| کد مطلب: ۱۱۰۴۴۷۱
لینک کوتاه کپی شد

زهرا نژادبهرام در گفت وگو با«آرمان ملی»:

حکمروایی مسیری یک‌طرفه نیست

آرمان ملی- احسان انصاری: انتخابات مجلس دوازدهم و اتفاقاتی که در آن رخ داد چه پیامی به همراه داشت؟ نمایندگانی که با رأی پایین وارد مجلس شده اند چگونه می خواهند با مردم ارتباط برقرار کنند و در راستای مشکلات آنها حرکت کند؟ چرا سهم زنان در انتخابات اخیر پایین بود؟

حکمروایی مسیری یک‌طرفه نیست

«آرمان ملی» برای پاسخ به این سوالات با زهرا نژادبهرام، عضو سابق شورای شهر تهران گفت وگو کرده است. نژادبهرام معتقد است:« بسیاری از راه یافتگان به مجلس به خصوص در شهرهای بزرگ راهکاری برای حل مشکلات کشور نداشتند یا ارایه نکردند. جالب اینجاست که نامزدی پس از رای آوری به دنبال قطع اینترنت آزاد بوده نه قبل از آن. از عجایب این دوره انتخابات حجم زیاد به عبارتی نزدیک به300 هزار در تهران رای باطله است. این رقم برای کلانشهری با 12 میلیون جمعیت در روز و 9 میلیون نفر در شب که حدود یک‌ونیم میلیون نفر در انتخابات شرکت کرده‌اند، قابل تامل است. انتخابات روز 11 اسفند به‌رغم همه تفاوت‌ها یک اشتراک داشت و آن اینکه همیشه ظاهرا دایره پذیرفته‌شدگان برای نامزدی محدود و محدودتر می‌شود تا جریان خالص‌سازی به سوی یک جناح خاص پررنگ‌تر و ظرفیت پذیرش همه نظرات و دیدگاه‌ها در آن به حاشیه رانده شود». در ادامه ماحصل این گفت وگو را می خوانید.

*میزان مشارکت مردم در انتخابات مجلس دوازدهم و اتفاقات دیگری که در این انتخابات رخ داد چه پیامی به همراه داشت؟

انتخابات مجلس دوازدهم در حالی به پایان رسید که مشارکتی در حدود 41 درصد با رقمی حدود 25 میلیون نفر مشارکت‌کننده در برابر 61 میلیون واجد شرایط را به ما نشان می دهد. این انتخابات حکایتی دیگر از انتخابات را با معنایی دیگر پیش روی جامعه قرار می دهد.اتفاقی که رخ داد این بود که جامعه‌ای در انتظار برای پیگیری خواسته‌ها و نیازها در برابر کسانی که بدون برنامه‌ای خود را بر اساس مشی سیاسی در معرض آرای افکار عمومی قرار دادند، مبحثی اثرگذار در تاریخ سیاسی ایران است. عدم توجه به پیگیری‌های جامعه برای خواسته‌های بحق و مبتنی بر قانون نظیر آزادی اینترنت، بهبود شرایط اقتصادی، پایین آمدن تورم، پایین آمدن نرخ ارز، رفع مشکلات سیاست خارجی، توسعه بازارهای داخلی، جلوگیری از فساد و کاهش نرخ جرم و احقاق حقوق فردی در کنار حقوق جمعی و... جملگی بخشی از خواسته‌های مردم بود که انتظار می‌رفت افراد در معرض رای حداقل برای بخشی از آنها پاسخی یا تلاشی داشته باشند. نکته جالب‌تر این است که گروه‌های وابسته به این افراد، جدا از نامزدهای انتخاباتی مستقل نیز برنامه‌ای برای رفع نیازها و انتظارات مردم تدارک ندیده بودند. از عجایب این دوره انتخابات پایین بودن سهم زنان در انتخابات بود که تعداد کمی از آن کاندیداها موفق به راهیابی به مجلس شورای اسلامی شدند.

مهم‌ترین و کلیدی‌ترین خواسته‌های زنان در کلانشهرها و شهرهای کوچک کاملأ مشخص است و موضوع جدیدی به آن اضافه نشده است.قرار نیست مطالبات جدیدی مطرح شود و بلکه قرار است بر اساس مطالعات و پژوهش‌هایی که در طول این سال‌ها صورت گرفته راهکارهای عملی در دستور کار قرار بگیرد.ممکن است برای یک دولت موضوع اشتغال زنان در اولویت قرار داشته باشد و از سوی دیگر این احتمال وجود دارد که برای دولت دیگری مدیریت زنان در اولویت‌های نخست قرار داشته باشد

*چرا زنان سهم کمی در انتخابات اخیر داشتند؟

نیمی از جمعیت جامعه را زنان تشکیل می‌دهند و نیمی از آرایی که آقای رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری به دست آورده متعلق به زنان است.گفتمان انقلاب اسلامی گفتمان عدالت،استقلال و آزادی است. به نظر می‌رسد این مفاهیم درباره زنان به حاشیه رانده‌شده است.به دلیل عدم تعامل مناسب بین دولت و مجلس قانون‌گذاری‌هایی صورت می‌گیرد که زنان در آنها به‌عنوان مقصر شناخته می‌شوند و کسانی که از این قوانین متضرر می‌شوند زنان هستند. امروز44 سال از عمر انقلاب اسلامی می‌گذرد و مسئولان در طول این سال‌ها در ساختار اداری و بوروکراتیک کشور فعالیت کرده‌اند.همه مطالعات و پژوهش‌ها نیز صورت گرفته و امروز به زمان عمل و اقدام رسیده‌ایم.مهم‌ترین و کلیدی‌ترین خواسته‌های زنان در کلانشهرها و شهرهای کوچک کاملأ مشخص است و موضوع جدیدی به آن اضافه نشده است.قرار نیست مطالبات جدیدی مطرح شود و بلکه قرار است بر اساس مطالعات و پژوهش‌هایی که در طول این سال‌ها صورت گرفته راهکارهای عملی در دستور کار قرار بگیرد.ممکن است برای یک دولت موضوع اشتغال زنان در اولویت قرار داشته باشد و از سوی دیگر این احتمال وجود دارد که برای دولت دیگری مدیریت زنان در اولویت‌های نخست قرار داشته باشد. البته این نکته به معنای این نیست که بقیه اولویت‌ها فراموش شود.اگر وضعیت به این شکل باشد قابل‌قبول است.با این وجود به‌رغم آنکه زنان در طول دو دهه گذشته قابلیت‌های بسیاری از خود به نمایش گذاشته‌اند و از ظرفیت‌های سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی لازم برخوردار شده‌اند این اتفاق در انتخابات اخیر رخ داد. هر چند که نمایشگر ورود یافتگان به مجلس شورای اسلامی موید تصویری سیاسی از گروه‌های متعلق به جناحی خاص است. اما در همان جناح خاص که موسوم به اصولگرایی هستند نیز تنوع دیدگاه‌ها موید نوعی عدم تفاهم در داشتن برنامه موج می‌زند.

*چرا اصولگرایان برنامه ای برای حل مشکلات نداشتند؟آنها چگونه در آینده افکار عمومی را درباره عملکرد خود اقناع خواهند کرد؟

بسیاری از ورود یافتگان به مجلس به خصوص در شهرهای بزرگ راهکاری برای حل مشکلات کشور نداشتند یا ارایه نکردند. جالب اینجاست که نامزدی پس از رای آوری به دنبال قطع اینترنت آزاد بوده نه قبل از آن. از عجایب این دوره انتخابات حجم زیاد به عبارتی نزدیک به300 هزار در تهران رای باطله است. این رقم برای کلانشهری با 12 میلیون جمعیت در روز و 9 میلیون نفر در شب که حدود یک‌ونیم میلیون نفر در انتخابات شرکت کرده‌اند، قابل تامل است. انتخابات روز 11 اسفند به‌رغم همه تفاوت‌ها یک اشتراک داشت و آن اینکه همیشه ظاهرا دایره پذیرفته‌شدگان برای نامزدی محدود و محدودتر می‌شود تا جریان خالص‌سازی به سوی یک جناح خاص پررنگ‌تر و ظرفیت پذیرش همه نظرات و دیدگاه‌ها در آن به حاشیه رانده شود. در کنار این در شهرهای بزرگ و کلانشهر‌ها، انتقال امر مشارکت به شهرهای کوچک و بهره‌گیری از ظرفیت‌های قومی و فامیلی بود. اتفاقی که سیاست‌ورزی را با نوع بیشتری از چالش روبه‌رو می‌کرد و مفاهیم کلان چون منافع ملی را نیازمند دقت بیشتری می‌کند. وقتی مصالح محلی بر مصالح ملی اولویت پیدا کند و رویکرد مشارکت از برنامه به انتصاب فامیلی و قومی تقلیل یابد، نگرانی برای برنامه‌های ملی بیشتر می‌شود. من معتقدم این انتخابات دو درس بزرگ برای مدیران و یک آموزه برای جامعه داشت.

درس به مدیران این بود که مردم برای حضور در انتخابات نیازمند ارایه علائم مثبت مشوق‌گر هستند . آنها را باید با تصویر‌سازی مثبت به سوی آینده روشن تشویق به حضور کرد. در واقع آنها را باید برای زندگی خوب و مطمئن و کاهش رنج‌ها امیدوارتر کرد و یادآور شد که حرف‌ها و نظرات آنان است که می‌تواند برنامه مدیریت کشور را طراحی کند. دوم اینکه مدیران آموختند که رویکرد سلبی قادر به جلب مشارکت نیست، بلکه رویکرد ایجابی یعنی شنیدن و گوش دادن و باور‌پذیری به نقش مردم در تعیین سرنوشت است که می‌تواند حرکت انتخاباتی را تقویت و پررنگ کند وگرنه با حذف، تهدید و ناشنیداری نمی‌توان به جلب مشارکت کمکی کرد.

از سوی دیگر آموزه هایی نیز برای جامعه داشت.جامعه آموخت می‌تواند به روشنی نظرات اصلاحی خود را بیان کند؛ جامعه به صورت مدنی با بهره‌گیری از ظرفیت قانونی به مسئولان یادآور شد مجلسی قادر است سرنوشت امور را به دست بگیرد که قدرتمند به رای مردم باشد این در حالی است شهری با 12 میلیون نفر جمعیت، نماینده اولش که حدود 500 هزار رای دارد را با احتیاط نظاره می‌کند. شهری که حدود 6 میلیون واجد شرایط رای‌دهندگی دارد، یقینا انتظارش برای نماینده اول بیش از 2 میلیون رای است. کما اینکه پیش از این نیز در انتخابات گذشته این را به نمایش گذاشته است؛ حتی در انتخابات 1396 شورا‌های شهر و روستا نفر اول شورای تهران نزدیک به دو میلیون رای تنها از مناطق 22گانه تهران داشت.

*کسانی که با چنین وضعیتی وارد مجلس شده اند چگونه این فاصله را پر خواهند کرد؟

این جامعه خشونت پرهیز با عینیت بخشیدن به این حقیقت که بنا دارد اصلاح امور را بدون خشونت به انجام برساند و از ابزارهای مدنی خود بهره بگیرد. به همین دلیل در این انتخابات پیامی روشن به خشونت‌گرایان انتقال داد و آموخت که می‌تواند ظرفیت‌های مدنی خود را در انتقال پیام به ‌کار بگیرد. جامعه می‌خواهد زندگی کند و برای زندگی کردن ابزارهای زندگی را به‌ کار می‌گیرد، از این رو انتخابات 11 اسفند 1402 درسی چند سویه به همه بازیگران ارایه کرد که با نگاهی تیزبینانه می‌توان آنها را دسته‌بندی کرد و دانست که جامعه بدون خشونت خواهان پیگیری انتظارت است و حاکمیت با توجه به میثاق ملی یعنی قانون باید بر آن تاکید داشته باشد. تبعیت از قانون به معنای تحقق همه مواد قانون است. این به معنی آن است که با تکیه به تفکیک قوا و پرهیز از نهادهای جانبی تصمیم‌گیری و حفظ حقوق مردم در بستر معنا‌پذیری از خواست جامعه با همه تنوع و تکثر؛ حاکمیت می‌داند در جامعه‌ای حکمروایی می‌کند که مجموعه‌ای از اقوام، مذاهب، ادیان و... با همه سلایق متنوع را راهبری می‌کند. در نتیجه باید امکانات لازم برای پاسخگویی به خواسته‌های آنها را در خود ایجاد کند و تنها معیار ایجاد آن قانون صریح و شفاف و نظارت‌پذیر است. حاکمیت می‌داند که حکمروایی مسیری یک‌طرفه نیست، بلکه به‌طور مداوم در حال رفت و برگشت است تا بتواند با دایره‌ای بسیط نقش خود را ایفا کند. تعیین حضور مردم و خواست آنها لحظه‌ای است که آنها بدانند که حاکمیت برمبنای میثاق جمعی با رویکرد ارایه خدمت در جهت خواست آنها در حرکت است. دسترسی به خواست مردم امری دور از ذهن نیست. جهان راه‌های گوناگونی برای این آشنایی جست‌وجو کرده که یقینا با ابزارهای در دسترس حاکمیت بسیاری از آنها قابل حصول است. جامعه ایرانی جامعه‌ای پویا و زنده است و برای آینده برنامه‌های توسعه‌ای زیادی را طراحی کرده است. همراهی و همگامی حاکمیت در دسترسی به این آینده مشترک، در بستر بسیط بودن و دوری از تمایلات جناجی یا راه‌های پر پیچ و خم سیاست‌ورزی است.

منبع : آرمان ملی
نویسنده : احسان انصاری

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار