگر مسائل ژئوپلیتیک و سفیر سابق ایران در نروژ و مجارستان به گفتوگو پرداخته است که میخوانید.
* در آستانه مذاکرات دور ششم مواضع مختلفی از سوی طرفین به ویژه طرف آمریکاییها در خصوص ایران و بحث غنیسازی شنیده میشود؛ اساسا این مواضع چه میزان بر مذاکرات و توافق احتمالی تاثیرگذار است؟
از ابتدای کار و ابتدایی که قرار شد مذاکرات بین ایران و آمریکا صورت بگیرد آمریکاییها آن چیزی که در رسانه میگفتند و الان نیز میگویند یکی است و زیاد تفاوت نکرده است. حال چه ترامپ، روبیو و چه ویتکاف همه بر اینکه غنیسازی در ایران امکانپذیر نیست تاکید میکردند، اما وقتی که سر میز مذاکره مینشستند این دیدگاه و رویکرد تا حدی متفاوت میشد به نحوی که دو طرف ابراز خوشبینی و مثبت بودن از مذاکرات میکردند. یعنی طوری صحبت میکردند که میتوان منافذی پیدا کرد که از طریق آن منافذ مذاکرات را جلو برد. اکنون نیز همینطور است و با توجه به نامه آقای ویتکاف که وزیر خارجه عمان به ایران آورد طرف ایرانی عکسالعمل خود را در رسانهها با سخنرانی و گفتوگو اعلام کرد. یعنی به نحوی آن چیزی که در آن نامه بود حالا آن بخش اصلی رد کرد. حال ممکن است موارد متعددی بوده باشد و ما جزئیات را نمیدانیم؛ اما بخش اصلی که غنیسازی است ایران رد کرد و اعلام کرد که ما حاضر نیستیم غنیسازی را در ایران به صفر برسانیم و از خارج از ایران اورانیوم وارد میکنیم. این مشخص است هنوز هم دو طرف این حرف را میگویند و شنبه شب نیز آقای ترامپ همین حرف را اعلام کرد. اما بایست ببینیم در دور ششم که احتمالاً هفته آینده برگزار میشود در آنجا آمریکاییها چگونه برخورد میکنند. یعنی اگر ایران گفته غنیسازی باید حتما در ایران باشد و آنها مخالفت کنند آیا این بنبستی خواهد بود یا دور ششم مذاکرات به بنبست میرسد؟ من به چنین مسالهای اعتقاد ندارم چراکه عوامل مختلفی است که میتواند باعث شود که این مذاکرات ادامه پیدا کند. یکی اینکه میتوان طرح دیگری داد. یعنی اگر فرض کنیم طرح کنسرسیوم طرح پلن بیهوده بوده میتوان وارد پلن C شد و میانجیگران میتوانند وارد پلن C شوند و در این پلن گفتوگو شود. ضمن اینکه آقای ترامپ در گفتوگویی که با آقای پوتین داشته و آقای پوتین هم به زودی به ایران خواهد آمد، از وی خواسته که راهی پیدا کند. این نکته نیز خودش اهمیت دارد و الان آقای پوتین را نیز مثل عمان به عنوان میانجی تلقی میکنیم. بنابراین باید دید پوتین با خود چه پیغامی میآورد و ترامپ به او چه گفته؛ خود پوتین چه نظری دارد و از طرف ایرانی چه میگیرد و چه تحول ترامپ میدهد. اینها همه نکاتی است که باید بدان توجه کرد. خود آقای ویتکاف و مذاکرات دور ششم باید دید به کجا میرسد. من تصور نمیکنم که مذاکرات به این زودی قطع شود و وارد یه فاز تند بشویم حالا تند یا در واقع تحریمهای گسترده، فشارهای زیاد یا مثلاً تحریک یا اجازه دادن به اسرائیل و حمایت از آنها برای حمله به ایران. لذا هنوز زود است که بخواهیم به مسئله مذاکره و توافق ناامید شویم چرا که هم ایران هم آمریکا به این گفتوگو نیاز دارند. آقای ترامپ که میبینید در داخل و مسائل داخلی در مورد ایلان ماسک و تورم دچار مشکلات شده است. تعرفهها نتوانست کار جدی انجام دهد و در مسائل خارجی هم قول و قرارهایی که با طرفداران خود گذاشته هیچ کدام پیش نرفته است. لذا به دست آورد در مذاکرات ایران و آمریکا نیاز دارد.
* گزارش اخیر رافائل گروسی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در خصوص غنیسازی ایران با واکنش تند مقامات کشورمان روبهرو شد؛ با توجه به در پیش بودن اجلاس شورای حکام فکر میکنید آژانس تحت تاثیر غربیها چه مواجههای با ایران داشته باشد؟
الان مسألهای که مطرح و جدی است تغییر جهت آقای گروسی است. آقای گروسی که مدام میگفت مساله هستهای ایران راهی جز دیپلماسی ندارد و نتیجه بخش شدن گفتوگوهای ایران و آمریکا را منوط به دیپلماسی میدانست ناگهان تغییر موضع داده و اظهاراتش تحریک کننده شده است. در اینکه ایران در غنیسازی به کجا میرسد و میتواند ۹ بمب بسازد. اینها همه نشان میدهد که نوعی هماهنگی بین آژانس، اروپا و احتمالاً هم آمریکا به وجود میآید که در شورای حکام در روزهای آینده ایران را محکوم کنند که ایران برخلاف مساله عدم اشاعه حرکت میکند که یک ابزاری پشتشان باشد که اگر مذاکرات ایران و آمریکا به نتیجه نرسید ببرند در شورای امنیت و مکانیزم ماشه را فعال کنند. کلا اگر الان احساس میشود که بین ایران و آمریکا مذاکراتی عقب افتاده یا این احساس به وجود آمده که ممکن است به توافق نرسند علتش این است که آن طرف در حال پر کردن دست خود هستند و به عنوان اینکه ابزار فشاری بسیار قابل توجه در اختیار دارند شاید بتوانند ایرانیها را تسلیم کنند تا ایران دست از غنیسازی و خواستهاش بردارد که من تصور نمیکنم ایران به هیچ وجه از غنیسازی در داخل کشور دست بردارد.
واقعیت این است که روسیه رقیب ژئوپلتیک ایران است. الان روسیه خودش نیز در فروش نفت و گاز مشکل دارد و اگر ایران و آمریکا به توافق برسند، این مشکل بیشتر خواهد شد که به سادگی قابل فهم است
*آقای عراقچی در همه ادوار مذاکراتی این مساله را تاکید کرده بود که غنیسازی در داخل خط قرمز ایران است و اگر بخواهند خللی ایجاد کنند مذاکره و توافقی شکل نخواهد گرفت؛ اما شاهدیم که پس از 5 دور هنوز هم آمریکاییها از عدم حق غنیسازی ایران میگویند؛ اساسا این نوع اعلام مواضع آمریکاییها از چه رو است؟
تیم اصلی آقای ترامپ سه نفر است؛ خودش، آقای جی. دی. ونس و ویتکاف. بقیه مثل وزارت خارجه یا مخالفت یا تحمل میکنند. لذا آقای ترامپ در داخل مشکل دارد. یعنی همه بلند شدند و علیه آقای ترامپ چوب دست گرفتند که به هیچ وجه نباید به ایران اجازه غنیسازی داده شود. در شرایطی که دموکراتها ساکت بودند رهبر دموکراتها با اشاره به موضوع غنیسازی گفته است که آقای ویتکاف باید به کنگره بیاید و قسم بخورد که به صورت پنهانی با ایران کار نمیکند. لذا در حزب جمهوریخواه، کنگره، آیپک، لابی اسرائیل و نئوکانها همه فشار میآورند. آقای ترامپ نیز احساس میکند اگر غنیسازی را به ایران بدهد جمعیت عظیم با نفوذی حتی رسانهها بر سرش میریزند که چرا این کار را کردی و بهانهای به حزب جمهوری خواهد میدهد که از خواب بلند شود. مشکل جدی دیگری هم دارد که باید بگوید این توافقی که من کردم بهتر از توافقهای اوباما و بایدن است. اگر نه او را متهم میکنند که چرا این همه دردسر ایجاد کردی و از برجام خارج شدی. در نتیجه ترامپ در داخل آمریکا نیز با مشکلات مختلفی روبهرو است و اصرار بر عدم غنیسازی ایران نیز بر این اساس است که میخواهد داخلیها را راضی نگه دارد. و الا من اعتقاد دارم برای ترامپ، ویتکاف و ونس خیلی مهم نیست که غنیسازی صورت بگیرد. اما با توجه به مشکلات داخلی و سیاست خارجی نسبتا ناموفق ترامپ که در حال شدت گرفتن است مثل مسائل آقای ایلان ماسک و... اگر بخواهد بحران دیگری بر بحرانهای گذشته بیفزاید و تحقیرش کنند که در رابطه با ایران امتیاز داده و برجام بهتر بود کلا خیلی برایش سخت میشود. لذا بایستی چیزی به دست بیاورد که بتواند بر اساس آن اعلام کند من این دستاوردی که در مذاکرات بهدست آوردم بهتر است از برجام اوباما است.
*بسیاری نقش میانجیها در مذاکرات میان ایران و آمریکا را در نوع خود بسیار پر اهمیت میدانند و عمانیها که میانجی اصلی میزبان مذاکرات هستند؛ اما اخیرا نام روسها نیز به عنوان میانجی برای مذاکرات مطرح شده است؛ نقش و هدف روسها از میانجیگری میان ایران و آمریگا را چطور تحلیل میکنید؟
میانجیگری عمان با روسیه فرق میکند چون عمان میانجیگری خالصانه انجام میدهد که در واقع بتواند اینها را به هم پیوند دهد و تنها امتیازی که برای خود میخواهد اعتبار است. اما روسیه بارها درخواست کرده از خود آقای پوتین گرفته تا لاوروف و افراد دیگر مثل معاون وزیر خارجه چندبار درخواست کردند که میانجی شوند. حالا نه آمریکاییها نه ایرانیها خیلی به این موضوع توجه نکردند. با توجه به سفر آقای پوتین به تهران، درخواست آقای ترامپ از آقای پوتین اهمیت پیدا میکند. بالاخره روسیه اگر بتواند امتیازی برای آقای ترامپ بگیرد در اوکراین امتیاز خواهد خواست. ضمن اینکه باید بدانیم بالاخره روسیه یک رقابتهای ژئوپلیتیکی با ایران دارد و تا حدی میخواهد مشکل ایران با آمریکا حل شود و حدش اینکه مثلا جنگ نشود. اما واقعیت این است که روسیه رقیب ژئوپلیتیک ایران است. الان روسیه خودش نیز در فروش نفت و گاز مشکل دارد و اگر ایران و آمریکا به توافق برسند، این مشکل بیشتر خواهد شد که به سادگی قابل فهم است. یا مثلا این سرمایهگذاری گسترده 1000 میلیاردی که مطرح است فارغ از اینکه عملی باشد یا خیر برای روسیه حتی چین و اروپا خبرهای خوبی نیست. لذا همه جنگ نمیخواهند و میخواهند کمک کنند و میانجیگری کنند، اما عمان تفاوت دارد و میخواهد ایران و آمریکا با هم آرام باشند و حتی رابطه داشته باشند و بعد اطمینان بیشتر به عمان پیدا شود. لذا با این حال سفر آقای پوتین به تهران با توجه به بعضی بنبستهایی که در گفتوگوها ایجاد شده که هم ایران بر غنیسازی تاکید میکند و هم آمریکا بر عدم غنیسازی ایران، شاید از تنش و درگیری جلوگیری کند و باید آن را مثبت تلقی کرد. باید صبر کنیم ببینیم پوتین چه پیامی میآورد و چه پیامی میبرد.
ارسال نظر