| کد مطلب: ۱۱۰۴۷۴۶
لینک کوتاه کپی شد

گزارش آرمان ملی از روند تخریب و هجمه‌ها

آسیاب تخریب از بهشتی تا هاشمی و...

آرمان ملی- حمید شجاعی: ‌«تخریب تخطئه؛ هجمه» این روند مشترک عملکردی تندروها و دلواپسان نسبت به چهره‌‌های تاثیرگذار در جامعه است که از این طریق چهره‌های سیاسی میانه‌رو که بر مدار عقلانیت پیش می‌روند تا به هر نحو ممکن از صحنه خارج کنند.

آسیاب تخریب از بهشتی تا هاشمی و...

 گرچه این روند عملکردی تندروها نیز متوجه امروز و دیروز نیست بلکه از همان ابتدای انقلاب نیز شاهد چنین تندروی‌ها  و خودسری‌هایی بودیم که به تجربه ثابت شده جز ایجاد هزینه و زیان چیزی برای کشور و جامعه نداشته است. لذا اگر بخواهیم با مداقه بیشتری به این مساله بپردازیم می‌توان گفت که روند خالص‌سازی حذفی و تخریبی از همان سال‌های ابتدایی استقرار نظام از سوی برخی جریانات شدت گرفت و شاید در این میان بتوان شهید بهشتی را نخستین قربانی این نوع تخریب‌ها در نظر گرفت. نقل معروفی از مرحوم آیت‌ا... هاشمی رفسنجانی وجود دارد که می‌گوید: «روزی به شهید بهشتی گفتم: سید با این همه توهین و تهمت چه می‌کنی؟ هنوز آن لبخند معنادار و نگاه نافذش را با تمام وجود حس می‌کنم که با دست بر دوشم زد و گفت: «آسیاب به نوبت». اما این روند به همین‌جا ختم نشد و پس از شهید بهشتی این مرحوم آیت‌ا... هاشمی ‌بود که آماج این اتهامات، تخریب‌ها  و هجمه‌ها قرار گرفت. چه آن زمانی‌که در دهه 60 در زمان جنگ برخی گروه‌ها و جریانات ایشان را مورد حمله و هجمه قرار می‌دادند تا دهه‌های 70 و 80 که جریانات مختلف آیت‌ا... را مورد تخریب قرار می‌دادند و از همه بیشتر تندروهای اصولگرایی که به‌نام انقلابی‌گری به تخریب و هجمه می‌پرداختند. اما مرحوم هاشمی‌ همواره با لبخندی بر لب این 2 بیت شعر را بر زبان می‌راند که «هر کس بد ما به خلق گوید/ ما چهره به غم نمی‌خراشیم؛ ما خوبی او به خلق گوییم تا هر دو دروغ گفته باشیم» به واقع می‌توان واژه مظلومیت را برای این دو چهره دلسوز مردم و نظام به‌کار برد. چه اینکه مرحوم هاشمی ‌چه در زمان حیات و چه پس از درگذشتش نیز مورد هجمه تندروها قرار گرفته است. البته کسان دیگری نیز در این زمره قرار می‌گیرند، چهره‌هایی چون سیدمحمد خاتمی ‌که سال‌هاست مورد تخریب و هجمه دلواپسان و خالص‌سازان قرار داشته است. چه زمانی‌که رئیس‌جمهور بود و در رأس دولت اصلاحات قرار داشت و چه زمانی‌که پس از آن در حاشیه سیاست قرار گرفت و به نحوی رهبر معنوی جبهه اصلاحات شد؛ هیچگاه از تیررس توپخانه تخریب، اتهام، افترای دلواپسان و تندروها در امان نبوده است. حسن روحانی نیز همین روند را داشته و از زمان روی کارآمدن دولتش تاکنون با انواع تهمت‌ها، اتهامات، هجمه‌ها و تخریب‌ها مواجه شده است، به نحوی که تندروها و خالص‌سازان عرصه را به قدری تنگ کردند که وی از  حضور در مجلس خبرگان نیز باز ماند. با این حال روند تخریب و خالص‌سازی ادامه دارد، هنوز هم متوقف نشده و این بار در خود جریان اصولگرا سرباز کرده است.

*دیروز، امروز و فردا

شاید اگر تا چند سال پیش صحبت از کنارگذاشتن چهره‌های اسم و رسم‌دار اصولگرا از سوی جریان تندرو مطرح می‌شد کسی چندان وقعی بدان نمی‌نهاد؛ اما انتخابات ریاست جمهوری 1400 نشان داد که خالص‌سازان با هیچ کسی عقد اخوت نبسته‌اند و برای رسیدن به اهداف و منویات خود حتی از خودی‌ها نیز‌ می‌گذرند. همین شد که در انتخابات 1400 علی لاریجانی که همه او را از جمله اصولگرایان شناسنامه‌دار می‌شناسند ردصلاحیت شد و کنار رفت تا تاثیر و کنشی در آن انتخابات نداشته باشد. حال که 2 سال گذشته می‌بینیم دایره خالص‌سازی‌ها تنگ‌تر می‌شود و با اتمام انتخابات مجلس دوازدهم و پیروزی تندروها در تهران آن هم با حداقلی‌ترین رای ممکن از کمترین مشارکت ممکن خالص‌سازان درصدند که این بار افراد بیشتری را غربال کنند و در مهم‌ترین ماموریت به‌دنبال کنارگذاشتن محمدباقر قالیباف هستند تا اگر نتوانستند از حضور وی در بهارستان جلوگیری کنند حداقل با تخطئه، تخریب و هجمه به وی قالیباف را از جمع گزینه‌های ریاست مجلس کنار بگذارند. لذا خالص‌سازی گریبان قالیباف را گرفته‌اند، هر چند که به‌نظر می‌رسد قالیباف هنوز در میان اصولگرایان تا حدی اعتبار دارد و با کمک مستقلین و اعتدالیون راه یافته به مجلس می‌تواند گزینه بالقوه مجلس بعدی باشد. اما پرسش اصلی اینجاست که دیروز شهید بهشتی، مرحوم هاشمی، خاتمی، روحانی و در نهایت علی لاریجانی هدف تخریب تندروها بودند؛ امروز محمدباقر قالیباف؛ فردا چه کسی گرفتار خالص‌سازان و تندروهای تخریب‌گر خواهد شد؟

*سیل خالص‌سازی خودی و غیرخودی نمی‌شناسد

یک فعال سیاسی اصولگرا در خصوص عملکرد جریان خالص‌ساز اظهار داشت: اتفاقی که از سال 98 کلید خورد داستان خالص‌سازی و حذف چهره‌های موثر در مسائل سیاسی و فرهنگی کشور بود و همان موقع نیز می‌شد پیش‌بینی کرد کسانی‌که این بازی را شروع کردند ممکن است روزی علیه خودشان تمام شود. محمد مهاجری به «آرمان ملی» گفت: افرادی مثل آقای قالیباف خوشحال بودند که رقبایشان خط می‌خورند یا در سال 1400 آقای رئیسی خوشحال بود که چندین کاندیدای ریاست جمهوی را حذف کردند تا وی رای بیاورد. در واقع جریان خالص‌ساز به‌دنبال آن است که هر مانعی بر سر پیروزی خود را از سر راه بردارد. وی افزود: این در حالی است که بعد از مدتی  ممکن است همین جریان افرادی که در تیم خودش بودند را مانع تشخیص دهد. اینکه امروز آقای قالیباف قربانی این داستان می‌شود به این دلیل است که آقای قالیباف ممکن است جلوی پیشروی جریان خالص‌ساز را بگیرد. مهاجری بیان کرد: خود آقای قالیباف هم بی‌تقصیر نیست چرا که وقتی شما زمینه را برای ترکتازی تندروها فراهم می‌کنید باید بدانید که وقتی سیل راه می‌افتد خودی و ناخودی نمی‌شناسد و ممکن است خود آقای قالیباف و حتی پیش‌بینی می‌کنم که آقای رئیسی را هم در خواهند نوردید و از وی هم عبور خواهند کرد.

 *ریاست قالیباف منطقی‌تر است

نماینده مردم تبریز در مجلس اظهارداشت: باتوجه به فضایی که در روزهای گذشته به‌وجود آمده، به‌نظر می‌رسد که باید با آقای قالیباف در رابطه موضوع ریاست مجلس دوازدهم صحبت کرد. مسعود پزشکیان گفت: برای تصمیم‌گیری در رابطه با ریاست مجلس دوازدهم، باید از همه نظرات و دیدگاه‌ها استفاده کرد و نمی‌شود یکجانبه به مساله نگاه کنیم. وی افزود: اگر قرار باشد افرادی که در روزهای گذشته، اظهارات غیراخلاقی و غیرمنطقی مطرح کردند در قامت ریاست مجلس قرار بگیرند، قطعا ریاست آقای قالیباف منطقی‌تر به‌نظر می‌رسد. وی تاکید کرد: اینکه بیایم هنوز از راه نرسیده و کار نکرده، فردی را نقد کنیم که کارهای زیادی انجام داده است، منطقی نیست؛ افرادی که به قالیباف نقد می‌کنند، کجای مملکت را توانسته‌اند درست کنند؟

منبع : آرمان ملی
نویسنده : حمید شجاعی

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار