«آرمان ملی» علل ناگفته از کنارهگیری ظریف از معاونت راهبردی را بررسی میکند
تحریم داخلی؛ فشار به دولت
آرمان ملی- حمید شجاعی: جبهه پایداری و تندروها برنامههای بسیاری برای انتخابات ریاست جمهوری داشتند و حتی پیش از اتفاق ناگواری که برای رئیسجمهور فقید و همراهانش رخ داد نیز آنها بنای عبور از مرحوم رئیسی را داشتند و درصدد بودند تا برای انتخابات 1404 روی شخص دیگری یعنی سعید جلیلی سرمایهگذاری کرده و از او حمایت کنند.

اما حادثهای که برای رئیسجمهور فقید رخ داد باعث شد تا آنها برنامه خود را سریعتر از آنچه که تصور میکردند، تدوین کنند و وارد انتخابات 1403 شدند و در همین مسیر تمام توان خود را به کار بستند. آنها وارد عرصه شدند و از ثبتنام کاندیداهای ریز و درشت گرفته تا تبلیغات بهزعم خود شرایط را به دست گرفتند و انتظار داشتند که در خلأ دولت مستقر بتوانند ادامه دولت رئیسی را آنطور که میخواهند پیش ببرند؛ اما شرایط به نحو دیگری پیش رفت و برخلاف تصور تندروها که مسعود پزشکیان بتواند شگفتیساز انتخابات باشد، او در اختلاف شکل گرفته بین قالیباف و جلیلی توانست رای اکثریت جامعه را به خود اختصاص دهد و رئیسجمهور چهاردهم لقب بگیرد. با این حال تندروها و البته اصولگرایان تصور کردند که میتوانند با پزشکیان به نحوی کنار بیایند که دولت بعدی هم در راستای دولت رئیسی پیش برود اما زمانیکه پزشکیان نفرات مدنظر خود را در معاونتها منصوب کرد و وزرای مدنظر خود را نیز به مجلس معرفی نمود کاملا مشخص شد که رویکرد رئیسجمهور و نفرات انتخابیاش قرابتی با تندروها ندارد و از همینرو نیز آنها از همان ابتدا در پی تخریب دولت و مقابله بر آمدند. چنانکه از روز اول به دنبال خالیکردن اطراف رئیسجمهور از افراد موثر رفتند و اولین نفری را هم که هدف حملات خود ساختند محمدجواد ظریف معاون راهبردی وقت مسعود پزشکیان بود که به خاطر زدن و کنارگذاشتن ظریف دست به دامن قانونهای عجیب و راهپیمایی و تجمع شدند و حتی در این بین انتقاداتی را به قوه قضائیه وارد آوردند که چرا به مساله استنکاف رئیسجمهور از کنارگذاشتن ظریف ورود نمیکند. هر چند که کارشناسان با همان قانون خود مجلس ثابت کردند که ظریف مشمول این قانون نمیشود، اما از آنجا که تندروها اهداف دیگری را دنبال میکردند مصرانه برکناری ظریف را پی گرفتند تا جاییکه خود ظریف از سمتش استعفا داد و کنارهگیری کرد و علت این ماجرا را نیز توصیه رئیس قوه قضائیه خواند. جالب اینکه پزشکیان در قامت رئیسجمهور نیز در خصوص این اتفاق واکنش چندانی نداشت و صرفا با تشکر از زحمات ظریف؛ محسن اسماعیلی را به جای وی نشاند. این اولین گام تندروها برای خالی کردن اطراف پزشکیان از افراد توانا و تاثیرگذار بود. اما طولی نکشید که چند ماه بعد به بهانه افزایش قیمت ارز عبدالناصر همتی وزیر اقتصاد موفق دولت را با استیضاح کاملا سیاسی از قطار کابینه پیاده کردند تا یکی دیگر از ژنرالهای دولت از اطراف پزشکیان کنار بزنند. هر چند آنطور که به نظر میرسد این رویه ادامه دارد و گویا سومین هدف تندروها فرزانه صادق وزیر موفق و توانمند راه و شهرسازی است که تندروها بهارستان قصد استیضاح وی را دارند. این رویه گام بهگام تندروها حکایت از آن دارد که آنها به طور واضحی بهدنبال زمینگیرکردن دولت و در نهایت به زیرکشیدن پزشکیان هستند و در این مسیر از هیچ تلاشی فروگذار نمیکنند.
* محبوبیت و خسران
معمول است که وقتی شخصی یا جریانی توانایی رسیدن به شخص یا تربیت شخصی در آن حد و اندازه را نداشته باشند به جای تلاش در این مسیر سعی میکنند شخص مورد نظر را پایین بکشند. مواجهه تندروها با محمدجواد ظریف نیز اینگونه است و از آنجا که کسی در حد نام و آوازه ظریف و درایت، سیاست و هوشمندی او ندارند و برجستهترین شخصشان سعید جلیلی است که اساسا در مقام قیاس با ظریف قرار نمیگیرد؛ لذا به تخریب ظریف پرداخته و میپردازند و بهزعم خود با فشار او را از دولت کنار میگذارند تا از تاثیراتش کم کنند؛ اما قدرت فهم این موضوع را ندارند که نبود ظریف در دولت نه جای ناراحتی برای وی که موجب زیان و ضرر برای دولت است و در کلان ماجرا نیز خسران است. موید این نکته را نیز میتوان در تاثیرات ظریف در سیاست خارجی ایران حدفاصل هشت سالی که عهدهدار وزارت امور خارجه بود و توافق عزتمندانهای چون برجام را منعقد کرد دید. چه اینکه خود ظریف چندی پیش در خصوص استعفا از معاونت رئیسجمهور و حمایت از پزشکیان بیان کرد: من را استعفا دادند... باور کنید فرق میکند پزشکیان باشد یا جلیلی. ما میتوانستیم وسط یک جنگ باشیم. بعضی میگویند این خوب بود؛ مرگ یکبار، شیون هم یکبار، اما حتما اینطور نیست. اصلا از رای خود پشیمان نباشید. من هم بهرغم تلخیها که در این شش ماه کشیدم که اصلا در عمر خود نکشیده بودم، از اینکه برای آقای پزشکیان کت در آوردم پشیمان نیستم. با این حال هر چند که تندروها تصور میکنند با حمله به ظریف وجهه او در جامعه را تخریب میکنند؛ اما خود نیز واقفند که با این اقدامات محبوبیت ظریف در جامعه کم نشده و نمیشود و جامعه او را بهعنوان سیاستمداری وطنپرست و مردم دوست میشناسد. جالب اینکه وجه تفاوت و تمایز چهرههایی که تندروها را نمایندگی میکنند با ظریف آنجا است که ظریف در عالم سیاست چه سیاست داخلی و چه سیاست بینالمللی، بر پایه منافع ملی و همچنین بر مبنای واقعگرایی و شرایطی که در آن قرار داریم بدون پردهپوشی و روتوش رفتار و عمل میکنند، در حالی که آنهایی که تندروها را نمایندگی میکنند همواره بر مبنای ایدهآلگرایی، خود حقپنداری و در اکثر موارد منافع جریانی و جناحی برخورد و عمل میکنند.
*علت کنارهگیری ظریف
رئیسجمهور همواره از محمدجواد ظریف بهعنوان یکی از سرمایههای کشور و نظام یاد کرده است که باید از ظرفیت وی استفاده صحیح و درست را برای پیشبرد امورات کشور انجام داد و حتی در زمان معرفی محسن اسماعیلی اظهارکرد که بسیار مشتاق و علاقهمند است از دانش و تجربه ظریف در جای دیگری استفاده کند. حال اما در آئین معارفه و تکریم معاونان پارلمانی و راهبردی رئیسجمهور سخنانی بر زبان آورده که نشان میدهد او نیز تحت فشارها و بر خلاف میل باطنی حاضر به پذیرش استعفای ظریف شده است. چنانکه مسعود پزشکیان با قدردانی از زحمات ظریف در معاونت راهبردی ریاست جمهوری، گفت: «برخی بهجای توجه به دغدغههای اصلی مردم، اصرار داشتند که دکتر ظریف باید از سمت خود کنار برود. ظریف سابقه طولانی در خدمات ارزشمند برای کشور داشته و حتی آمریکا او را تحریم کرده است و البته برخی هم در داخل او را تحریم کردند؛ چنین اقداماتی کشور را از خدمات افراد توانمند محروم میکند.» پزشکیان درباره سوابق خدماتی ظریف، خاطرنشان کرد: «آقای ظریف از آمریکا به ایران بازگشت و حتی در مقابل آمریکا ایستاد و از منافع کشور و مردم حمایت کرد، به همین دلیل هم توسط آمریکا تحریم شد. با این حال برخی زمین و زمان را بههم ریخته و اصرار داشتند که وی نباید در معاونت راهبردی باقی بماند. به هر حال ما قدردان زحمات دکتر ظریف هستیم و از نظرات مشورتی وی استفاده خواهیم کرد.»
ارسال نظر