«آرمان ملی» گزارش میدهد
فرصت خروج از دایره فشارهای نفتی آمریکا
آرمان ملی – صدیقه بهزادپور: همزمان با انجام مذاکرات ایران و آمریکا، تلاش آمریکا برای اجرای سیاست صفر کردن صادرات نفت با تهدید کشورهای معدود خریدار نفت ایران، به گفته بسیاری از کارشناسان، ره به جایی نخواهد برد، چراکه به اعتقاد این افراد؛ تحولات ژئوپلیتیکی سالهای اخیر نشان داده که نفت دیگر نمیتواند بهتنهایی ابزار تحریم موفقی باشد؛ بهویژه وقتی که بسیاری از کشورها در تلاش هستند تا خود را از پیامدهای سیاستهای جنگ تعرفهای ترامپ خود را دورنگه دارند.

به اعتقاد برخی کارشناسان؛ در جریان مذاکرات اخیر و تغییر رفتار قدرتهای اقتصادی نوظهور، مشخص شده که برخی کشورها با وجود کاهش قیمتها، ترجیح میدهند به جای تبعیت کامل از تحریمهای واشنگتن، نفت ایران را با شرایط خاص خریداری کنند. همین روند، فضایی را ایجاد کرده تا ایران، بهجای تمرکز انحصاری بر صادرات نفت خام، بهسوی تقویت سایر فرصتهای اقتصادی از جمله صنایع پاییندستی، صادرات فرآوردههای پتروشیمی و تعاملات فناورانه حرکت کند.
در چنین بستری، برخی تحلیلگران از «دوران پسانفتی» برای ایران سخن میگویند؛ دورانی که در آن، نفت نه ابزار فشار، بلکه سکوی پرش بهسوی بازتعریف نقش ایران در زنجیره جهانی انرژی و همکاریهای منطقهای و فرامنطقهای است. این تغییر نگاه، بستر مناسبی برای گسترش همکاری با قاره آفریقا و تقویت دیپلماسی انرژی ایران فراهم کرده است. به گزارش «آرمان ملی»، محمد گلستانی کارشناس حوزه انرژی در این باره گفت: از دهه ۱۳۹۰ به بعد و با بازگشت تحریمهای نفتی بهویژه پس از خروج دونالد ترامپ از برجام، فروش نفت ایران بهشدت محدود شد. آمریکا با اعمال تحریمهای ثانویه علیه خریداران نفت ایران، عملاً بسیاری از کشورها را از خرید نفت ایران بازداشت. حتی متحدان سنتی ایران نظیر چین و هند نیز واردات نفت خود را به شدت کاهش دادند یا متوقف کردند. در نتیجه، درآمدهای نفتی که در برخی سالها بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار بودهاند، در سالهای تحریم گاه به کمتر از ۱۰ میلیارد دلار در سال کاهش یافتهاند. با کاهش شدید فروش نفت و غیرقابل پیشبینی بودن بازگشت کامل آن به بازار جهانی، میتوان اینگونه تعبیر کرد که؛ ایران ناگزیر وارد دورهای شده که آن را میتوان «پسانفتی» نامید؛ دورهای که در آن، دولت نمیتواند دیگر مانند گذشته بر منابع نفتی تکیه کند و ناچار است به سمت درآمدهای پایدارتر، غیرنفتی، و مولد حرکت کند. با اینحال، عبور از این وضعیت، نیازمند تغییرات بنیادین در ساختار اقتصاد ایران است؛ از جمله این موارد میتوان به؛ اصلاح نظام مالیاتی، کوچکسازی دولت، گسترش تولید صادراتمحور، جذب سرمایهگذاری داخلی و خارجی، کاهش فساد و بهبود حکمرانی اقتصادی و... اشاره کرد، اما از سوی دیگر، با کاهش وابستگی به نفت، یک فرصت بینظیر برای اصلاح ساختارهای بیمار اقتصادی و شکلگیری یک اقتصاد مقاوم و پایدار فراهم شده است که میتوان این وضعیت را یک نعمت در لباس نقمت تعبیر کرد که اگر بهدرستی مدیریت شود، میتواند کشور را از دور باطل اقتصاد نفتی نجات دهد.
دارایی استراتژیک یا ابزار متروک؟
این کارشناس ادامه داد: هرچند سهم نفت در بودجه سالانه کاهش یافته و فروش رسمی آن بهویژه در بازارهای بینالمللی با محدودیت روبهروست، اما نمیتوان نفت را بهعنوان یک دارایی استراتژیک نادیده گرفت. ایران با داشتن دومین ذخایر گازی و چهارمین ذخایر نفتی جهان، هنوز هم پتانسیل عظیمی برای نقشآفرینی در بازار انرژی دارد. از منظر ژئوپلیتیک نیز، نفت و گاز همچنان نقش مهمی در تعیین قدرت چانهزنی ایران در تعاملات منطقهای و بینالمللی ایفا میکند. بسیاری از بازیگران جهانی، از جمله کشورهای همسایه، چین، هند و برخی کشورهای اروپایی، علاقهمند به خرید انرژی از ایران هستند، اما تا زمانی که تحریمها پابرجا باشد و ساختار دیپلماسی انرژی ایران بازتعریف نشود، این منابع نقش مؤثری در رشد اقتصادی ایفا نمیکنند.
آینده درآمدهای نفتی
گلستانی توضیح داد: یکی از مهمترین چالشها و فرصتهای پیشروی اقتصاد ایران، بازتعریف نقش درآمدهای نفتی در بودجه عمومی و توسعه اقتصادی است. دولتها پیش از این اعلام کرده بودند که میخواهد وابستگی بودجه به نفت را کاهش دهد، اما شواهد نشان میدهد که هنوز هم نفت بخش قابل توجهی از منابع عمومی را تأمین میکند، حتی اگر به صورت دور زدن تحریمها یا صادرات غیررسمی باشد، در نتیجه به نظر میرسد؛ راهکار اساسی در این زمینه، نه صرفاً حذف نفت از بودجه، بلکه مدیریت صحیح و هوشمند درآمدهای نفتی در قالب صندوقهای ثروت ملی و سرمایهگذاریهای مولد است؛ الگویی که برخی کشورها نظیر نروژ با موفقیت اجرا کردهاند. در این مدل، درآمدهای نفتی مستقیماً وارد چرخه بودجه جاری نمیشوند، بلکه بهعنوان ذخیره ارزی یا پشتوانه سرمایهگذاریهای زیرساختی به کار میروند.
مذاکرات و تحولات ژئوپلیتیک
این کارشناس درباره سخنان اخیر ترامپ مبنی بر تشدید دوباره فشار بر ایران و اِعمال فشار برای و جلوگیری از فروش نفت گفت: کُندی روند احیای برجام، نشان میدهد که ایران فعلاً نباید روی بازگشت پرقدرت به بازارهای رسمی نفتی حساب کند. حتی در صورت احیای توافق نیز، بازسازی سهم ایران در بازار جهانی زمانبر خواهد بود و رقبا مانند عربستان، امارات و حتی عراق جای خالی ایران را تا حد زیادی پر کردهاند. از اینرو، هرگونه نگاه استراتژیک به نفت باید با در نظر گرفتن واقعیتهای ژئوپلیتیک امروز، سطح تنشها با غرب، موقعیت ایران در بازار انرژی و توانمندی داخلی برای فرآوری نفت و گاز همراه باشد. البته از این امر نباید غافل شد که اظهارنظر اخیر ترامپ و تشدید تحریمهای فروش نفت کشور، بیش از اینکه متوجه ایران باشد، برای کشور چین درنظر گرفته شده و خط ونشانی جدید برای این کشور تلقی میشود.
مانع اصلاحات؟
گلستانی اضافه کرد: اقتصاد ایران هنوز درگیر تناقضی بنیادی است، از یکسو نفت منبع قدرت و ثروت بالقوه است و از سوی دیگر، نماد وابستگی، رانت، ناکارآمدی و آسیبپذیری در برابر تحریمها به شمار میآید. اگر ایران بتواند از جنگ تعرفهای ترامپ با وجود اِعمال تحریمها، بهعنوان فرصتی برای اصلاح ساختار اقتصادی استفاده کرده و درآمدهای نفتی را در قالبی عقلانی، شفاف و بلندمدت مدیریت کند، نفت میتواند بار دیگر به موتور محرکه توسعه بدل شود، در غیر اینصورت، تکرار سیاستهای گذشته تنها به عمیقتر شدن بحرانهای اقتصادی خواهد انجامید، از این رو، آنچه اهمیت دارد نه نفت، بلکه شیوه نگرش به آن است، نفت میتواند برای کشوری مثل ایران با منابع عظیم انسانی، ظرفیتهای فناورانه و موقعیت ژئوپلیتیک خاص، یک ابزار قدرتآفرین باشد، اما تنها زمانی که بهدرستی در خدمت منافع ملی، توسعه پایدار و رفاه عمومی قرار گیرد.
خودزنی تجاری ترامپ
اسکات مدل، مدیرعامل شرکت مشاوره انرژی راپیدان و مأمور پیشین سازمان سیا در گفتوگو با شبکه آمریکایی سیانبیسی گفت که اظهارات ترامپ بهوضوح متوجه چین است، کشوری که بیش از یک میلیون بشکه در روز از ایران نفت وارد میکند. مدل افزود که تحریمهای آمریکا بعید است بر جریان نفت ایران به چین تأثیر بگذارند، مگر آنکه کاخ سفید شرکتهای دولتی و زیرساختهای پکن را هدف قرار دهد. به گفته مدل، اظهارات رئیسجمهور آمریکا «نشاندهنده تغییر در تلاشهای دولت برای دستیابی به توافق جدید با ایران نیست، بلکه بیشتر باور ترامپ به مذاکره از موضع قدرت را نشان میدهد.» ترامپ ماه گذشته تحریمهایی را که «تعرفههای ثانویه» مینامد، علیه هر کشوری که از ونزوئلا، عضو دیگر اوپک، نفت خریداری کند، اعمال کرد. به گفته منابع رویترز، در این بین عربستان سعودی به متحدان و کارشناسان صنعت نفت گفته است که تمایلی ندارد تا از طریق کاهش تولید، از بازار حمایت کند و قادر است تا کاهش قیمت را در بازهای طولانی مدیریت کند. از طرف دیگر، با این وجود، از حیث تقاضا باید به این موضوع اشاره کرد که طبق دادههای منتشر شده در روز چهارشنبه، اقتصاد آمریکا برای نخستین بار در سال اخیر، در سه ماهه نخست سال رشد منفی را به ثبت رساند. هجوم کسبوکارها برای اجتناب از هزینههای اضافی ناشی از تعرفههای اعمالی ترامپ و اشباع بازار آمریکا با واردات، یکی از دلایل رشد منفی این کشور بوده که بر تاثیر مخرب سیاست تجاری غیرقابل پیشبینی ترامپ نیز صحه میگذارد. براساس نظرسنجی اخیر رویترز، تعرفههای ترامپ، ورود اقتصاد جهان به رکورد را در سال جاری محتمل کرده است.
ارسال نظر