گزارش «آرمان ملی» درباره حلقههای مفقوده حل بحران آبی
بیراهه بحران آبی
آرمان ملی – صدیقه بهزادپور: بحران آب یکی از چالشهایی است که با توجه تغییرات اقلیمی ایران را هم مثل اکثر کشورهای دنیا دچار چالشهای بسیاری کرده است.

شیرینسازی آب دریا یکی از راهکارهایی است که اکثر کشورها با شرایط اقلیمی مشابه ایران، یعنی وجود دریاها و... سعی کردهاند که با استفاده از آن به بحران کم آبی غلبه کنند. اما تحریم، فقدان دانش و تکنولوژی مناسب، نبود مدیریت و برنامهریزی درست در این خصوص از جمله چالشهایی به شمار میآیند که تاکنون مانع از تحقق این امر شده است. از سوی دیگر، برخی از طرفداران محیطزیست نیز بر این باور هستند که اجرای فرآیند شیرینسازی آب دریا باعث آسیبهایی به محیط زیست و برهمخوردن تعادل منابع آبی و مشکلات دیگر خواهد شد. از سوی دیگر تاسیسات فرسوده آبرسانی، نداشتن برنامهریزی مناسب برای بازچرخانی آبهای خاکستری و... هم از مشکلات دیگر در حوزه کبود وبحران آب تلقی میشود.
به گزارش «آرمان ملی»، بحران آب در ایران در سالهای اخیر از یک دغدغه محیطزیستی فراتر رفته و به تهدیدی جدی برای توسعه پایدار، امنیت غذایی، مهاجرتهای داخلی و حتی ثبات اجتماعی در برخی مناطق کشور بدل شده است. کاهش بارندگی، افزایش دمای زمین، الگوهای نادرست مصرف و فرسودگی زیرساختهای آبی کشور، همگی در کنار یکدیگر، وضعیت منابع آبی ایران را به مرحله هشدار رساندهاند. با وجود این، در شرایطی که بسیاری از کشورهای دارای سواحل دریایی، راهکارهایی چون شیرینسازی آب دریا را بهعنوان یکی از گزینههای مقابله با کمآبی بهکار بستهاند، ایران هنوز نتوانسته سهم مؤثری از این فناوری داشته باشد. این در حالی است که با در اختیار داشتن سواحل گسترده در جنوب کشور، بهویژه در استانهای بوشهر، هرمزگان و سیستان و بلوچستان، از موقعیت جغرافیایی مناسبی برای بهرهبرداری از آب دریا برخوردار است. ولی تا امروز استفاده از فناوری شیرینسازی آب دریا بهطور گسترده و ملی در دستور کار قرار نگرفته است، هرچند برخی از پروژههای محدود در استانهای جنوبی آغاز شدهاند، اما عمدتا با چالشهای اقتصادی، فنی و حتی مدیریتی مواجه بودهاند. اما همچنان تحریمهای بینالمللی در سالهای گذشته مانع از دسترسی ایران به فناوریهای پیشرفته شیرینسازی شده است. بعلاوه هزینه بالای احداث و نگهداری تاسیسات، و همچنین مصرف بالای انرژی در فرآیندهای اسمز معکوس یا حرارتی، اجرای این پروژهها را دشوار کرده است.
ملاحظات زیستمحیطی
در کنار مسائل اقتصادی و فنی، موضوعات زیستمحیطی نیز از سوی برخی کارشناسان بهعنوان مانعی جدی مطرح میشود. این گروه معتقدند که فرآیند شیرینسازی میتواند با تخلیه شورابهها به دریا و افزایش شوری مناطق ساحلی، به اکوسیستمهای دریایی آسیب برساند و تنوع زیستی را تهدید کند. در حالی که تجربه کشورهای حاشیه خلیجفارس مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی نشان میدهد که با برنامهریزی صحیح و استفاده از فناوریهای روز، میتوان اثرات زیستمحیطی را به حداقل رساند. برخی کارشناسان ایرانی نیز بر این باورند که در شرایط بحرانی کنونی، نباید با ترس از آثار جانبی، اصل راهحل را کنار گذاشت. از جمله دیگر چالشهای موجود برای بحران آب، به گفته کارشناسان؛ زیرساختهای فرسوده آبرسانی و نبود سیستم بازچرخانی مؤثر آب است. که بر اساس آمارها، در برخی نقاط کشور تا ۳۰ درصد آب شرب، پیش از رسیدن به مصرفکننده، در مسیر توزیع هدر میرود. این رقم، در شرایطی که هر قطره آب اهمیت دارد، نگرانکننده است. این امر همچنین درباره بازچرخانی آبهای خاکستری (آبهای مصرفشده در حمام، لباسشویی و شستوشوی سطوح) هم صادق است و باوجود تشدید بحران، هنوز جایگاه شایستهای در برنامهریزی شهری و صنعتی کشور ندارد. با وجود اینکه، بسیاری از کشورها، همین آبهای بازیافتی را برای آبیاری فضای سبز، مصارف صنعتی یا حتی بازگشت به چرخه مصرف خانگی، بازپرداخت میکنند.
پیششرط حل بحران آب
کارشناسان بر این اعتقاد هستند؛ بحران آب ایران با یک راهحل مقطعی یا فناوری منفرد حل نخواهد شد، بلکه مجموعهای از راهکارها باید بهصورت هماهنگ و با اراده ملی به کار گرفته شود تا با نگاهی همه جانبه اقدام به اصلاح الگوی مصرف در بخش کشاورزی و خانگی گرفته تا سرمایهگذاری در فناوریهای نوین و نوسازی زیرساختها امیدوار به بهبود این بحران در سطح ملی باشیم. شیرینسازی آب دریا میتواند یکی از اضلاع این مثلث نجات باشد، نه تنها برای استانهای جنوبی بلکه برای مناطق مرکزی کشور که با انتقال آب، وابسته به منابع دوردستاند. برون رفت از نگاه جزیرهای در این باره و همافزایی میان دانش بومی، فناوریهای نو و منافع ملی، میتواند هم بحران کنونی را کمرنگ کرده و منابع آبی خوبی نیز برای آیندگان برجا بگذارد.
چه باید کرد؟
محمد درویش، فعال محیطزیست، درباره چالشهای کمبود آب و سهم کشاورزی در تشدید این بحران، آب اقتصادمحور را به بحرانی تعبیر میکند که از مدیریت ناکارآمد و سیاستهای اقتصادی ناپایدار سرچشمه میگیرد. به نظر او، ایران آب کافی دارد، ولی استفاده بیرویه در بخش کشاورزی و صنایع آببر، مثل چیزی که در خوزستان یا زایندهرود رخ داده، سبب شده تا منابع آب به خطر بیفتد. درویش در این باره گفت: این مشکل با مدیریت درست و کاهش وابستگی به فعالیتهای آبمحور قابل حل است. ایران در بسیاری از مناطق نیاز به واردات آب ندارد بلکه مدیریت درست و انتصاب افراد متخصص در مدیریت کشور سبب بهبود اوضاع میشود. این کارشناس با بیان اینکه، دو سوم کل ذخیره آب هزارساله را در سه دهه مصرف کردیم، اضافه کرد: بخشی از مشکلات آب ایران به کشاورزی ایران بر میگردد. در سالهای اخیر، محصولات پرمصرف آب مانند گندم، برنج و چغندر قند و همچنین کشت محصولات کشاورزی در مناطق بیابانی در چند دهه اخیر توسعه یافته است. سیاست خودکفایی در حوزه کشاورزی در ایران بعد از انقلاب سبب شده تا زخم کهنه کمبود آب، در سالهای اخیر سرباز کند. این نوع کشاورزی که به آن «کشاورزی ناپایدار» هم میگویند به معنی مصرف بیرویه آب است که در نهایت ضرری بیشتر از خدکفایی دارد و در نهایت میتوان گفت که باید به مساله آب با جدیت بیشتری نگریست و نگرش اقتصادی از آب را از ذهن مدیران پاک کرد و به توسعه پایدار در این حوزه اندیشید. اما بهدلیل مشکلات برخی مدیران، شاید جای آن دارد که سازمانهای مردم نهاد و غیرانتفاعی بتوانند در این حوزه کمکهای بیشتری داشته باشند.
ابربحران آب
تقیزاده کارشناس حوزه انرژی نیز در این باره بیان داشت: مساله آب در کشور، بحران نیست؛ یک ابر بحران هست. فرق این دو چیست؟ از نظر من، میشود با مدیریت صحیح بحران مدیریت کرد و از آن عبور کرد، اما ابر بحران آب، یعنی وضعیتی که مساله آب، باعث فعال شدن زنجیرهها و حلقههای بسیار مخربی شده که زیست پذیری سرزمین را به شدت تهدید میکنند و بعضی از آنها مثل فرونشست، وارد روندهای غیرقابل بازگشت و خساراتهای جبران ناپذیر شدهاند. بله. ما در ایران با ابربحران آب مواجهیم. ابربحرانی که امنیت غذایی، سلامت، زیرساختها و معیشت مردم را به شدت تهدید کرده و همین امروز آسیبهای بسیاری به آنها وارد کرده است. به گمانم جامعه و نخبگان کشور، به وخامت مساله آب تا حد زیادی آگاهند. بخشی از عامه مردم هم به دلیل برخورد مستقیم با مساله، درک درستی از این وضعیت دارند. اما قشر خواب و بیتفاوت، متاسفانه سیاستگذاران و تصمیم سازان کلان کشور هستند. به نظر نمیرسد درکی از وخامت اوضاع داشته باشند و به دنبال حل مسائل ریز و درشت بیاهمیت دیگری هستند.
ارسال نظر